بین الملل

اولویت‌های سیاست خارجی در وزارت امیرعبداللهیان چه باید باشد؟

گروه بین الملل ـ ابوالفضل خدائی: این نشست مجازی روز سه شنبه ساعت ۲۱ با موضوع «دولت سیزدهم؛برجام و منطقه» با حضور میهمانان؛محمود شوری کارشناس روسیه و اوراسیا،امیر پسنده پور کارشناس مسائل بین الملل – رضا عزیزی دانش آموخته روابط بین الملل- بیژن احمدی عضو پژوهشکده صلح و دیپلماسی، حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاسی- مهرداد پشنگ پور حقوقدان بین الملل- سیامک کاکایی کارشناس ترکیه و عراق- علیرضا سلطانی استاد اقتصاد سیاسی برگزار شد که در ادامه مشروح آن را می خوانیم:

حسن لاسجردی که عهده دار مدیریت این گفتگو بود در ابتدا گفت: موضوع تشکیل دولت و سیاست خارجی آن جز نکات مهم و دل مشغولی های امروز همه است و بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران چه در داخل و خارج کشور در حال بررسی شرایط، افق ها، برنامه ها و خط مشی های دولت آینده هستند. بحث پیش رو به دو موضوع سرنوشت برجام و مذاکرات وین و موضوعات منطقه ای اختصاص دارد. موضوعات مهمی که باید چشم انداز و افق روبروی آن بررسی شود و به این مساله پرداخته شود که دولت چه عملیات ها و برنامه هایی را در دستور کار خود دارد. در روزهای گذشته باتوجه به اظهار نظرهایی که از آقای رئیس شنیدیم به خصوص در مورد موضوع برجام و مسائل منطقه ای که به نظر می رسد نگاه دولت سیزدهم در مسائل منطقه ای متمرکز بر ارتقا و تقویت روابط با همسایگاه است. در موضوع برجام نیز به نظر می رسد دولت جدید خواهان آن است تا این توافق زنده نگه داشته شود. اما همچنان در رابطه با چارچوب ها خط مشی ها و ریزه کاری هایی که در فضای ذهنی دولت سیزدهم وجود دارد، بسیاری همچنان دچار ابهام هستند. به این جهت که تیم سیاست خارجی دولت سیزدهم تشکیل نشده همچنان تیم سیاست خارجی آقای رئیسی فرصت دارد که در این حوزه ها مسائلی را بیان کند که البته با گذر زمان این ابهامات برطرف خواهد شد.

دقیقا نمی‌دانیم سیاست خارجی دولت سیزدهم چیست/ایشان هم می‌خواهد انقلابی باشد هم یک دیپلمات

محمود شوری در رابطه با کلیات بحث سیاست خارجی در دولت رئیسی گفت: در خصوص سیاست خارجی دولت سیزدهم اطلاعاتی نداریم. این دولت را می توان بی سیاست خارجی ترین دولت جمهوری اسلامی بنامیم که البته نباید آن را به نگاه منفی تفسیر کرد. از این منظر این عبارت را به کار بردم که دقیقا نمی دانیم سیاست خارجی دولت چیست. آغاز دولت آقای رئیسی همراه با شرایط سختی در عرصه بین المللی و داخلی است. این دولت با دشواری های زیادی در بحث سیاست خارجی روبرو است. حتی بحث اقتصاد را نیز باید از منظر سیاست خارجی نگاه کرد. در همین راستا یکی از موضوعاتی که موفقیت یا عدم موفقیت دولت آقای رئیسی را نشان می دهد بحث سیاست خارجی است. بر همین اساس باید به شاخصه هایی درباره این چالش ها اشاره کرد. اولین شاخصه بحث امنیتی شدن ایران است. پس از مدتی که ایران در مسیر امنیتی زدایی حرکت می کرد، هم اکنون مسیر به سمتی می رود تا از ایران یک جلوه ضد امنیتی نشان دهند و تلاش بر این است تا ایران وادار به بروز رفتارهای امنیتی کنند. تحولات خلیج فارس این مسیر را به خوبی نشان می دهد. از طرفی تحریم ها در شدیدترین شرایط خود قرار دارند و به لحاظ سختی ها جامعه ایران و دولتمردان آن را به خوبی حس می کنند.

وی ادامه داد: دولت رئیسی در حالی کابینه را تشکیل می دهد که پیش تر ایران تجربه تعاملی با دنیا داشته است که از دید برخی ها تجربه ای ناموفق بوده است. دولت سیزدهم دیگر نمی تواند تجربه گذشته را تکرار کند و از این رو کار برای این دولت دشوارتر خواهد شد. وزیر خارجه آقای رئیسی در حالی انتخاب می شود که پیش از او آقای ظریف به عنوان یک چهره ملی نامیده می شد، شخصی که در اشل های بین المللی پذیرفته شده بود که به خوبی می توانست امور را مدیریت کند. از این رو کار وزیرخارجه جدید نیز بسیار دشوار خواهد بود چرا که با شخص آقای ظریف و عملکردش مقایسه خواهد شد.

وی افزود: یکی از مسائلی که در ابتدا بدان اشاره کردم این است که نمی توان سیاست خارجی دولت آقای رئیسی را پیش بینی و حدس زد. ایشان هم می خواهند انقلابی باشند و هم یک سیاست متوازن خارجی را دنبال کنند. موضوعی که کار را برای دولت او مقداری سخت خواهد کرد. ما آقای هاشمی را با عملگرایی در سیاست خارجی به یاد داریم و می دانیم که وی سیاست خارجی خود را بر مبنای دستاوردهای اقتصادی تعریف کرده بود. ارزیابی وی بر این بود که سفرای وقت ایران در آن برهه تا چه مقدار توانسته اند جذب سرمایه خارجی داشته باشند. در آن شرایط مراودات با کشورهای خارجی گسترش یافت. البته آن دوره نیز اقتضائات خاص خود را داشت. برای مثال با مساله میکنوس مواجه شد که مانع و چالشی برای دولت وی بود. آقای خاتمی در سیاست خارجی تنش زدایی را با شعار گفتگوی تمدن ها در پیش گرفت. دنیا نیز این تصور را از وی در داخل داشت که قرار است این موضوع را دنبال کند. اما با مساله هسته ای آقای خاتمی با چالش مواجه شد و کار به سرانجام نرسید. در دوره آقای احمدی نژاد نیز شاهد رویکردی تهاجمی نسبت به جامعه بین الملل بودیم. در ادامه آقای روحانی نیز با تعامل سازنده به دنبال گفتگو با همه طرف ها بود. اما در نهایت وی نتوانست گزاره اصلی سیاست خارجی خود را عملی کند. حال نوبت به آقای رئیسی رسیده که مشخص نیست چه سیاستی را دولت او در پیش خواهد گرفت. مشخص نیست آیا قرار است گفتمان های انقلابی و رویکردهای تهاجمی نسبت به جامعه بین الملل اتخاذ شود یا با دنیا وارد تعامل شویم؟ ایشان اعلام آمادگی ایران را از طرحهای دیپلماتیک اعلام کرده است. البته ایشان گفته اند که تعامل سازنده به تعامل راهبردی تغییر کرده است که چندان تفاوتی ندارد. شاید این خلاف آن خاستگاه های اجتماعی است که آقای رئیسی آرای خود را از آن بدست آورده است.

وی در پایان گفت:از طرفی مردم نیز از دولت سیزدهم انتظاراتی دارند. این دولت اولویتش حذف تحریم ها است. اما گفتمانی که آقای رئیسی را حمایت کرده با برجام مخالفت همواره مخالفت داشته است و از همین رو با تناقضاتی روبرو هستیم.

نبود نقشه راه در عرصه سیاست خارجی در دولت سیزدهم

در ادامه علیرضا سلطانی کارشناس اقتصاد سیاسی بین الملل گفت: شاید قضاوت در خصوص سیاست خارجی دولت سیزدهم زود باشد. اما با توجه به مواضع آقای رئیسی در انتخابات و عملکرد چند روزه می توان فهم اولیه از کلیات سیاست خارجی آن داشته باشیم. اما شاخص مهم و اصلی دولت جدید نبود نقشه راه مشخص در سیاست خارجی است. شاید برخی تصور کنند این فرصتی برای ارزیابی از شرایط بین المللی باشد. اما چالش هایی که ایران گرفتار آن است، نیازمند نقشه راه است و شرایط کنونی ایران این مساله را بر نمی تابد. هنوز پیام مثبتی و شاخصه مثبتی از حضور و روی کار آمدن آقای رئیسی ندیده ایم.

