فارس من| تجمع مخالفان واکسیناسیون اجباری در مقابل مجلس / حاضریم قید کار و تحصیل را بزنیم اما واکسن نمی‌زنیم
گروه جامعه سیلاد- مریم شریفی؛ ماجرای تجمع مخالفان واکسیناسیون اجباری، از همان ایستگاه مترو شروع می‌شود. با قدم‌های تند به سمت پله برقی می‌روم تا زودتر خودم را به محل تجمع برسانم که صدایی ترمز حرکتم می‌شود: «شما هم دارید می‌روید تجمع مقابل مجلس؟» سر برمی‌گردانم. خانم میانسالی که حالا روی پله عقبی پله برقی ایستاده، منتظر جوابم است. به علامت تأیید که سر تکان می‌دهم، می‌گوید: «واکسن که نزدی؟» انگار ناامیدش می‌کنم با جواب مثبتم. ابرو در هم می‌کشد و می‌گوید: «پس برای چی داری میای تجمع؟!» می‌گویم: «دوست دارم ببینم مخالفان واکسن چه می‌گویند. مثلاً خود شما امروز آمده‌اید چه بگویید؟» سر ذوق می‌آید و می‌گوید: «متخصصان طب سنتی از اوایل سال ۹۹ اعلام کردند مدیریت کرونا را به ما بسپارید، بساط این ویروس را در کمترین زمان جمع می‌کنیم. اما وزارت بهداشت قبول نکرد.
ببین! در طب سنتی اصلاً بیماری وجود ندارد. با اصلاح شیوه تغذیه، همه شرایط بدن نرمال می‌شود. اما در طب مدرن، دائماً مثل کامپیوتر، ویروس می‌سازند تا آنتی آن را بفروشند و درآمدزایی کنند. یعنی طب مدرن، بیماری‌زاست. به همین دلیل هم، بزرگ‌ترین مافیای جهان، مافیای داروست. واکسن و این ماجراها هم، ساخت طب مدرن است. از همه بدتر، با واکسن کرونا از این به بعد به‌راحتی می‌توانند انسان‌ها را ردیابی کنند. این واکسن می‌رود می‌چسبد به اجزای داخل سلول و امکان ردیابی را فراهم می‌کند… بنابراین، نه من و نه خانواده‌ام واکسن نزده و نمی‌زنیم. پدر من، آشنا به طب سنتی است و الان با ۸۶ سال عمر، در سلامت کامل، بدون عینک و عصا زندگی می‌کند.» به محوطه فضای سبز مقابل مجلس که می‌رسیم، خانم میانسال به جمعیت ملحق می‌شود و فی‌البداهه با شعاری که می‌شنود، همراه می‌شود: «آمار فوت واکسن/ اعلام باید گردد»…
پویش مخالفان واکسیناسیون اجباری در سامانه «سیلاد من» با حمایت پرشور هموطنان همراه بوده و امضاهای پای این پویش حالا از عدد ۵۲ هزار عبور کرده‌است. ما هم برای احترام به این گروه از مخاطبان سیلاد و شنیدن صحبت‌هایشان، تصمیم گرفتیم در تجمعی که چهارشنبه ۲۸ مهرماه در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار کردند، حضور پیدا کنیم. اگر شما هم کنجکاوید بدانید در تجمع مخالفان واکسیناسیون اجباری که شرکت‌کنندگانی از تهران، کرج، کرمان و… داشت چه گذشت، با حاشیه‌نگاری ما همراه باشید.
همه در ماتریکس گیر افتاده‌اند!
