ترور هدفمند خلبانان؛ عزم طالبان برای نابودی قدرت دفاعی استراتژیک افغانستان
از نظر مقامات آمریکایی آشنا به منطقه، کشتار هدفمند خلبانان افغان، تلاش عمدی طالبان برای از بین بردن یکی از باارزشترین داراییهای نظامی افغانستان است که توسط آمریکا و ناتو آموزش دیدهاند.
مقامات فعلی و پیشین ایالات متحده و افغانستان هر دو تایید کردهاند که خلبانان ارتش افغانستان خطری جدی برای نیروهای طالبان هستند. این خلبانان میتوانند به نیروهای طالبان که برای انجام حملات بزرگ در یک محل جمع شدهاند، حمله کنند و برای نیروهای زمینی ارتش افغانستان نیز پوشش هوایی خوبی در جریان مبارزات فراهم کنند.
آنها در کنار ایفای نقش به عنوان ستون استراتژیک دولت افغانستان برای جلوگیری از تصرف شهرها توسط طالبان، در ماموریتهای تخلیه مجروحان، انتقال محمولهها و تجهیزات برای ارتش نیز فعالند.
آموزش خلبانان سالها طول می کشد و جایگزینی آنها دشوار است و به همین دلیل ترور آنها ضربۀ بزرگی به قدرت دفاعی افغانستان است.
با این ترورها، طالبان که هیچ قدرتی در آسمان ندارند، میتوانند با خاطر آسوده به حملات زمینی گستردۀ خود در افغانستان ادامه دهند.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان نیز در پاسخ به خبرگزاری رویترز تأیید کرده است که طالبان برخی از خلبانان نظامی را کشتهاند. به گفته او طالبان برنامه «هدف گرفتن و حذف» خلبانان نیروی هوایی افغانستان را آغاز کرده زیرا «همه آنها مردم خود را بمباران میکنند».
او در این مصاحبه تاکید کرده است که «هدف قرار دادن کسانی که غیرنظامیان را بمباران میکنند یعنی کسانی که بمبهای کور به خانههای غیرنظامی میاندازند، برای ما یک وظیفه است و ما این کار را خواهیم کرد.»
این گروه در حالی از مرگ مردم توسط خلبانان افغان سخن میگوید که بنا بر گزارش سازمان ملل متحد، در سه ماهه اول سال ۲۰۲۱ میلادی دستکم ۲۲۹ غیرنظامی توسط نیروهای طالبان کشته شدهاند و در همین دوره تنها ۴۱ غیرنظامی قربانی حملات خلبانان افغان شدهاند.
روی زمین خطرناکتر از آسمان
اکنون نیروهای طالبان در همه جا در کمین این خلبانان هستند؛ در کوچه و خیابانها و حتی در داخل فروشگاهها.
بطور مثال دستگیر زمریا، خلبان ۴۱ ساله نیروی هوایی افغانستان و پدر هفت فرزند، زمانی که در اوایل ماه جاری برای فروش خانهاش در کابل و نقل مکان به جایی امنتر طبق قرار قبلی به بنگاه معاملات مسکن رفت تا خریداری را ملاقات کند؛ به محض ورود به دفتر بنگاه، فرد مسلحی را دید که با شلیک یک گلوله در دهان صاحب بنگاه، او را کشته بود و انتظار او را میکشید.
خلبان زمریا فرصت دفاع از خود نیافت و مهاجم با شلیک به سر او، به زندگیش پایان داد. جنازه خلبان زمریا به روی بدن پسر ۱۴ سالهاش که او را همراهی میکرد افتاد و اگرچه پسر درنهایت نجات یافت اما به گفته خانواده زمریا، اکنون به سختی میتواند صحبت کند.
دیوید هیکس، فرمانده آمریکایی که مسئولیت آموزش نیروی هوایی افغانستان را طی سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۷ میلادی برعهده داشت، میگوید: «زندگی این خلبانان در حالی که روی زمین و خارج از پایگاه هستند، خیلی بیشتر از زمانی که در حال پرواز برای انجام ماموریتهای جنگی هستند، در خطر است. مهاجمان میتوانند در هر جایی پنهان شوند و آنها را هدف بگیرند.»
ضربهای سنگین برای ناوگانی کمتوان
نیروی هوایی افغانستان به شدت به آموزش، تجهیزات و خدمات تعمیر و نگهداری ایالات متحده همچنین مهمات و قطعات یدکی نظامی این کشور وابسته است و پنتاگون هنوز دربارۀ چگونگی پرواز هواپیماهای افغان پس از پایان رسمی مأموریت ایالات متحده و ناتو در این کشور، برنامه دقیقی ارائه نداده است.