شرایط نه رو به افول است و نه رو به روندی مثبت. از همین رو اقتصاد ایران درک و فهم درستی از سیاست خارجی و سیاست های کلان دولت سیزدهم بدست نیاورده است که بتواند متناسب با آن واکنشی از خود نشان دهد تا در این زمینه در مسیر رونق و یا رکود بیشتر قرار گیرد. به هر حال مسیری که اقتصاد ایران طی می کند رو به سراشیبی است. اما حداقل این است که با تغییر دولت این شیب تندتر نشده و در کنار آن رویکرد مثبتی هم نبوده است. اما در واقع این شرایطی نیست که دولت سیزدهم بخواهد در آن تعلل داشته باشد و اینکه سیاست و برنامه های خود را اعلام نکند.

وی افزود: طبق گفته های آقای رئیسی در مراسم تحلیف او بیان داشت که سفره مردم به مسائل خارجی گره نخواهد خورد. اما واقعیت این است که سفره مردم به مسائل خارجی گره خورده است. مهم این است که این گره کورتر شود یا تلاش بر آن شود که این گره باز شود. جواب این مساله با سیاستی که اتخاذ می شود معلوم خواهد شد. تا این گره باز نشود نمی توان امیدی به گشایش داشت. می توان دو نگاه مثبت و منفی نسبت به اظهارات آقای رئیسی در مراسم تحلیف داشت؛ جایی که عنوان کردند از هر گونه ابتکار عمل در خصوص طرح های دیپلماتیک استقبال خواهند کرد. در بُعد مثبت آن استفاده از ظرفیت های بالاتر از برجام برای رفع تحریم ها به شرط حفظ این توافق می تواند مفید واقع شود. اما نکته منفی آن تلاش برای بی اعتبارسازی برجام است. البته حد وسط نیز می توان برای آن در نظر گرفت اما از آنجایی که ما گرفتار سیاه و سفید و صفر و صد هستیم این نگرانی وجود دارد که صحبت از راه های دیپلماتیک بدون اشاره به برجام یک پیام کلی است که می توان هر دو برداشت مثبت و منفی را از آن داشت.

وی در پایان گفت:به نظر می رسد در حال حاضر دولت در تلاش برای تشکیل کابینه است که وقت و انرژی زیادی را از دولت می گیرد. از همین رو نمی تواند نقشه راهی را تا زمان تشکیل کابینه در زمینه سیاست خارجی ترسیم کند. به همین دلیل ابتکار عمل و کنش سیاسی فعال از سوی دولت مشاهده نشده است. مراسم تحلیف و دیدار با سران کشورها، گفتگو با رئیس جمهور فرانسه و سفر وزیر خارجه عراق به ایران بیش از آن که در رفتار سیاست خارجی دولت ایران کنشی باشد بیشتر واکنشی است. البته حضور فعال سران گروه های مقاومت در ایران در جریان مراسم تحلیف به نوبه خود مفید بود. نفس مذاکره تلفنی آقای رئیسی با مکرون اتفاق خوبی است که کمتر قابل پیش بینی به نظر می رسید. همچنین ابتکار عمل عراق در برگزاری نشست سران منطقه که می تواند به نوبه خود به ثبات منطقه کمک کند.

سیاست خارجی دست دولت‌ها نیست

دیاکو حسینی در تشریح سیاست خارجی دولت سیزدهم گفت: سیاست خارجی دولت سیزدهم تفاوتی با دولت یازدهم و دوازدهم نخواهد داشت. چرا که اساسا سیاست خارجی دست دولت ها نیست که بخواهند آن را تغییر دهند.. بنابراین می توان انتظار آن را داشت که در نحوه اجرای سیاست های ابلاغی شاهد تفاوت هایی باشیم. آنچه که دولت روحانی بر آن باور داشت این بود که که در صورت عدم کاهش تنش هسته ای با آمریکا، امکان ساماندهی اقتصاد در ایران، حل و فصل چالش های بین المللی و بهبود روابط با همسایگان و کشورهایی چون روسیه و چین وجود ندارد. برای این موضوع نیز استدلال هایی وجود داشت. مثلا اینکه با وجود ادامه تحریم ها امکان اقتصاد قوی و پویا وجود ندارد. همچنین به دلیل نفوذ آمریکا در کشورهای همسایه و منطقه امکان روابط سالم و رو به پیشرفت در روابط ایران با این کشورها به دلیل تخاصم بین تهران و واشنگتن وجود ندارد.از طرفی تا زمانی که این تنش ها با این شدت موجود باشند در روابط با روسیه و چین نیز دچار محدودیت خواهیم شد. ضمن اینکه در این صورت این دو کشور انگیزه ای نخواهند داشت و ایران ناگزیر است تا به این دو پناه ببرد.

حسینی افزود: تا زمانی که ایران به اقتصاد داخلی خود سامان ندهد، روابط پویا و سالمی با کشورهای منطقه نداشته باشد، روابط مستحکم با چین و روسیه نداشته باشد، امکان حل و فصل تنش ایران با غرب حول مساله هسته ای وجود نخواهد داشت. هر دو رویکرد بر پایه مفروضاتی بنا شدند و در مقاطعی مورد آزمایش قرار گرفتند. معتقدم دولت آقای رئیسی در اجرای سیاست های ابلاغ شده در موضوع سیاست خارجی رویکرد دوم را پیگیری خواهد کرد. یعنی موضوع هسته ای و مذاکرات را در اولویت پایین تری در قیاس با سامان دادن به اقتصاد داخلی، بهبود روابط با همسایگان و تقویت روابط با روسیه و چین قرار خواهد داد. باید دید در اجرا این چند فاکتور می تواند موفق شود و بر مذاکرات هسته ای و توافق ایران با غرب موثر واقع شود. دست کم در شش ماه اول آقای رئیسی به نظر می رسد دولت سیزدهم این رویکرد را پیش خواهد گرفت. در غیر اینصورت جهت گیری ها، اولویت ها و مسائل سیاست خارجی ایران مشابه سالهای گذشته خواهد بود و این مسائل به طور بنیادین دچار تغییر نخواهد شد.

میدان همچنان به مسیر خود ادامه می دهد/آمدن امیرعبداللهیان مثبت است

در ادامه بحث امیر پسنده پور در پاسخ به سوالی درباره اینکه اولویت های دولت سیزدهم در موضوعات منطقه و برجام چه باید باشد گفت: پیش بینی راهبرد دولت در سیاست خارجی بر سر این دو موضوع بسیار دشوار خواهد بود. با توجه به چینش کابینه این مساله نشان می دهد که شاهد دولتی منسجمی نخواهیم بود. برای بررسی دقیق تر موضوع باید به تهدیدات و فرصت های پیش روی دولت رئیسی توجه داشته باشیم. گفتمان هایی مانند انقلابی گری، تکرار رویه های مذاکراتی در دوره آقای جلیلی می تواند خطر بسیار بزرگی برای ایران باشد. از طرفی زمان نامحدودی برای مذاکرات با توجه به دیگر شرایط بین المللی نداریم. از جمله فرصت های روبرو نیز می تواند عدم تعارض گفتمان دولت با حاکمیت باشد. از همین رو شاید میدان و دیپلماسی بتوانند راحت تر با هم کنار بیایند. البته تا کنون شاهد چنین مساله ای نبودیم. با اتفاقی که اخیرا برای کشتی ها در خلیج فارس افتاد به نظر می رسد که میدان همچنان به مسیر خود ادامه می دهد. اما همانطور که اشاره کردم با نبود تعارض گفتمانی دولت با حاکمیت شاید بتوان از امتیاز آن در منطقه استفاده کرد. ما در منطقه نیز وضعیت خوبی نداریم با خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و یا کاهش نیروها در عراق یکی خلا ژئوپلتیکی به وجود خواهد آمد. انتخابات پارلمانی عراق و آمدن گروه های جدید که ممکن است با ایران هماهنگ نباشند وجود دارد. بحث دیگر مربوط به حضور اسرائیل در خلیج فارس است و در این بین تهران با ریاض در وضعیت نه چندان مطلوبی به سر می برد. تنش زدایی با عربستان در این بین شاید بتواند در مذاکرات وین نیز کارساز باشد و امتیازی برای ایران داشته باشد. حداقل شاید بتوان گفت آن اظهارنظرهایی که قبلا از سوی مقامات سعودی می دیدیم دیگر تکرار نشود.