جمعیتی حدود ۴۰۰، ۵۰۰ نفر از اقشار مختلف با در دست داشتن نوشته‌هایی با مضمون اعتراض به موضوع اجباری شدن واکسن کرونا در مقابل ساختمان مجلس ایستاده‌اند و با شعارهایشان از مسئولان مطالبه پاسخگویی می‌کنند: «نماینده ملت، بیا کنار ملت/ استقلال آزادی، نه به واکسن اجباری/ رسانه ملی، مناظره علمی/ آمار فوت واکسن، اعلام باید گردد/ کشتار دسته‌جمعی، نمی‌خوایم نمی‌خوایم…» در میان جمعیت، خانم جوانی که ماسک خاصی روی صورتش دارد، توجهم را جلب می‌کند؛ به ماسکش که در قسمت بینی و دهان قیچی شده، اشاره می‌کنم و می‌پرسم: با این کار، چه پیامی را می‌خواستید منتقل کنید؟ با لبخند می‌گوید: «گفته‌اند باید ماسک بزنید. خب، من هم ماسک زده‌ام دیگر!…»
خانم بغل‌دستی که به همین شیوه ماسک زده، مکالمه ما را قطع می‌کند و می‌گوید: «می‌خواهیم بگوییم این ماسک، هیچ تاثیری در جلوگیری از انتشار ویروس کرونا ندارد چون ابعاد ویروس کرونا چندین برابر کوچک‌تر از تار و پودهای ماسک است. تنها اثر ماسک زدن، کاهش اکسیژن بدن و ایجاد نارسایی‌های ریوی است.» می‌گویم: نظر خانواده و دوستان‌تان درباره این نوع ماسک زدنتان و مخالفتتان با واکسن چیست؟ خانم اولی در جواب می‌گوید: «من تقریباً با همه قطع رابطه کرده‌ام چون همه در ماتریکس گیر کرده‌اند! رسانه، مغزشان را حسابی شست‌وشو داده و هیپنوتیزم شده‌اند. من نه دیگر با آنها بحث می‌کنم و نه تلاشی برای آگاه‌سازی‌شان انجام می‌دهم.»
سیستم ایمنی بدن کافی است، نیازی به واکسن نداریم
نوشته روی پلاکاردش را تکرار می‌کنم: «چرا صدا و سیما به مخالفان واکسن تریبون نمی‌دهد؟» و می‌گویم: به‌عنوان یک خبرنگار، امروز آمده‌ام حرف شما را بشنوم. استدلالتان برای مخالفت با واکسن، چیست؟ با پایین آوردن پلاکارد، به دستش استراحت می‌دهد و در همان حال می‌گوید: «ببینید، من به هیچ چیز به اندازه سیستم ایمنی بدن خودم، اعتماد ندارم. اصلاً این توهین به خلقت خداست که من به سیستم طبیعی بدنم خودم اعتماد نکنم و به واکسنی که ساخته دست بشر است، اعتماد کنم. جالب است برایتان بگویم من ۲ بار کرونا گرفتم و با طب سنتی در منزل خوب شدم. نه تست PCRدادم، نه دکتر رفتم و نه هیچ داروی شیمیایی مصرف کردم.» می‌پرسم: پس از کجا تشخیص دادید کرونا گرفته‌اید؟ می‌گوید: «چون با سرماخوردگی‌های همیشگی فرق داشت، بویایی‌ام را از دست دادم و…
من کرونا را انکار نمی‌کنم. کرونا واقعاً وجود دارد اما این چیزی که گفته می‌شود، نیست! یک سرماخوردگی است با علائم متفاوت. اما اینها با ترسی که در بین مردم انداخته‌اند، سیستم ایمنی بدن را در مقابل ویروس کرونا، ضعیف می‌کنند. چون مافیای دارو و سازمان بهداشت جهانی که به نظرم اسم درست‌ترش سازمان کشتار جهانی! است، هدف بزرگی از این جریان دارند. آنها می‌خواهند درصدی از جمعیت زمین را کم کنند و آنهایی که باقی می‌مانند را با واکسن و دکل‌های ۵G و… برده خود کنند. من یک سال است دارم در این زمینه مطالعه می‌کنم. این واکسن، فقط ویروس کشته‌شده نیست. هزار کوفت و مرض داخل آن است.
یک سئوال دارم؛ چرا سکته قلبی و مغزی اینقدر زیاد شده؟ دقیقاً برای افرادی هم اتفاق می‌افتد که ۲ دز واکسن را زده‌اند. همه اینها، اما و اگرهایی است که درباره واکسن وجود دارد. با تمام این اوصاف، هرکس دلش می‌خواهد و اعتماد دارد، برود واکسن بزند اما هیچ‌کس نباید افرادی که نمی‌خواهند و اعتماد ندارند را مجبور به این کار کند. ما امروز برای همین تجمع کرده‌ایم.» می‌گویم: نهایتاً اگر به صورت قطعی اعلام شود شرط حضور در محل کار و تحصیل و…، ارائه کارت واکسن است، چه می‌کنید؟ می‌خندد و می‌گوید: «همه را کنار می‌گذارم. هیچ‌چیز مهم‌تر از جان و سلامتم نیست.»
