وقتی فهمیدم همسرم بیماری روانی دارد،طلاهایش را برداشتم و از خانه رفتم
ا و گفت: دخترم هلیا از مدتها پیش بیماری روانی داشت و با تشخیص پزشکان مشخص شد مبتلا به بیماری دوقطبی است و تحت درمان قرارداشت. من همیشه حواسم به او بود تا اینکه چند روز قبل شوهرم به مأموریت شهرستان رفت و امروز درخانه خواب بودم اما زمانی که بیدار شدم نه از هلیا خبری بود و نه از طلاها و پولهای داخل خانه.
بهدنبال شکایت زن میانسال، تحقیقات برای یافتن دختر ۲۵ ساله به دستور بازپرس جنایی پایتخت آغاز شد. در بررسی های صورت گرفته از سوی کارآگاهان پلیس آنها دریافتند که هلیا با پسری به نام شهرام در رابطه بوده است. با این احتمال که وی از سرنوشت دختر گمشده مطلع باشد، تحقیقات برای یافتن مرد جوان ادامه یافت و مأموران متوجه شدند شهرام حدود دو هفته قبل خانهای در جنوب پایتخت اجاره کرده است.
وقتی مأموران راهی خانه اجارهای شدند هلیا را در آن خانه پیدا کردند. این در حالی بود که وی مدعی شد از شهرام خبری ندارد. وقتی دختر جوان تحت بازجویی قرار گرفت گفت: به خاطر بیماری ام تنها بودم و نمی توانستم با کسی دوست شوم هر پسری هم که با من دوست می شد وقتی می فهمید بیمارم رهایم می کرد. مدتی قبل در اینستاگرام با شهرام آشنا شدم. او در شهرستان کارگری می کرد وقتی پیشنهاد ازدواج داد ترسیدم اگر به خواستگاریام بیاید و بفهمد بیمارم مرا ترک کند.
او ادامه داد: به همین دلیل به دروغ گفتم خانوادهام حاضر نیستند من با مردی که از شهرستان آمده و کارگر است ازدواج کنم. او هم پیشنهاد فرار داد و من با طلاها و پولهایی که داخل خانه بود فرار کردم. با شهرام عقد رسمی کردیم و او خانهای اجاره کرد اما خیلی زود فهمید من بیمارم و مرا ترک کرد.
با اطلاعاتی که هلیا در اختیار تیم تحقیق قرار داد، شهرام شناسایی و دستگیر شد. مرد جوان در تحقیقات گفت: وقتی ازدواج کردیم متوجه شدم او پنهانی دارو مصرف می کند و رفتارهایش عجیب بود. داروها را به یک دکتر نشان دادم و او راز بیماری هلیا را برملا کرد. زمانی که فهمیدم بیماری دو قطبی دارد عصبانی شدم و طلاهایش را سرقت کردم و تصمیم گرفتم به صورت غیابی از او جدا شوم.
تحقیقات در این رابطه به دستور بازپرس جنایی پایتخت ادامه دارد.
۲۳۳۰۲
مجله خبری سیلاد