در بحث انتخاب وزیر خارجه روی کار آمدن آقای امیرعبداللهیان را مثبت ارزیابی می کنم. به هر حال او از دانشگاه وزارت امور خارجه فارغ التحصیل شده، در گذشته دیپلمات بوده و مراحل کارشناسی را طی کرده است. به هر حال باید دید در مذاکرات تا چه میزان اختیار به وی داده خواهد شد و شرایط به کدام سمت پیش خواهد رفت.

دولت سیزدهم بر روی نگاه به شرق حساب ویژه ای باز کرده است/قرارداد ۲۵ساله با چین مسکوت می‌ماند/پیش‌شرط‌های چین همان توقعات غرب از ایران است

در ادامه بحث رضا عزیزی با ارائه مقدمه ای از وضعیت سیاست خارجی ایران گفت: در حال حاضر انسدادی به نام عدم اعتماد بین روابط ایران و غرب وجود دارد که از سوی حاکمیت ایران مطرح می شود. مساله بعدی به نارضایتی ها اجتماعی و شکنندگی حکومت ـ دولت در جلب نظر مردم و خواست های آنان بر می گردد. مساله مقابله به همه گیری کرونا و غیره نمونه بارز این مساله است. از طرفی هواداران آقای رئیسی برجام را خسارت محض به کشور می دانند و مشخص نیست در این دوره این توافق می تواند به سرانجامی برسد یا خیر. ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران در نظم بین المللی به عنوان یک بازیگر متعارض شناخته می شود و از همین رو می توان دریافت که مسیر کنونی در سیاست خارجی ایران تداوم خواهد داشت.

با توجه به مسائلی که عنوان کردم به نظر می رسد دولت سیزدهم بر روی نگاه به شرق حساب ویژه ای باز کرده است؛ مساله ای که آقای ولایتی، نزدیکان آقای رئیسی بر آن تاکید ویژه ای داشته اند. در حاشیه مراسم تحلیف نیز آقای رئیسی در دیدار با نماینده روسیه از این کشور خواست تا اهتمام بیشتری نسبت به روابط دو جانبه با ایران داشته باشد. اما از آنجایی که روسیه و چین روی ریل های نظام بین الملل مطالبات و منافع ملی خود را دنبال می کنند، به آسانی به ایران امتیازی نخواهند داد، همانطور که تا این لحظه نیز امتیاز خاصی به ایران نداده اند. چین معتقد آست که ایران باید تنش های خود را با دیگر کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی مدیریت کند و آن را کاهش دهد. در اوایل فروردین ماه ۱۴۰۰ و در جریان سفیر وزیر امور خارجه چین به ایران، وانگ یی در ابتکار ۵ ماده ای خود بر روی این نکات تاکید داشت. بر این اساس پکن معتقد است که ایران باید مطالبات خود را از مسیر جامعه جهانی به پیش ببرد. با این وجود به نظر می رسد بحث قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین در دوره آقای رئیسی هم مسکوت باقی بماند.

در خصوص روسیه نیز به همین شکل است. اخیرا آقای ریابکوف معاون وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که روابط تهران و مسکو بر روی محور اتحاد راهبردی نیست. بنابراین تصور ایران از این اتحاد راهبردی با چین نیز اشتباه خواهد بود، چرا که هم مسکو و پکن آن را رد کردند و هم اینکه توقعاتی که این‌دو کشور از ایران دارند کمتر از توقعات غرب نیست. پیش شرط های توافق ایران و چین همان پیش شرط هایی است که غرب به رهبری آمریکا در موضوعات برجام دنبال می کند. به همین دلیل فکر می کنم موضوع کشدار شود و مذاکرات برجامی نیز طولانی تر شود. ممکن است به سرانجام نیز برسد اما مشخص نیست که فرجام آن به معنایی باشد که در سال ۲۰۱۵ شاهد اتفاقش بودیم. احتمالا شبیه به آن چیزی خواهد بود که در دوره صدام شاهدش بودیم و آن برنامه نفت در برابر غذا و دارو خواهد بود.

شمار را ارجاع می‌دهم به فایل صوتی ظریف

در ادامه اظهارنظرها مهسا جزینی روزنامه نگار در ارزیابی تحلیل میهمانان گفت: بحث های خوبی ارائه شد. در این باره می خواهم شما را به فایل صوتی آقای ظریف ارجاع بدهم که نباید منتشر می شد اما به هر حال منتشر شد. برای بررسی سیاست خارجی دولت سیزدهم این فایل صوتی وضعیت را به خوبی شفاف می کند و دوگانه میدان و دیپلماسی را به خوبی به تصویر می کشد. در واقع برای پاسخ به این سوال باید بررسی کنیم میدان طی این سالها به کدام سمت و سو حرکت می کرده و در حال حاضر به نظر می رسد اولویت آقای رئیسی در دیپلماسی موضوع میدان باشد. به هر روی دوگانه دیپلماسی و میدان بر هم منطبق خواهند شد. تفکر حامی میدان در حال حاضر قدرت را به دست گرفته و سیاست خارجی نیز بر حول این موضوع حاکم خواهد بود. ما می دانیم که میدان چه اولویت هایی داشته و آقای ظریف کدهایی را در آن مصاحبه بیان می کنند که با پیگیری آن می توان دریافت که اولویت های اصلی چیست. اگرچه در خصوص سیاست خارجی دولت آقای رئیسی اطلاعات زیادی نداریم اما شخص وی در مدت سه سال اخیر اظهارنظرهای زیادی در خصوص مساله برجام داشت و همان نگاهی را به آن داشت که بخش اصولگرا به آن دارند. اگرچه در انتخابات این موضوع را مطرح کرد که از برجام خارج نخواهد شد. همه این اظهارنظرها در حالی است که سکان کشور را به طور کامل در اختیار نگرفته است. در صورت شروع رسمی کار دولت حتما با الزامات و اقتضائات روبرو خواهد شد و شاید تغییراتی نیز رخ دهد. یکی دیگر از اتفاقاتی که به نظر می رسد رخ دهد از بین رفتن تعارض سیاست خارجی با حاکمیت باشد که در دوران آقای روحانی شاهد آن بودیم. که بعد اعلام شد که وزارت خارجه در این بین تنها نقش مجری را دارد. مساله نفوذ منطقه ای ایران یکی از مسائلی است که برای آقای رئیسی و بخش میدان بسیار مهم خواهد بود و از این رو ما می دانیم که مسیر در آینده به کدام سمت و سو خواهد رفت.

با ادامه بحث نوبت به بیژن احمدی رسید که ضمن موافقت با اظهارات دیاکو حسینی گفت: به احتمال زیاد شاهد تغییر راهبردی در دولت جدید نخواهیم بود و سیاست های قبلی دولت تداوم خواهد یافت. مسائل مهم راهبردی در نهادهای بالادستی تصمیم گیری می شود که شورای عالی امنیت ملی، شخص رهبری و نهادهای نظامی ـ امنیتی بر آن تأثیر زیادی دارند. اولویت هایی که آقای رئیسی تا کنون بیان کرده اند گسترش روابط با کشورهای منطقه، لغو تحریم ها و غیره بود. به عنوان یک تحلیلگر معتقدم که ایران باید این دو اولویت اصلی را دنبال کند. تفاوت دیگری که در چه در دولت قبل و چه در دولت کنونی شاهد آن هستیم این است که اعتماد به غرب در حال کمرنگ شدن است. به نظر می آید حکومت به این نتیجه رسیده که در کوتاه مدت و میان مدت نمی تواند روابط خود با غرب را ترمیم کند و به بخشی از اقتصاد جهانی بپیوندد تا در پی آن بتواند بخشی از مشکلات اقتصادی خود را حل و فصل نماید. به همین دلیل دولت جدید روابط با همسایگان و کشوری مثل چین را در اولویت قرار خواهد داد.