اگر واکسن، مؤثر است چرا از واکسن‌نزده‌ها می‌ترسید؟
خانمی که شنونده مکالمه ماست، وارد بحث می‌شود و می‌گوید: «یک سئوال دارم؛ در تمام این سال‌ها هزاران مسئله مهم در کشور ما اتفاق افتاده. پشت کدام مسئله اینطور ایستادند و الزام ایجاد کردند؟ من، خودم درباره سلامت و جانم تصمیم می‌گیرم. من به واکسن اعتقاد ندارم و آن را تزریق نمی‌کنم.» می‌گویم: اگر این استدلال را مطرح کنند که واکسن زدن هرکدام از ما، به ایجاد ایمنی جمعی در مقابل کرونا و قطع زنجیره انتقال ویروس در جامعه کمک می‌کند، نگاه شما را تغییر می‌دهد؟ این خانم که خودش را ماما معرفی می‌کند، در جواب می‌گوید: «این بیماری، یک بیماری نوظهور است و هیچ اظهارنظر قطعی درباره آن نمی‌توان کرد. اینها دارند با آزمایش کردن واکسنی که امتحانش را پس نداده، هدفشان در کم کردن جمعیت کره زمین را دنبال می‌کنند. اصلاً از مسئولانی که موضوع واکسن اجباری را مطرح می‌کنند، می‌پرسم؛ اگر این واکسن‌ها مؤثر است، چرا افراد واکسینه‌شده باید از ما واکسن‌نزده‌ها بترسند؟ این ما هستیم که باید بترسیم که واکسن نزده‌ایم و به قول آنها ایمن نشده‌ایم. پس، اجبار چه معنایی دارد؟ من واکسن نمی‌زنم، چه کسی می‌تواند مرا مجبور کند؟ من این اجبار را نمی‌پذیرم حتی اگر شده، تمام کار و زندگی‌ام را تعطیل کنم و در خانه بنشینم.»
پدرم بعد از تزریق واکسن فوت کرد، چه کسی جوابگوست؟
در میان صحبت‌هایمان، خانم جوان رنگ‌پریده‌ای از پشت جمعیت دستش را بالا می‌گیرد و اعلام می‌کند حرف دارد. جلو که می‌آید، با اینکه بی‌رمقی چشم‌هایش و غمی که در آنها موج می‌زند را به وضوح حس می‌کنم اما غافلگیر می‌شوم وقتی با صدای گرفته و خش‌دار می‌گوید: «پدرم ۲ هفته قبل در اثر تزریق واکسن آسترازنکا فوت کرد…» دست روی شانه‌اش می‌گذارم و بعد از عرض تسلیت، می‌پرسم: اطمینان پیدا کرده‌اید فوت پدر به دلیل تزریق واکسن بوده؟ در جواب می‌گوید: «بله. مطمئن هستم. پدرم هیچ بیماری زمینه‌ای نداشت. خرداد ماه، تازه ۵۹ ساله شده بود…» خانم جوان مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: «تاکید کرده بودم به هیچ‌وجه واکسن نزند اما آنقدر از مرکز بهداشت تماس گرفته و گفته بودند بیا برای تزریق واکسن تا آخرش بدون اطلاع ما رفت واکسن زد. خانه آنها در شهرستان است و من خبردار نشدم واکسن زده. به پدرم تاکید کرده بودند کارت واکسنش را به هیچ‌کس نشان ندهد. روز فوتش بود که فهمیدم واکسن آسترازنکا زده…»
کنجکاو شده‌ام بدانم بعد از تزریق واکسن چه اتفاقی برای آن مرحوم افتاده که خانواده به یقین رسیده‌اند عوارض واکسن، پدرشان را از آنها گرفته. می‌پرسم و می‌گوید: «همسر برادرم که در خانه بوده، تعریف می‌کرد یکدفعه حمله قلبی به پدرم دست داد و لخته خون بالا آورد. وقتی خبردار شدم، خودم را به شهرمان رساندم و فقط ۲ روز توانستم در بیمارستان کنارش باشم. عصر روز رحلت پیامبر (ص) حال پدرم وخیم شد. گفتند دوباره دچار حمله قلبی شده. بعد از فوت پدرم، در بیمارستان گفتند ریه‌هایش ۶۰ درصد گرفتار کرونا شده بود. اما مگر نمی‌گویند اگر واکسن بزنید، حتی اگر کرونا بگیرید، نمی‌میرید؟ پس چرا پدر من ۳۶ روز بعد از تزریق دز دوم مُرد؟ من الان به کجا می‌توانم شکایت کنم؟…»