ترور خلبانان افغان در حالی انجام میشود که این کشور هم اکنون نیز از قدرت هوایی گستردهای برخوردار نیست.
براساس اطلاعات ارتش آمریکا، کل نیروی هوایی افغانستان شامل ۳۳۹ پرسنل واجد شرایط به عنوان خلبان و کمک خلبان و ۱۶۰ هلی کوپتر و هواپیما میشود؛ رقمی کمتر از یک چهارم اندازه ناوگان شرکت هواپیمایی تجاری «ساوتوست ایرلاینز» در ایالات متحده.
دادهها همچنین نشان میدهد که ناوگان «قابل استفاده» افغانستان از این تعداد نیز کمتر است و با احتساب هواپیماهای تحت تعمیر، کل ناوگان شامل حدود ۱۴۰ هواپیما میشود.
امیدی برای تسهیل مهاجرت؟
واشنگتن برای تسهیل مهاجرت افرادی که برای ارتش آمریکا کار میکردند از جمله مترجمان چراغ سبز نشان داده؛ اما هنوز روشن نیست که آیا دولت بایدن برای نیروهایی همچون خلبانان افغان برنامۀ مشابهی در دست اجرا دارد یا خیر.
بویژه آنکه برخی مقامات در آمریکا معتقدند خروج نیروهای نخبۀ نظامی افغان از این کشور، سقوط افغانستان در دستان طالبان را سریعتر خواهد کرد.
رویترز به نقل از دو مقام آمریکایی مینویسد که بر اساس ارزیابیهای اطلاعاتی آمریکا، دولت افغانستان ممکن است ظرف شش ماه سقوط کند و به گفته یک مقام آمریکایی دیگر «هیچکس نمیخواهد که (نیروهای افغان) جلوتر از این زمان حوله بیندازند.»
در عمل نیز سفارت آمریکا در کابل با درخواست برخی از خلبانان برای ویزای آمریکا مخالفت کرده و اینگونه استدلال کرده است که آنها فاقد صلاحیت دریافت ویزایی مشابه ویزای مترجمان هستند زیرا خلبانان برای ایالات متحده کار نمیکنند بلکه بیشتر برای دولت افغانستان کار میکنند.
بی توجهی دولت مرکزی
اگرچه دو مقام ارشد دولت افغانستان از کشته شدن هفت خلبان سخن گفتهاند اما احتمال میرود شمار این قتلها بیش از این تعداد باشد و دولت افغانستان نخواهد شمار دقیق آنها را علنی کند.
این دو مقام همچنین گفتهاند که دولت در تلاش برای حفظ جان خلبانان و خانوادههایشان، برخی از آنها را به خانههایی در داخل پایگاهها یا مناطق امن غیرنظامی در همسایگی پایگاهها منتقل کرده است.
اما دیدگاه خلبانان افغان، متفاوت از ادعاهای این دو مقام ارشد است. آنها میگویند که در کنار برنامه طالبان برای کشتن خلبانها، عملکرد دولت مرکزی این کشور در محافظت از خلبانها بهشدت قابل نقد است.
خلبانان میگویند که دولت مرکزی تهدیدات علیه آنها را جدی نمیگیرد و برخلاف هزینههای زیادی که صرف آموزش خلبانان میشود، دولت هیچ برنامهای برای محافظت از خلبانان آسیبپذیر یا در معرض خطر ندارد.
تبعیض میان خلبانان نیز زیاد است؛ بهگونهای که یک خلبان از قوم هزاره با وجود داشتن همان سطح دانش و تجربه، فرصت ارتقاء درجه کمتری مییابد و همین موضوع نارضایتی آنها را از دولت مرکزی افزایش میدهد؛ آنهم در وضعیتی که داشتن یک روحیه قوی برای مبارزه با طالبان و جلوگیری از سقوط کشور مهم است.
با افزایش پیشرویهای طالبان، فشار بر نیروی هوایی افغانستان بیشتر شده و آنها ماموریتهای بیشتری با سرعتی بالاتر برای دفع حملات طالبان انجام می دهند؛ تا جایی که ژنرال آستین میلر، فرمانده نیروهای تحت امر ایالات متحده در افغانستان ۲۹ ژوئن هشدار داد که نگران «استفاده بیش از حد» از نیروی هوایی افغانستان در جریان این نبردها است. اما همین موضوع نیز طالبان را برای ترور خلبانانِ بیشتر، مصمم تر کرده است.
مقامات افغانستان به درخواست های رویترز برای توضیح درباره این مشکلات و عملکرد آنها پاسخی ندادند.
۳۱۰ ۳۱۰