پرسش مهم در این بین این است که دولت آقای رئیسی از کجا شروع خواهد کرد؟/روسیه حاضر نخواهد بود آنگونه که ایران علاقمند است رابطه ای برابر را با ما برقرار کند/ رئیسی ابزار میدان را مانند گذشته در اختیار ندارد/عناصر قدرت ایران روز به روز در حال تحلیل رفتن است

در ادامه نشست در کلاب هاوس نوبت به پرسشهای تخصصی رسید؛احمد شوری در این باره نگاه روسیه به سیاست خارجی ایران را در موضوعاتی چون برجام و منطقه مورد بررسی قرار داد و گفت: باید به نکته ای مهم اشاره کنم. اینکه ما چه می خواهیم و در نهایت چه کاری از دستمان بر می آید دو مساله متفاوت است. متأسفانه دولت ها همیشه بر روی آن چیزی که خواستارش هستند تاکید می کنند و در عمل آن چیزی که می توانند چیز دیگری است که رخ می دهد. از همین رو آنچه که دولت ها در حوزه سیاست خارجی وعده می دادند در حوزه عمل متفاوت بود. یکی از محورهای سیاست خارجی دوره آقای احمدی نژاد بحث نگاه به شرق بود که در این دوره یکی از بدترین دوره های روابط را با روسیه داشتیم. حتی به بحث انتقاد مستقیم رهبران دو کشور به یکدیگر نیز کشیده شد. در حال حاضر دولت آقای رئیسی نیز به بحث نگاه به شرق تاکید ویژه ای دارد.

پرسش مهم در این بین این است که دولت آقای رئیسی از کجا شروع خواهد کرد؟ بحث منطقه ای، برجام، دیپلماسی، روابط بین المللی و … واقعیت این است که عناصر قدرت دولت آقای رئیسی بسیار محدودتر از دولت های قبلی است و کار را برای این دولت مشکل می سازد و متاسفانه به این عناصر در روابط بین الملل توجه نمی کنیم. دنیای روابط بین الملل دنیای قدرت است و در نهایت این ابزارهای قدرت خواهد بود که تعیین کننده است. در ارتباط با شرق نیز همین مساله مطرح است که ما چه ابزارهایی داریم تا بتوانیم چین و روسیه را به سمت خود جلب کنیم. یکی از مسائل در این بین رفتارهای محتاطانه روسیه است که در واقع دو فاکتور برای آن داریم. در واقع این کشور هیچ از اقدامات خود را تا سطحی بالا نمی برد که به تنش با آمریکا منجر شود. مساله دیگر اینکه نوع روابط روسیه با ایران یک رابطه از بالا به پایین است؛ یعنی رابطه یک قدرت بزرگ با یک قدرت میانی. از همین رو روسیه حاضر نخواهد بود آنگونه که ایران علاقمند است رابطه ای برابر را با ما برقرار کند. وقتی که ایران از رابطه راهبردی با روسیه و چین صحبت می کند در واقع خود را در سطحی برابر با این دو کشور قرار می دهد و یا تعریف می کند. اما در واقع این چیزی نیست که هم روسیه و هم چین به آن علاقه ای داشته باشند.

به هر روی آن چیزی که در روابط ایران با چین و روسیه رخ می دهد به طور مستقیم به آن چیزی که در روابط ایران با غرب رخ می دهد رابطه مستقیم دارد، ضمن اینکه این مساله نیز بسیار مهم است که ایران تا چه حد بتواند عناصر قدرت خود را تقویت کند. بنابراین می بینیم که دولت آقای رئیسی نیز با این مشکل مواجه است. ضمن اینکه آقای رئیسی ابزار میدان را مانند گذشته در اختیار ندارد. در سال ۲۰۱۴ و ظهور داعش، ایران فرصت خوبی را برای استفاده از میدان و حضور در منطقه پیدا کرد اما در حال حاضر این فرصت از بین رفته و ممکن است دولت مستقر در عراق در همه زمینه ها با ایران همسو نباشد. چنین وضعیتی می تواند در مورد سوریه و دیگر کشورهای منطقه نیز صدق کند. به این دلیل که عناصر قدرت ایران روز به روز در حال تحلیل رفتن است این مساله به طور مستقیم بر روابط ایران با روسیه و چین تاثیر می گذارد. روسیه در روابطش با کشورها به عناصر قدرت نگاه ویژه ای دارد و اگر احساس کند رابطه با کشوری برایش نفعی ندارد و هزینه بر است، به طور قطع و طبیعی کمک چندانی به آن کشور نخواهند کرد. این موضوع مهمترین چالشی است که ایران در آینده در روابط با روسیه با آن مواجه خواهد بود.

ایران نقش سازنده‌ای در صلح افغانستان ایفا کند/ نگاه به شرق سیاست ناپخته و نادرستی است

پسنده پور در ادامه گفتگوها به پرسشی درباره آینده روابط ایران با کشورهای افغانستان و پاکستان همزمان با تحولات امنیتی افغانستان و احتمال قدرت گیری گروه طالبان و چالش های پیش رو پاسخ داد و گفت: طالبان یک پدیده غیر قابل انکار است. گروهی که باور برخی تروریست بوده و به باور برخی دیگر جنبش اصیل منطقه ای بوده است. همانطورکه می دانیم طالبان پیشروی های زیادی را اخیرا داشته و ممکن است در آینده نه چندان دور بر کل افغانستان مسلط شود. نوع روابط ایران با افغانستان و مواجه با طالبان باید منطبق بر منافع ملی کشورمان باشد. به گونه ای که حوادث آینده خدشه ای در امنیت ایران وارد نکند و مرزهای ایران را تهدید نکند. از طرفی مردم افغانستان نیز نگاهی به حمایت ایران از دولت مرکزی این کشور دارند. به هر روی این چالش ها کار را دشوار می سازد به این دلیل که اولویت برای ایران تأمین منافع ملی و امنیت است. البته ایران می تواند نقش مهمی در ایجاد همگرایی بین همسایگان در مذاکرات بین الافغانی داشته باشد تا مذاکرات صلح بتواند احیا شود.

یکی از مسائل مخرب در تحولات افغانستان نقش منفی زلمای خلیل زاد بود که به شکاف قومی در افغانستان دامن زد. بخشی از اعتماد به نفس طالبان به همین نقش مخرب و نادرست نماینده آمریکا باز می گردد. همانطور که می دانیم در افغانستان قدرت رابطه مستقیمی با قومیت ها دارد، ضمن اینکه به اشتباهات دولت افغانستان و اشرف غنی نیز باید اشاره کرد که با دولت موقت و انتقالی مخالفت کرد که نتیجه آن تحولات امروزی است. برای جمع بندی عرض کنم که ایران در احیای مذاکرات صلح در افغانستان می تواند نقشی مثبت و سازنده را بازی کند. تهران نیز در این باره می تواند کمی از خود گذشتگی نشان دهد و با بازگشت به این مسیر نقش مهمی در آینده افغانستان ایفا کند.

پسنده پور در ادامه در خصوص سیاست نگاه به شرق و پاسخ به اظهارات کارشناسان در این باره گفت: معتقدم که سیاست نگاه به شرق سیاست ناپخته و نادرستی است. چرا که در حوزه روابط بین الملل در صورت عدم موازنه، منافعی در بر نخواهد داشت. همین کشور چین که ایران به آن به عنوان یک شریک راهبردی نگاه می کند، با ترک مخاصمه با آمریکا توانسته است به پیشرفت های بزرگ دست یابد و سیاست درهای اقتصاد باز را اجرایی کند. وقتی که پایه اکثر مبادلات جهانی بر مبنای دلار است قطعا نمی توان با تخاصم راه به جایی برد و کشور به توسعه نخواهد رسید. ما به یاد داریم که در همان زمان اوباما نیز بسیاری از شرکت های تجاری حاضر به همکاری با ایران نبودند چرا که خود را متعهد به آمریکا و وام های کلانی که از آمریکا گرفته بودند می دانستند. برجام چه حل شود و چه نشود سندی است برای حل مناقشه هسته ای. نه سند شفابخش اقتصادی خواهد بود و نه قرار است توسعه به کشور بیاورد. پیش زمینه ای است که در صورت به نتیجه رسیدن می تواند زمینه ساز گام هایی برای ترمیم روابط ایران با غرب شود.