عروسکی که زبان گویای معترضان شد
با جمعیت معترضان که به طرف در اصلی ساختمان مجلس در حال حرکتند، هم‌قدم شده‌ام که خانمی با یک عروسک سر می‌رسد و نگاه‌ها را دنبال خودش می‌کشاند. نزدیک می‌روم و می‌پرسم: «حرف پشت این عروسک چیست؟» با لبخند می‌گوید: «خود عروسک، گویاست.» مادر میانسال ریزاندامی که مشغول تماشای عروسک است، به جای سازنده آن می‌گوید: «معلوم است دیگر. با اجبار، دهان مردم را می‌بندند و می‌گویند اگر کارت واکسن نداشته باشید، تمام حق و حقوق‌تان ساقط می‌شود. این هم خودش، کشتار تدریجی است. مردم برای ادامه کار و زندگی‌شان، مجبور می‌شوند واکسن بزنند و کارت بگیرند. یعنی چاره‌ای ندارند جز اینکه به این اجبار تن بدهند. اما این سم، به مرور زمان خودش را نشان خواهد داد و مردم گرفتار یک مرگ تدریجی می‌شوند.»
دارم به صحبت‌های این مادر فکر می‌کنم که صدای تشویق و تحسین چند مرد جوان نسبت به این عروسک توجهم را جلب می‌کنند. به طرفشان می‌روم و از برداشت‌شان می‌پرسم. یکی از آنها می‌گوید: «هیچی دیگه. دهانش را بسته‌اند و دارند هرچه دلشان می‌خواهد به او تزریق می‌کنند؛ عین وضعیت الان خودمان! خونی که روی بدن عروسک است هم، نشان‌دهنده کشته‌های واکسن کروناست! چرا می‌گویم این عروسک خود ماییم؟ چون هیچ‌کس هیچ جواب علمی برای مخالفان واکسن ندارد. درحالی‌که رییس جمهور می‌گوید کار ما در حوزه واکسن باید اقناعی باشد نه اجباری، وزیر بهداشت پیش مراجع تقلید می‌رود و در سخنانی غیرواقعی به آنها می‌گوید اجماع جهانی روی واکسن وجود دارد. اما وقتی مخالفان واکسن با تشریح خطرات و مضرات واکسن از ایشان جواب می‌خواهند، هیچ جواب علمی ندارد. وقتی جواب قانع‌کننده نمی‌دهند و درعوض حرف از واکسیناسیون اجباری می‌زنند، ما مصداق همین عروسک می‌شویم دیگر.»
این قانون را کجا تصویب کرده؟
می‌پرسم: نظرتان درباره واکسن ایرانی هم همین است؟ واکسن تولید داخل را هم مضر و خطرناک می‌دانید؟ آقای جوان می‌گوید: «فرقی ندارد. واکسن ایرانی هم طبق دستورالعمل آنها درست می‌شود. یک مثال می‌زنم. قرار است یک غذای سمی درست شود. فرقی ندارد آشپز ایرانی آن را بپزد یا آشپز ایتالیایی، انگلیسی، آمریکایی، چینی و… محصول، سمی است. فرقی ندارد مال کدام کشور باشد.» اما اگر واقعاً ادامه کار و کسب و تحصیل در کشور مشروط به تزریق واکسن باشد، واکنش حاضران در این تجمع چه خواهد بود؟ می‌پرسم و مرد جوان در جواب می‌گوید: «این کار، غیرقانونی است. بخشنامه اجباری کردن تزریق واکسن کرونا را نه مجلس تصویب کرده نه هیئت دولت و نه هیچ کجای دیگر. تزریق واکسن به طور کلی، اختیاری است. هیچ‌کس حق ندارد آن را اجباری کند. اما اگر هم این اجبار را عملی کنند، قید کارم را می‌زنم.»
کشورهای خارجی چقدر مهربان شده‌اند!
