در شرایطی که قدرت تصمیمگیری پارلمان شهری به دلیل اتفاقات بلندمدت و کوتاهمدت گذشته، حتی در میان بدنه اجتماعی خود با دیده شک و تردید نگریسته میشود، انتخاب شهردار جدید تنها یک انتصاب اداری نیست؛ بلکه آخرین فرصت برای احیای حیثیت شورا و بازگرداندن قطار مدیریت شهری به ریل عقلانیت است. اکنون زمان آن است که رئیس شورا با همان درایتی که در انتخاب سرپرست نشان داد، سکان این کشتی طوفانزده را به ساحل آرامش هدایت کند.
امروز شورای ششم شهر اهواز در نقطهای ایستاده است که هر تصمیم اشتباه، میتواند هزینهای جبرانناپذیر برای شهر و شهروندان داشته باشد. متاسفانه باید پذیرفت که به دلیل سلسله اتفاقات رخ داده در ماههای اخیر و حتی سالهای گذشته، جایگاه تصمیمگیری در شورا نزد افکار عمومی تضعیف شده است. این بیاعتمادی تا جایی پیش رفت که حتی در روزهایی که تنها ۳ نفر از ۱۳ عضو شورا بر ماندن شهردار سابق (امینی) اصرار میورزیدند، باز هم جامعه با دیدهی تردید به توانایی شورا برای عبور از آن بحران مینگریست ، چرا که مشاهده شد همچنان سه نفر مصر بر ماندنش هستند چرا؟ و به چه قیمتی ؟.
باز هم ما بخاطر شهرمان فراموش میکنیم و آن روزها گذشت ، اما اکنون شورا در برابر آزمونی بزرگتر قرار دارد: انتخاب «کلیددار نهایی شهر».
در این میان، زمزمههایی نگرانکننده به گوش میرسد؛ گویی همان جریان فکری و باند قدیمی که مسبب وضعیت پیشین بود، دوباره عزم خود را جزم کرده تا گزینهای را به میدان بیاورد که در واقع بازتولید همان تفکر و میراث مدیریتی گذشته است. این یک خطای راهبردی و اشتباه محض است. شورای شهر باید بداند که بازگشت به عقب یا انتخاب گزینهای که تداعیکننده سبک مدیریتیِ آزموده شده و شکست خوردهی پیشین باشد، نه تنها دردی از شهر دوا نمیکند، بلکه به مثابه دمیدن باد در آتش اختلافات داخلی شورا خواهد بود.
پرواضح است که اگر گزینهای همراستا با تفکرات مدیریتیِ حذف شده انتخاب گردد، شورا در ادامه مسیر قطعاً دچار شکافهای عمیقتری خواهد شد. نتیجهی طبیعیِ چنین انتخابی، اصطکاک دائم بین اعضای شورا و شهردار منتخب خواهد بود و دودِ این اختلافات، مستقیماً به چشم مردمی میرود که منتظر تکمیل پروژههای نیمهتمام و بهبود خدمات شهری هستند. پروژههای عمرانی در گرو آرامش مدیریتی است و آرامش، هرگز از دلِ تکرارِ اشتباهات گذشته بیرون نمیآید.
در این برهه حساس، نقش رئیس شورای شهر بیش از هر زمان دیگری حیاتی و تعیینکننده است. وی که پیش از این در پروسهی انتخاب سرپرست شهرداری، توانایی مدیریتی و درایت خود را در ایجاد اجماع و عبور از بحران نشان دادند، اکنون نیز باید با همان صلابت وارد میدان شوند. درست است که هر اتفاقی در شورا رخ دهد، مسئولیت نهایی مدیریت آن با رئیس شورا است، اما وی ثابت کردهاند که میتوانند در بزنگاههای حساس، منافع شهر را بر منافع گروهی ارجح بدانند.
انتظار بحق نخبگان و دلسوزان اهواز از رئیس شورا این است که اجازه ندهند فضای شورا دوباره به سمت قطببندیهای فرسایندهای برود که ریشه در «میراثِ گذشته» دارد. امروز وقت آن است که توانایی مدیریتی ایشان مجدداً به کار گرفته شود تا گزینهای برای شهرداری انتخاب شود که نه وامدارِ جریاناتِ شکستخورده، بلکه نمایندهای برای «تغییر واقعی» و «هوای تازه» در مدیریت شهری باشد.
ما به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم؛ ایامی که برای شهرداریها به دلیل بودجهریزی و آمادهسازی شهر برای نوروز، حکم وقت طلایی را دارد. اکنون زمان آن است که تکتک اعضای شورای شهر در نگاه خود به مقوله مدیریت شهری یک بازنگری کلی و بنیادین انجام دهند. فرصت آزمون و خطا تمام شده و پافشاری بر گزینههایی که امتحان خود را در قالبِ تفکرِ پیشین پس دادهاند، تنها گرهِ کورِ مدیریت شهری را کورتر میکند.
اعضای محترم شورا باید بدانند که اگر بخواهند بر سر لجبازیهای سیاسی و تحمیل گزینههایی که بوی کهنگی و تکرار میدهند اصرار کنند، باز کردن گره مشکلات شهر غیرممکن خواهد شد. اما اگر به دنبال سبک دیگری از مدیریت باشند، میتوانند در همین ایام باقیمانده از عمر شورا، نگینهای درخشانی در کارنامه عملکرد خود بکارند که سالها در ذهن مردم اهواز به نیکی باقی بماند.
روی سخن ما مشخصاً با رئیس شورا است؛ سکاندار پارلمان شهری که میتواند با تدبیر خود، جلوی تکرار تاریخ را بگیرد. از ایشان تقاضا داریم تا با مدیریتِ پدرانه و مقتدرانه، این اوضاع متلاطم را به سمت ساحل آرامش هدایت کنند. شهر اهواز دیگر تابوتوانِ تنشهای سیاسی و جنگهای زرگری را ندارد. مردم تشنهی کار و خدمت هستند.
آینده درخشان در انتظار شهر، مردم و مجموعه شهرداری اهواز خواهد بود، اگر و تنها اگر، این دوره از شورا با درایت رئیس شورا و همراهی اعضا، از سایهی سنگینِ مدیریتهای گذشته فاصله گرفته و مسیری نو را برگزیند. بیایید کاری کنید که شورای ششم با عملکردی قابل دفاع و پایانی خوش به آخر برسد، نه با حسرتِ فرصتهای از دست رفته و تکرارِ مکرراتِ ملالآور. کلیدِ این قفل، اکنون در دستانِ درایتِ رئیس و اعضای شوراست تا با نه گفتن به «گذشته»، به «آینده» سلام کنند.