دولت رئیسی باید بداند که چین و روسیه ایران هسته‌ای را نمی‌خواهند/پکن طرف ایران نخواهد بود/اگر برجام شکل نگیرد ایران ذیل هفت منشور ملل متحد قرارخواهد گرفت

در ادامه رضا عزیزی در خصوص سیاست های چین در قبال ایران گفت: قدرت های بزرگ از جمله چین، روسیه و آمریکا در مساله هسته ای نشدن ایران مشترک و متحد هستند. از همین رو دولت سیزدهم باید بداند که روسیه و چین نیز خواستار هسته ای شدن ایران نیستند. نکته دیگر اینکه بازیگری دولت چین در غرب آسیا و خاورمیانه از اصل بی طرفی عدول می کند و به سمت موازنه گری پیش می رود. چرا که این کشور ۱۹ توافق شراکت راهبردی در غرب آسیا دارد که یکی از آن ۱۹ تا ایران به شمار می رود. بقیه این کشورها شامل عربستان، امارات، بحرین و غیره هستند که به نوعی با جمهوری اسلامی ایران مشکل دارند. از همین رو چین اگر بخواهد جانب کشوری را بگیرد آن کشور ایران نخواهد بود. به این دلیل که دولت چین یک دولت اقتصاد محور است، امنیت انرژی و زیرساخت هایی که به واسطه این توافق شراکت راهبردی با این کشورها دنبال می کند بسیار مهم است. امنیت تجارت خارجی در راه ابریشم دریایی چین برای پکن بسیار حائز اهمیت است. ایران درحالی به دنبال اتحاد راهبردی با چین است که این کشور حدود ۸۰ توافق با کشورهای مختلف تحت عنوان شراکت راهبردی و نه اتحاد راهبردی دارد. چرا که اتحاد راهبردی تعهداتی را ملزم می کند مانند امنیت نظامی که چین همواره از آن گریزان بوده است. ضمن اینکه باید عنوان کرد که جایگاه ایران در سیاست خارجی چین در سطح چهارم است. در این جایگاه اولین آمریکا، دومین اتحادیه اروپا و سپس حوزه کشورهای آ.سه.آن و بعد غرب آسیا است که یکی از آن کشورهای غرب آسیا ایران است.

نکته اینکه چین انتظار دارد ایران مطالبات خود را از مسیر جامعه بین المللی پیش ببرد و در مساله هسته ای دغدغه های امنیتی عربستان، امارات و غیره را در نظر بگیرد. از طرفی ما توافق آبراهام را باید مدنظر داشته باشیم که می تواند آرامش خاطر بیشتری برای اسرائیل فراهم کند و اجماع و فشار بیشتری علیه ایران حاصل کند.

از همین بحث گریزی به مساله تروریسم و سیاست ایران در این مساله میزنم. از آنجایی که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر محور جنبش ها بوده و نه دولت ها، میزان تعامل به پایین ترین سطح خود رسیده و ممکن است در دوره آقای رئیسی اعتمادها بازسازی نشود. ضمن اینکه شاهد گروه های تروریستی در منطقه نیز هستیم و به نظرم این به این دلیل است که کشورهای منطقه به همراه آمریکا به ایران به توافق نمی رسند و این منطقه همواره تحت تاثیر گروه های تروریستی بوده است. همانطور که می دانیم تعریف ایران از تروریسم با تعریف غرب از ترویسم در مصادیق با یکدیگر متفاوت است. ایران داعش و گروه های مشابه آن را گروه تروریستی می داند و غربی ها حزب الله لبنان، حماس و … را به عنوان گروه های تروریستی معرفی می کنند. اگر برجام به نتیجه نرسد باید منتظر دو اتفاق باشیم. یکی اینکه ایران ذیل هفت منشور ملل متحد قرار خواهد گرفت و یکی اینکه تقابل بین گروه های مورد حمایت ایران و گروه های مورد حمایت عربستان و امریکا در منطقه شکل خواهد گرفت.

کارکرد اقتصادی برجام برای ایران به پایان رسیده است/اقتصاد ایران به بودن و نبودن، ماندن و نماندن، احیا و عدم احیای برجام وابسته است

در ادامه سلطانی در خصوص روابط ایران با کشورهای عربی و مساله مهم نفت گفت: در حوزه نفت در صورت برداشته شدن تحریم ها ایران می تواند به سرعت به بازارها بازگردد. اما مساله مهم در این بین برجام است که نقطه عطفی در روابط بین الملل و مساله ای مهمی برای تاریخ دیپلماسی ایران بود. نکته مهمی که باید در نظر داشت این است که کارکرد اقتصادی برجام برای ایران به پایان رسیده است. این در حالی است که در صورت عدم خروج آمریکا از این توافق ایران همچنان می توانست بر روی امتیازات اقتصادی آن امیدوار باشد. اما در حال حاضر اقتصاد برجام در این توافق گرفتار شده و به همین دلیل منتقدین برجام با آن مخالف هستند و ایران باید از آن رها شود. البته این بدان معنا نیست که برجام بد است. از منظر اقتصاد سیاسی، اقتصاد ایران به بودن و نبودن، ماندن و نماندن، احیا و عدم احیای برجام وابسته است. این بدترین اتفاقی است که برای اقتصاد یک کشور می تواند رخ دهد و در آن گرفتار شود. نمی توان انتظار گشایش اقتصادی چندانی با احیای برجام داشت. می توان گفت در حال حاضر در نقض یک توافق آتش بس هستیم وچنین مساله ای تاثیر چندانی بر رونق اقتصادی ایران نخواهد گذاشت. این توافق آتش بس باید به یک طرح صلح پایدار تبدیل شود تا ایران بتواند در سایه امنیت وارد توسعه اقتصادی شود. البته این بدان معنا نیست که دولت جدید باید برجام را کنار بگذارد. دولت سیزدهم باید همچنان برای عبور از چالش ها برای احیای برجام تلاش های خود را انجام دهد و برای حفاظت و حراست از آن در کوتاه مدت کوشش کند اما محدود به برجام باقی نماند.

دولت سیزدهم درصدد افزایش تاب آوری اقتصادی ایران است

در ادامه حسینی در خصوص آینده برجام، وابستگی این توافق به شرایط فعلی با توجه به تغییرات در وزارت خارجه و روابط ایران با روسیه و چین گفت: در خصوص برجام به نظر می رسد دولت آقای رئیسی به دنبال گرفتن تضمین هایی از آمریکا باشد. از آنجایی که دولت آمریکا از برجام خارج شده طبیعی است که ایران به دنبال گرفتن تضمین بر این مبنا باشد که آمریکا همه تعهدات خود را بجا آورد. برداشتن شبکه ای از تحریم نمی تواند فضا را برای اقتصاد ایران فراهم کند. از همین رو شاهد بودیم که از زمان اوباما نیز ایران نسبت به وضع تحریم هایی چون کاتسا اعتراض داشت و متوجه شد که تحریم های یکجانبه لغو شده قادر به آن نیست که ایران را از مزایای برجام بهره مند کند. از همین رو در دولت رئیسی به نظر می رسد سخت گیری های شدیدی به وجود آید تا مطمئن شود تحریم های تازه ای علیه تهران وضع نخواهد شد. تحریم های ساده ای که ممکن است مانع بهره مندی ایران از برجام شود مساله ای که تهران می خواهد مطمئن شود که دیگر در کار نخواهند بود و مانعی برای ایران ایجاد نمی کند. مساله بعدی به تلاش ایران برای گرفتن تضمین از دولت بایدن برای عدم خروج مجدد از برجام می گردد. تجربه ای که ایران در زمان دونالد ترامپ آن را تجربه کرده است. شوک خروج از توافق بسیار بیشتر از زمانی است که تحریم ها به جای خود باقی می مانند و ایران در این صورت توانسته خود را با زندگی در شرایط تحریم انطباق دهد. به همین دلیل برای ایران بسیار اهمیت دارد که دولت بعدی آمریکا از توافق خارج نخواهد شد و شوک اقتصادی دیگری در کار نخواهد بود. به نظر می رسد دولت سیزدهم درصدد افزایش تاب آوری اقتصادی ایران باشد و همچنین روابط با همسایگان را برای کاهش تاثیر تحریم ها افزایش دهد. همچنین دولت سیزدهم به دنبال آن خواهد بود تا با تقویت روابط با روسیه و چین، پشتوانه ژئوپلتیکی ایران را در چانه زنی با غرب در رابطه با برجام را تقویت کند. نکته بعدی به تفاوت نوع نگاه در خصوص برجام در ایران و آمریکا بر می گردد. در ایران شاید هدف بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ باشد. اما هدف دولت بایدن از این مذاکرات مقدمه چینی برای رسیدن به یک توافق طولانی تر و قوی تر است. موضوعی که برای ایران قابل قبول نیست. از همین رو باید در دولت جدید شاهد باشیم که آقای رئیسی با تلاش خود آمریکا را از این جاه طلبی ها منصرف کند. مساله ای بسیار دشوار که به تاب آوری اقتصادی ایران، عدم عجله برای توافق، تسریع در بهبود روابط منطقه ای و تقویت روابط با پکن و مسکو بستگی دارد که همه اینها در حال حاضر در ابهام قرار دارد. به نظر می رسد این مسیری است که ایران در آینده روبروی آن قرار خواهد گرفت و ضمن اینکه دولت سیزدهم عجله ای هم برای رسیدن به توافق نخواهد داشت. ممکن است چنین رویکردی در کوتاه مدت به بالا گرفتن تنش ها بین تهران و واشنگتن منتهی شود.