در گوشه دیگری از فضای تجمع، تعدادی از دختران جوان دور هم جمع شده‌اند که دستنوشته‌هایشان یک حرف مشترک دارد؛ «حق آزمایش واکسن را روی بدن من ندارید». تا می‌فهمند خبرنگار هستم، یکی‌یکی جلو می‌آیند و از دلایل مخالفتشان با واکسیناسیون اجباری می‌گویند. نفر اول، با انتقاد از اجرای دستورالعمل‌های سازمان جهانی بهداشت در ایران، می‌گوید: «برای من واقعاً حیرت‌انگیز است. چطور می‌شود در کشور ما با ادعای انقلابی‌گری، از اجباری شدن تزریق واکسن کرونا صحبت شود؟ چرا ما باید مجری پروتکل‌های سازمان صهیونیستی بهداشت جهانی باشیم؟ چطور می‌توانیم به واکسنی که هنوز مجوز قطعی دریافت نکرده، اعتماد کنیم؟ واکسن مالاریا که سال‌ها از تولیدش می‌گذرد، به‌تازگی اعلام شده پروتکل‌هایش را طی کرده و اثبات شده به بدن انسان آسیب نمی‌رساند. حالا چطور می‌شود به‌راحتی واکسن‌های کرونا را که بیشتر از یک سال از تولیدش نگذشته و کارآزمایی بالینی‌اش هم به‌طور کامل طی نشده، به همه مردم تزریق کرد؟»
دختر جوان لبخند تلخی می‌زند و در ادامه می‌گوید: «برای ما خیلی عجیب است. حتی دولت آقای روحانی هم این کاری که وزارت بهداشت دولت انقلابی آقای رییسی دارد انجام می‌دهد را انجام نداده بود! الان همه جا را ترس واکسیناسیون اجباری گرفته. حتی در انگلیس هم اجازه ندادند این شرایط اجباری اجرا شود. من فکر می‌کنم مجریان نظم نوین جهانی به این نتیجه رسیده‌اند که برای آزمایش واکسن‌های کرونا، ایران بهترین انتخاب است! مردمش هم که عاشق واکسن هستند و از واردات فراوان واکسن ذوق کرده اند. اینطور است که واکسن‌هایی که خودشان دور ریخته‌اند را به ما می‌دهند و خوشحال هم هستیم و می‌گوییم دست لهستان و ایتالیا و… درد نکند! ما می‌گوییم این اتفاقات عجیب است. حرف ما این است که باید با بررسی و احتیاط بیشتر عمل کنیم. باید به فکر ایران باشیم؛ چه به لحاظ سلامت مردم و چه به لحاظ مراقبت از ژنتیک آنها.»
همه با هم باید تاوان بدهیم؟!
دختر جوان دومی، از همین‌جا دنبال صحبت‌های دوستش را می‌گیرد و می‌گوید: «چرا توجه نمی‌کنند؟ این واکسن‌ها هنوز کارآزمایی بالینی‌شان به روال معمول حوزه واکسن‌سازی و به طور کامل طی نشده و مجوز همه آنها مجوز اضطراری است. چرا اصرار دارند آنها را به ۸۰ میلیون نفر بزنند؟ یعنی اگر مدتی بعد معلوم شود این واکسن‌ها ضرر داشته، باید ۸۰ میلیون نفر تاوانش را بدهند؟ اصلاً از پیشگامان تولید واکسن کرونا برایتان مثال می‌زنم. پنتاگون بعد از چند ماه، دستور داد اجبار واکسیناسیون برای نظامیان آمریکایی برداشته شود. آیا این نباید برای ما سئوال باشد؟ نباید از خودمان بپرسیم: مگر واکسن چه خطر و تهدیدی برای آنها داشت؟ از این بالاتر، خود سازنده واکسن mRNA اعلام کرده من شرمنده‌ام از ساخت چنین واکسنی. سازنده فایزر گفته من خودم واکسن نزدم. سازنده واکسن ایدز هم با واکسن‌های کرونا مخالفت کرده. همه اینها دارد یک واقعیت را نشان می‌دهد که رسانه‌ها قصد حذفش را دارند. آیا ما نباید با این نشانه‌ها، درباره واکسیناسیون عمومی در کشورمان، احتیاط کنیم؟»
ضلع سوم این گروه دوستانه هم وارد بحث می‌شود و می‌گوید: «در این شرایط، حرف از اجباری شدن واکسن، غیرقانونی است. ما آمده‌ایم اینجا و تمام سعی و تلاشمان را می‌کنیم که این اتفاق نیفتد. اصلاً این کار، حجت شرعی هم ندارد. یکی از مراجع تقلید هم فرمودند: «اجبار به واکسن، وجاهت شرعی ندارد خصوصاً وقتی واکسن‌زننده، خوف عقلانی ضرر بدهد.» خب، وقتی مرجع تقلید با این صراحت موضوع را روشن کرده‌اند، کسی اجازه ندارد بگوید تزریق واکسن، اجباری است.»
