شوری: دولت سیزدهم هم می خواهد انقلابی باشد و هم یک سیاست متوازن خارجی را دنبال کند
به گزارش خبرآنلاین، محمود شوری گفت: در خصوص سیاست خارجی دولت سیزدهم اطلاعاتی نداریم. این دولت را می توان بی سیاست خارجی ترین دولت جمهوری اسلامی بنامیم که البته نباید آن را به نگاه منفی تفسیر کرد. از این منظر این عبارت را به کار بردم که دقیقا نمی دانیم سیاست خارجی دولت چیست. آغاز دولت آقای رئیسی همراه با شرایط سختی در عرصه بین المللی و داخلی است. این دولت با دشواری های زیادی در بحث سیاست خارجی روبرو است. حتی بحث اقتصاد را نیز باید از منظر سیاست خارجی نگاه کرد. در همین راستا یکی از موضوعاتی که موفقیت یا عدم موفقیت دولت آقای رئیسی را نشان می دهد بحث سیاست خارجی است. بر همین اساس باید به شاخصه هایی درباره این چالش ها اشاره کرد. اولین شاخصه بحث امنیتی شدن ایران است. پس از مدتی که ایران در مسیر امنیتی زدایی حرکت می کرد، هم اکنون مسیر به سمتی می رود تا از ایران یک جلوه ضد امنیتی نشان دهند و تلاش بر این است تا ایران وادار به بروز رفتارهای امنیتی کنند. تحولات خلیج فارس این مسیر را به خوبی نشان می دهد. از طرفی تحریم ها در شدیدترین شرایط خود قرار دارند و به لحاظ سختی ها جامعه ایران و دولتمردان آن را به خوبی حس می کنند.
وی ادامه داد: دولت رئیسی در حالی کابینه را تشکیل می دهد که پیش تر ایران تجربه تعاملی با دنیا داشته است که از دید برخی ها تجربه ای ناموفق بوده است. دولت سیزدهم دیگر نمی تواند تجربه گذشته را تکرار کند و از این رو کار برای این دولت دشوارتر خواهد شد. وزیر خارجه آقای رئیسی در حالی انتخاب می شود که پیش از او آقای ظریف به عنوان یک چهره ملی نامیده می شد، شخصی که در اشل های بین المللی پذیرفته شده بود که به خوبی می توانست امور را مدیریت کند. از این رو کار وزیرخارجه جدید نیز بسیار دشوار خواهد بود چرا که با شخص آقای ظریف و عملکردش مقایسه خواهد شد.
وی افزود: یکی از مسائلی که در ابتدا بدان اشاره کردم این است که نمی توان سیاست خارجی دولت آقای رئیسی را پیش بینی و حدس زد. ایشان هم می خواهند انقلابی باشند و هم یک سیاست متوازن خارجی را دنبال کنند. موضوعی که کار را برای دولت او مقداری سخت خواهد کرد. ما آقای هاشمی را با عملگرایی در سیاست خارجی به یاد داریم و می دانیم که وی سیاست خارجی خود را بر مبنای دستاوردهای اقتصادی تعریف کرده بود. ارزیابی وی بر این بود که سفرای وقت ایران در آن برهه تا چه مقدار توانسته اند جذب سرمایه خارجی داشته باشند. در آن شرایط مراودات با کشورهای خارجی گسترش یافت. البته آن دوره نیز اقتضائات خاص خود را داشت. برای مثال با مساله میکنوس مواجه شد که مانع و چالشی برای دولت وی بود. آقای خاتمی در سیاست خارجی تنش زدایی را با شعار گفتگوی تمدن ها در پیش گرفت. دنیا نیز این تصور را از وی در داخل داشت که قرار است این موضوع را دنبال کند. اما با مساله هسته ای آقای خاتمی با چالش مواجه شد و کار به سرانجام نرسید. در دوره آقای احمدی نژاد نیز شاهد رویکردی تهاجمی نسبت به جامعه بین الملل بودیم. در ادامه آقای روحانی نیز با تعامل سازنده به دنبال گفتگو با همه طرف ها بود. اما در نهایت وی نتوانست گزاره اصلی سیاست خارجی خود را عملی کند. حال نوبت به آقای رئیسی رسیده که مشخص نیست چه سیاستی را دولت او در پیش خواهد گرفت. مشخص نیست آیا قرار است گفتمان های انقلابی و رویکردهای تهاجمی نسبت به جامعه بین الملل اتخاذ شود یا با دنیا وارد تعامل شویم؟ ایشان اعلام آمادگی ایران را از طرحهای دیپلماتیک اعلام کرده است. البته ایشان گفته اند که تعامل سازنده به تعامل راهبردی تغییر کرده است که چندان تفاوتی ندارد. شاید این خلاف آن خاستگاه های اجتماعی است که آقای رئیسی آرای خود را از آن بدست آورده است.
وی در پایان گفت: از طرفی مردم نیز از دولت سیزدهم انتظاراتی دارند. این دولت اولویتش حذف تحریم ها است. اما گفتمانی که آقای رئیسی را حمایت کرده با برجام مخالفت همواره مخالفت داشته است و از همین رو با تناقضاتی روبرو هستیم.
۳۱۱۳۱۱