در صورت شکست مذاکرات وین نیز احتمالا باید شاهد تنش ها باشیم/افزایش سطح غنی سازی توسط ایران، ممکن است تهران، حمایت های مسکو و پکن را از دست دهد و مکانیسم ماشه را فعال کند

در ادامه احمدی در خصوص روابط ایران و آمریکا گفت: در این باره نیازمند بازسازی اعتماد بین تهران و واشنگتن هستیم. آمریکا در این راستا برجام را به عنوان مقدمه ای برای اعتمادسازی بین دو کشور می دید که تا در مورد مسائل دیگر نیز در آینده گفتگو شود. در دولت آقای روحانی نیز شاهد آن بودیم که صحبت هایی در خصوص برجام های بعدی می شد. در حال حاضر اکثر بخواهند خواسته های حداکثری را روی میزگفتگو بگذارند رسیدن به اعتمادسازی دشوار می شود. اما اگر دو طرف حاضر باشند که امتیاز رد و بدل کنند که امکان بازگشت و احیای توافق همچنان باقی خواهد ماند. همزمان در داخل نیز می شنویم که برجام در حال از دست دادن خاصیت خود است و نیاز بر این است که با آمریکا و یا ۱+۵ وارد مذاکرات دیگری شویم. توافقی جدا از برجام که می توان در قالب آن مذاکراتی در خصوص شاکله آن داشت. بدون شک این مسیر نیز طولانی و سخت خواهد بود که افزایش تنش ها در کوتاه مدت را ممکن است در بر داشته باشد. در صورت شکست مذاکرات وین نیز احتمالا باید شاهد تنش ها باشیم که در این صورت ایران حمایت فعلی روسیه و چین در سطح فعلی را نیز نخواهد داشت.

بهترین و متحمل ترین گزینه پیش رو بازگشت و احیای برجام است. حتی زمزمه هایی از توافق محدود نیز شنیده می شود که طی آن ایران به برخی از تعهداتش در برجام بازگردد و برای مثال سطح غنی سازی را متوقف کند و در مقابل امتیازاتی را دریافت کند تا زمینه هایی فراهم شود تا مذاکرات ادامه یابد.

در این باب باید به نکته ای اشاره کنم و آن این است که در صورت افزایش سطح غنی سازی توسط ایران، ممکن است تهران، حمایت های مسکو و پکن را از دست دهد و مکانیسم ماشه توسط یکی از طرفین برجام در شورای امنیت فعال شود و تحریم های شورای امنیت علیه ایران اعمال شود.

نکته دیگر اینکه برجام بدون مذاکرات آتی با آمریکا ثبات نخواهد داشت و پایدار نمی ماند. در سال ۲۰۲۳ ایران دومین بند غروب را پیش رو خواهد داشت و در صورت عدم مذاکرات بیشتر برجام می تواند با مشکلات بیشتری روبرو شود. باید از خود بپرسیم که آیا ایران می خواهد با آمریکا توافقی داشته باشد که دولت دموکرات آن را رعایت کند و در صورت روی کار آمدن جمهوری خواهان این توافق نقض شود. کشور نیاز به این مساله دارد که چگونه مشکلات به صورت پایدار و با ثبات حل و فصل شود که در صورت تغییر دولت و نظام حاکم بر آمریکا توافق مورد آسیب قرار نگیرد. راه حل این نیست که توافق به تصویب کنگره برسد چون ترامپ نشان داد که از مصوبات کنگره نیز می تواند خارج شود. باید از منظر راهبردی بررسی کرد که چگونه می توان به توافق باثبات، مستحکم و پایدار رسید.

وقتی از پوتین سوال شد که اگر آمریکا روسیه را بر سر مسائل هسته ای ایران تحریم کند مسکو چه خواهد کرد؟ پوتین پاسخ داد ایران مارکت من به شمار می رود و در صورت تحریم در آنجا کار می کنم. این کشورها نه پیوند ایدئولوژیک با ایران دارند و نه پیوند استراتژیک

در ادامه کنعانی مقدم در خصوص نگاه دولت سیزدهم به گروه های مقاومت به عنوان یک عنصر مهم و معادله ساز در منطقه گفت: باید در خصوص مسائل سیاست خارجی جهانی و منطقه ای عمل کنیم. با توجه به سیاست های کلی نظام آقای رئیسی نیز باید در همین ریل حرکت کند. ممکن است ایستگاه های آن را تغییر دهد و سرعت را کم و زیاد کند و یا آن را بازسازی و نوسازی کند. دو مساله مهم در این بین داریم که به موضوع خصومت با آمریکا و رژیم صهیونیستی بر می گردد. در این بین متغیرهایی مانند چین و روسیه داریم و برخی متغیرهای دیگری نیز وجود دارند که اثری بر این معادله ندارند. در این بین روابط با کشورهای عربی و منطقه و فشار آوردن علیه حضور نظامی آمریکا در منطقه مهم است. باید بررسی کنیم که ایران در سیاست خارجی کشورهای مهم دنیا چه جایگاهی دارد. با توجه به سفرهای زیادی که داشته ام به خوبی درک می کنم که ایران به لحاظ موقعیت ژئوپلتیکی و هارتلندی که دارد و تسلطی که بر کنترل انرژی در منطقه دارد برای همه کشورها حائز اهمیت است و همه سعی بر این دارند که از این قدرت ایران به نفع خود استفاده کنند. چین نگاهش به غرب و نفوذ به مدیترانه است و ایران را در مسیر خود می بیند. روسیه نیز ایران را یک بازار مهم می داند. وقتی از پوتین سوال شد که اگر آمریکا روسیه را بر سر مسائل هسته ای ایران تحریم کند مسکو چه خواهد کرد؟ پوتین پاسخ داد ایران مارکت من به شمار می رود و در صورت تحریم در آنجا کار می کنم. این کشورها نه پیوند ایدئولوژیک با ایران دارند و نه پیوند استراتژیک و به نظر می رسد که منافع خود را در اولویت قرار می دهند.

در بحث برجام آقای رئیسی باید قطعا آن را به فرجام برساند. شرایط نه جنگ و نه صلح وضعیت ما را دچار مشکل کرده است. به نظر می رسد هدف بایدن از بازگشت به برجام استفاده از ظرفیت آن برای فشار حداکثری به ایران و بحث مکانیسم ماشه است. ضمن اینکه میزی را با ایران برای مسائل منطقه ای و امنیت رژیم صهیونیستی داشته باشد. در واقع بایدن خواستار این نیست که فشارها از روی ایران برداشته شود و یا حتی فشار تغییر کند. آنها فشار حداکثری را به عنوان استراتژی خود می دانند و رژیم صهیونیستی نیز ایران هراسی را در دستور کار خود قرار داده است. به نظر می رسد آقای رئیسی فعلا کاری به موضوع برجام و روابط با غرب نخواهد داشت و بیشتر به کشورهای عربی و مسائل منطقه ای خواهد پرداخت. سپس از این سکو می تواند چانه زنی های در معادلات بین المللی به خصوص با غرب داشته باشد.