واکسن قرار بود فوت‌شدگان را کاهش دهد، چرا آمار افزایشی شد؟!
جمعیت کم‌کم در نقطه‌ای متمرکز می‌شوند و روحانی جوانی که روی سکوی جلوی ساختمان مجلس ایستاده و خود را استاد حوزه علمیه قم، مدرس جنگ نرم و محقق در مباحث بیوتروریسم معرفی می‌کند، شروع به صحبت می‌کند. او با انتقاد از اجباری شدن تزریق واکسن کرونا می‌گوید: «امام خمینی فرمودند: ما از شر رضا خان و پسرش خلاص شدیم اما به این زودی‌ها از شر تربیت‌یافتگان غرب و شرق خلاصی نخواهیم یافت. امروز در ماجرای واکسن، ما چنین مشکلی داریم. گفتند اجباری نمی‌کنیم اما در عمل، اجباری است. گفتند اجباری نمی‌کنیم اما هر ۷۲ ساعت باید تست PCR بدهید که هزار جور عوارض دارد. شما نمی‌توانید ضد آزادی‌های مدنی و حقوق شخصی مردم در قانون اساسی تصمیم بگیرید. بنابراین ما به آقای عین اللهی نصیحت می‌کنیم دست از این کارها بردارد و یک کاری نکند که وقتی عوارض واکسن‌ها آشکار شود، راه بازگشتی وجود نداشته باشد!»
حاج آقا که معتقد است واکسن بر افزایش آمار فوت‌شدگان کشور تأثیر مستقیم داشته، اضافه می‌کند: «آمار فوتی‌های کشور تا قبل از کرونا در سال‌های ۹۴ تا ۹۷ سالانه بین ۳۶۰ تا ۳۸۰ هزار نفر بود. یعنی هر ۶ ماه، بیش از ۱۹۰ هزار فوت‌شده عادی داشتیم. بعد از کرونا، در ۶ ماهه اول سال ۹۹، ۲۶۰ هزار فوت‌شده و در کل سال، ۵۰۰ هزار فوت‌شده داشتیم. یعنی حداقل ۱۱۰ هزار فوتی به آمار سالانه اضافه شد که نزدیک ۷۰، ۸۰ هزار نفر آنها فوت‌شدگان کرونا بودند. خب پس، تکلیف آن ۵۰ هزار فوت‌شده دیگر چه می‌شود؟ آن ۵۰ هزار نفر را صدا و سیما و دستگاه بهداشتی که از WHO تبعیت می‌کند، سکته دادند و با کروناهراسی باعث مرگشان شدند!
ماجرا اما به همین‌جا ختم نشد. امسال که واکسن آمد، قرار بود باعث کاهش مرگ و میر شود. اما نه‌تنها کم نکرد، بلکه تلفات ۶ ماهه اول امسال ما از ۲۶۰ هزار فوت‌شده پارسال به ۳۲۰ هزار فوت‌شده رسیده. این، آمار رسمی خود دولت است. این یعنی ۶۰ هزار فوت‌شده به آمار پارسال که کرونا بود و واکسن نبود، اضافه شده. اینها را بررسی کنید؛ اگر چیزی غیر از ایست قلبی بر اثر واکسن بوده، به ما بگویید. وگرنه چه دلیلی دارد به‌یکباره ۶۰ هزار نفر به فوت‌شده‌های پارسال اضافه شود؟ بیایید پاسخ بدهید.»