نگاه ترکیه و عراق به ایران تغییر خواهد کرد/تقویت روابط با همسایگاه باید از حوزه کلام خارج شود و جنبه عملی به خود گیرد

در ادامه کاکایی به بررسی چشم انداز روابط دو کشور ترکیه و عراق با ایران پرداخت و گفت: روابط کشورهای همسایه با یکدیگر تابع سیستم کلی حاکم بر نظام بین المللی نیست. البته نه به این معنا که به شکل کلی از آن تبعیت نکند بلکه یک سری موضوعاتی وجود دارد که خاص همسایگان است. در مراسم تحلیف اولین بحثی که مطرح شد اولویت دادن به روابط ایران با کشورهای منطقه بود. همین بخش در رسانه های معتبر ترکیه و عراق منتشر شد اما چشم انداز روشنی نسبت به نگاه ایران ندارند. در بحث روابط شاهد اقتضائاتی مانند همسایگی، پیشینه تاریخی، منافع مشترک و یا دغدغه های مشترک هستیم. با توجه به این مسائل روابط سه جانبه استمرار پیدا خواهد کرد. البته نوع رابطه ایران با ترکیه نسبت به عراق متفاوت است اما به طور دولت سیزدهم به طور کلی بر گسترش روابط تاکید کرده است. در همین حال راهکارهای گسترش روابط، شاخه بندی آن در عرصه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کار دولت جدید است که چگونه می خواهد سیاست های خود را چارچوب بندی کند و آن را پیش ببرد که منتهی به گسترش روابط تجاری و غیره شود.

معتقدم که نوع نگاه ترکیه و عراق به ایران تغییر خواهد کرد و ایران باید عملگرایی جدیدتری در روابط و سیاست خارجی با بغداد و آنکارا برسیم. در عراق وضعیت در حال دگرگونی است و در آینده عراق جدیدی ظهور پیدا خواهد کرد و سپس پس از انتخابات باید شاهد ظهور دولت جدید باشیم. حتی در این یک سال اخیر روند تحولات عراق شاهد تغییرات زیادی بوده است البته بدان معنا نیست که دامنه نفوذ ایران در عراق به پایان برسد چرا که روابط دو کشور تابع سلسله مسائلی است که ایران و عراق را در روابطشان با دیگر کشورهای همسایه متمایز می کند. با در نظر گرفتن عراقی جدید باید سیاست منطبق با آن را نیز در پیش بگیریم که از آن به عنوان عملگرایی یاد می کنم که باید به این سمت حرکت کنیم. در بحث ترکیه نیز این کشور سیاست خارجی متفاوتی را نسبت به سالهای گذشته در پیش گرفته است و در مسیر تبدیل به یک قدرت منطقه ای است گرچه در سالهای گذشته نیز این عنصر در سیاست خارجی ترکیه وجود داشته است و در این راستا یک رویکردی تهاجمی در سیاست خارجی این کشور حکمفرما بوده است، مساله ای که سبب شده تا همسایگان تحت الشعاع آن قرار گیرند. در روابط ایران و ترکیه نوعی تفاهم و منافع مشترک وجود دارد و در عرصه سیاست و ملاحظات منطقه ای این مسائل همچنان پایدار خواهد ماند. ترکیه برای خود دورنمایی ترسیم کرده که طی آن باید تا سال ۲۰۲۳ بین ۱۰ تا ۱۵ اقتصاد برتر جهان قرار گیرد. همه مسائل ذکر شده بر رفتار و سیاست خارجی ایران نیز تاثیر خواهد گذاشت.

در آینده نگاهی ژئوپلتیکی بر روابط سه کشور ایران، ترکیه و عراق شکل خواهد گرفت. یعنی بازشناختی از ژئوپلتیک منطقه باید داشته باشیم که ایران را همچنان تاثیرگذار نشان دهد. از همین رو تقویت روابط با همسایگاه باید از حوزه کلام خارج شود و جنبه عملی به خود گیرد. در منطقه بحران های زیاد حل نشده ای باقی مانده که منتهی به کشمکش هایی در سیاست خارجی ترکیه با کشورهای درگیر بحران می شود. بحران افغانستان در نزدیکی ایران، روابط ترکیه با قسمت های شرق و جنوب آسیا همگی بر رفتار سیاست خارجی ترکیه تاثیر خواهد گذاشت. همچنین نحوه رویکرد ترکیه نسبت به کشورهایی چون سوریه و عراق، بر نحوه روابط تهران با آنکارا تاثیرگذار خواهد بود. به همین دلیل اشاره کردم که ایران به یک بازتعریف و عملگرایی نسبت به همه این عوامل نیاز دارد تا بهتر بتوانیم در سیاست خارجی تصمیم گیری درستی داشته باشیم.

دیدگاه منطقه ای امیرعبداللهیان به گونه ای باشد که شاهد دستاوردهایی در این حوزه باشیم

در ادامه پشنگ پور در پاسخ به پرسشی در خصوص چالش های روابط ایران با شرق به خصوص چین، همچنین با وجود قرارداد ۲۵ ساله گفت: به نظر نمی رسد که ایران در روابط خود با شرق به ویژه چین مشکلاتی پیش رو داشته باشد. حتی با وجود نگاه های ایدئولوژیکی نسبت به غرب می توان انتظار داشت که ایران نزدیکی بیشتر به چین داشته باشد. اصل تفاهم در خصوص سند همکاری های جامعه دو کشور می تواند اتفاق خوشایندی باشد و تبلیغات علیه این قرارداد واقعیت ندارد. البته ایران نشان داده که در مواقعی پتانسیل آن را دارد که چیزهای خوب را خراب کند. در اوایل ورود کرونا به ایران با انجمن مدیریت ایران مصاحبه ای داشتم و ضمن تاکید بر قواعد حقوق بین الملل و قانون مدیریت بحران ایران، لفظی را در این مصاحبه بیان کردم و گفتم که مدیریت جهادی در ایران به یک آفت تبدیل شده است. باورم بر این است که این واژه ابداع شده تا ناکارآمدی پروژه ها را توجیه کند. موضوعی که در عرصه بین الملل و سیاست خارجی ایران نیز اتفاق افتاده است و تنها برای ما چالش آفریده است. همین تفکر جهادی به جهان غرب توسعه یافته و منجر به ایجاد معضلاتی شده و این نگاه خیر و شری برای ایران بسیار هزینه ساز بوده است. ما حتی شرهای زیادی را از سمت شرق متحمل شدیم اما ساختارهای فکری دولت جدید به گونه ای خواهد بود که نگاه به شرق جایگاه ویژه ای خواهد داشت. نگاه ها و دیدگاه های منطقه آقای امیرعبداللهیان با توجه به حوزه تخصصی او به گونه ای باشد که شاهد پیشرفت ها و دستاوردهایی در این حوزه باشیم. اما نوع نگاه و ورود به عرصه بین المللی می تواند در دولت جدید چالش برانگیز باشد. در کنفرانس خبری آقای رئیسی شاهد بودیم که به دیدار با بایدن جواب منفی داده شد اما اصل مطلب اینجاست که این نوع خیر گفتن با این قاطعیت می تواند برای یک رئیس جمهور خطرناک باشد و به یک پاشنه آشیل تبدیل شود. چیزی که امیدوارم در مورد آن اشتباه کرده باشم این است که تیم جدید کارایی لازم را در خصوص مساله مهمی چون سیاست خارجی نداشته باشد.