ما مخالف واکسن اجباری هستیم اما مخالف علم نیستیم
«نماینده مجلس، حمایت حمایت / نماینده ملت، بیا کنار ملت و…» شعارهای تجمع‌کنندگان خطاب به نمایندگان مجلس بالاخره جواب می‌دهد و حجت‌الاسلام «جواد نیک‌بین»، نماینده مردم کاشمر، بردسکن، خلیل آباد و کوه‌سرخ به میان آنها می‌آید. او که در روزهای گذشته در صحن مجلس هم در مخالفت با واکسیناسیون اجباری صحبت کرده بود، می‌گوید: «تجمع امروز نه خلاف عقلانیت است و نه خلاف علم. ما مخالف واکسن اجباری هستیم اما مخالف علم و دانش نیستیم. من چند روز قبل در صحن مجلس هم عرض کردم وزارت محترم بهداشت، متکفل سلامت جامعه نه‌فقط در یک مدت محدود یک ساله و دو ساله، بلکه متکفل سلامت یک عمر افراد جامعه است. وزارت بهداشت وقتی می‌تواند اجبار و تاکید الزام‌آور برای یک دارو یا واکسن داشته باشد که درمان آن دارو یا واکسن، قطعی و یقینی باشد. واکسن‌هایی را که به‌طور قطعی از برخی بیماری‌ها جلوگیری می‌کنند مثل واکسن فلج اطفال، می‌توان اجباری کرد چون ایمنی‌بخشی آن در طی سال‌ها و پس از تحقیقات متعدد، قطعی و اثبات شده‌است. اما درباره واکسن کرونا با انواع مختلفش خصوصاً انواع خارجی آن، این اطمینان وجود ندارد.
همه متخصصان می‌گویند این واکسن‌ها، درمان قطعی کرونا نیست. بلکه درمان اضطراری برای یک مدت کوتاه است. ما افراد زیادی را دیدیم که ۲ دُز واکسن را زدند، بیماری زمینه‌ای هم نداشتند اما باز هم کرونا گرفتند و متاسفانه فوت شدند. از این طرف هم، افرادی داشتیم که واکسن نزدند اما در سلامت کامل هستند. حرف ما این است که فرصت بدهید به طب سنتی و طب ایرانی اسلامی. نه اینکه طب مدرن تعطیل شود اما در کنار طب جراحی، به طب سنتی و پرهیزی هم فرصت دهید. اما متاسفانه کرونا در کشور ما تبدیل شده به یک فوبیا و ترس عمومی. بیشتر از خود کرونا، مردم ما دارند از ترس کرونا فوت می‌کنند.»
خلاف قانون اساسی عمل نکنید!
نماینده کاشمر در ادامه با حمایت از اصل واکسیناسیون کرونا، حرف این تجمع را مخالفت با واکسیناسیون «اجباری» عنوان کرده و در ادامه می‌گوید: «در مجلس هم بارها عرض کرده‌ایم. ما مخالف واکسن نیستیم. ما مخالف واکسن اجباری هستیم. واکسن باید اقناعی و تبلیغی باشد. درباره واکسن تبلیغ کنند و جلسات کارشناسی تشکیل دهند و… اما اینکه نوجوانان و جوانان ما را در مدرسه و دانشگاه بخواهند به اجبار واکسن بزنند، این هم خلاف قانون است و هم خلاف عقل و شرع. اصل ۳ و ۱۰ قانون اساسی نسبت به مواضع درمانی، مردم را آزاد گذاشته است. ما اجازه نداریم خلاف قانون و شرع حرف بزنیم و عمل کنیم.
ما از رییس جمهور محترم‌مان تشکر می‌کنیم که صراحتاً گفتند سیاست ما در زمینه واکسن باید اقناعی باشد. امیدواریم بدنه وزارت بهداشت هم این موضوع را درک کند. البته همه ما از کادر بهداشت و درمان کشور تشکر می‌کنیم که در این فضای بسیار غبارآلود کرونا زحمات بسیار زیادی کشیدند و شهدای بسیاری هم تقدیم کشور کردند. این به جای خود اما همانطور که آقای رییسی گفتند؛ واکسن اقناعی، بله اما واکسن اجباری، نه. اگر ایشان رییس دولت است و حرفشان یک دستورالعمل است، وزارت بهداشت این دولت هم حق ندارد خلاف دستور ایشان و خلاف قانون عمل کند.»
در پایان این تجمع، قطعنامه‌ای خطاب به رییس‌جمهور، رییس مجلس و رییس قوه قضاییه قرائت و شرکت‌کنندگان از روسای سه قوه درخواست کردند از اجباری شدن واکسن کرونا جلوگیری کنند.
انتهای پیام/