در ادامه حسن لاسجردی که مدیریت گفتگو را بر عهده داشت در پاسخ به اظهارت پشنگ پور که مدیریت جهادی را مورد انتقاد قرار داد گفت: در خصوص مدیریت جهادی دو بحث وجود دارد که از هم متفاوت است و شما تفکیک لازم را انجام ندادید. مدل جهادی بیشتر معطوف و متمرکز به مسائل داخلی جامعه است و آنچه که شما در خصوص مسائل منطقه ای و بین المللی عنوان کردید موضوع مقاومت و تفکر آن است. به هر حال ادغام این دو ممکن است شائبه برانگیز باشد.

پشنگ پور در ادامه اظهار داشت که منظور از مدیریت جهادی در عرصه بین الملل نبود.

جمع بندی کارشناسان:

شوری: در ۴سال اول دوره آقای رئیسی به نظر نمی رسد با تحول چشم گیری در سیاست خارجی با قدرت های بزرگ دست یابیم. از یک طرف نه نگاه شرق چیز زیادی به ما خواهد داد و نه در بحث برجام به نقطه مشخصی خواهیم رسید. در این راستا ایران به سمتی خواهد رفت که عملا برجام را بلامحل کند نه اینکه آن را به نتیجه برساند. چرا که به نتیجه رسیدن برجام به نظر من تقریبا محال است. شاید اگر آقای روحانی بودند برجام به نتیجه می رسید. اگرچه نگاه آقای رئیسی با جریان اصولگرا در خصوص برجام یکی نیست اما انتظار نمی رود که برجام به فرجام برسد. در بحث نگاه به شرق نیز تحولی رخ نخواهد داد برای مثال کشوری مانند روسیه چیزی برای عرضه به ایران ندارد که نیازمند آن باشیم. آن چیزی که ایران نیاز دارد چیزی نیست که روسیه آن را داشته باشد. در بهترین حالت روابط ما با روسیه حدفاصل سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸ می رسد که حجم تجارت ما با روسیه ۲ میلیارد دلار بود. زمانی بود که به رای روسیه درشورای امنیت نیاز داشتیم و زمانی که به کمک های هسته ای این کشور نیازمند بودیم. اما در حال حاضر از این مسائل عبور کردیم. در صورت به نتیجه نرسیدن برجام نیز ممکن است با روسیه دچار مشکلاتی شویم.

پسنده پور: آنچه که در داخل با آن مواجه هستیم محصول ۴۲ سال سیاست خارجی ناکارآمد بوده است. ما به شدت برای همکاری با سازمان های بین المللی گارد داریم و با تغییر تاکتیک و روش مذاکره نمی توانیم به نتیجه دلخواه دست یابیم. در طول تاریخ ایران چه معاصر و چه دورتر شخصی مانند آقای ظریف نداشتیم و باید ببینیم که رفتار با وی چگونه بوده است. دولت رئیسی نیز محکوم به این است که در مسیری از پیش تعیین شده با نگاه امنیتی نسبت به تحولات منطقه و غرب حرکت کند که در نهایت به نظر نمی رسد شاهد گشایش خاصی باشیم. در دولت دوازدهم نیز شاهد فرصت سوزی بودیم و شانس از این دولت گرفته شد. در زمان دولت اوباما نیز فرصت های خوبی داشتیم و در صورت تقویت روابط اقتصادی با آمریکا می توانستیم مانع خروج دولت ترامپ از برجام شویم. به طور کلی اگر بخواهیم این راهبرد ایدئولوژیکی را ادامه دهیم باید خود را برای شرایط سخت تر آماده کنیم.

حسینی: آقای رئیسی در مراسم تحلیف از راهبردهای دیپلماتیک و سیاست خارجی متوازن صحبت کردند. این مساله به خوبی نشان می دهد که ایشان علاقه ای به بالا بردن سطح تنش با غرب ندارد واز طرفی اشاره ای به گسترش روابط با شرق یعنی چین و روسیه نداشت. آقای رئیسی به خوبی به مسائلی که سیاست خارجی ایران تحمیل شده آگاه است و با آمار و ارقام این آگاهی بیشتر خواهد شد. نکته دیگر اینکه هنوز سیاست خارجی دولت سیزدهم شکل نگرفته است. انتقاداتی که به دولت آقای روحانی وارد می شد به این معنا نیست که عکس آن در دولت آقای رئیسی پیگیری خواهد شد. دولت سیزدهم آمادگی پایبندی به برجام را در صورت گرفتن تضمین های لازم از طرف مقابل دارد و ضمن اینکه مطمئن شود احیای برجام سرآغازی برای زیاده خواهی های دیگر آمریکا نیست. اگر این دو شرط تامین شود رسیدن به توافق نهایی در برجام دور از دسترس نیست. در حوزه منطقه ای نیز تلاش ها برای تنش زدایی با کشورهای منطقه از جمله عربستان ادامه پیدا می کند. در مجموع نسبت به سیاست خارجی دولت جدید بدبین نیستم ضمن اینکه آقای رئیسی به خوبی می داند که یک سیاست خارجی موفق از داخل آغاز می شود و سیاست خارجی که ثبات داخل را برهم بزند نمی تواند سیاست خارجی موفقی باشد و برای مدت زمان طولانی ادامه پیدا کند. همه این مسائل ما را به این نتیجه می رساند که شاهد تحول عظیمی در سیاست خارجی نخواهیم بود.

احمدی: خوش بین هستم که ایران و آمریکا در مذاکرات برجامی وین در ماه سپتامبر حداقل به یک توافق موقت برسند. به این دلیل که معتقدم راهبرد ایران از دولت قبلی به دولت جدید ادامه پیدا می کند و نرسیدن دو طرف به یک توافق هزینه های بسیار زیادی برای طرفین دارد. از طرف ایران می توان به بازگشت تحریم های شورای امنیت و قرار گرفتن ذیل فصل هفت منشور ملل متحد، از دست دادن حمایت های چین و روسیه و انزوای بین المللی بیشتر اشاره کرد. از طرف آمریکا کوتاه شدن زمان گریز هسته ای ایران و پیشرفت در برنامه هسته ای ایران و احتمالا افزایش تنش ها در منطقه اشاره کرد. برای پایداری و ثبات برجام نیاز به مذاکرات در آینده است و نقض مجدد برجام توسط دولت بعدی آمریکا برای ایران بار دیگر هزینه بالایی خواهد داشت. از همین رو نیازمند مذاکراتی هستیم که این مشکلات را به طور کامل حل و فصل نماید.

کاکایی:ترکیه در حال گسترش نفوذ در خاورمیانه و عراق در حال ظهور جدید در خاورمیانه است. این دو بر مسائل ما تاثیرگذار خواهد بود. لذا لازم است که درک و فهم جدیدی نسبت به تحولات ژئوپلتیکی در منطقه داشته باشیم. این راه حلی برای شناخت سیاست خارجی در منطقه خواهد بود.

پشنگ پور: در خصوص برجام نمی توان حرف جدیدی زد چرا که همه حرف ها تکراری است. گفته می شود برجام مقدمه ای برای اعتمادسازی بود در حالی که فضای بی اعتمادی حاکم بود و اساسا قرار بر اعتمادسازی هم نبود. به همین دلیل بود که آقای ظریف گفتند اگر بنا بر اعتماد بود ۱۵۰ صفحه قرارداد تنظیم نمی شد. برجام تصمیمی برای ثبت حق مورد مناقشه ایران بر اساس حقوق بین الملل بود و انتظار بیشتری از آن هم نمی رفت. مساله دیگر اینکه ضمانت اجرا را ایران نمی تواند با هیچ دولتی تضمین کند. به عنوان متخصص قراردادهای بین المللی عنوان می کنم که هیچ راهکاری از منظر حقوقی وجود ندارد. ما نیاز به وفاداری داریم که اگر رعایت شود قراردادها اجرایی می شوند. از قرن گذشته تا کنون آمریکا تعداد زیادی از معاهدات را لغو کرده است و هیچ کس تضمینی را نمی تواند بدهد جز اینکه منافع حضور طرفین در یک توافق افزایش پیدا کند و به همان میزان نقض توافق زیان و ضرر خاص خود را داشته باشد.

نکته دیگر آنکه مطرح کردن خروج از برجام غلط است. از لحاظ حقوقی نقض شد و مساله خروج از برجام از منظر حقوقی هیچ اعتباری ندارد. اسم برجام را هر چه که می خواهید بگذارید اما این توافق ضرورت اجتناب ناپذیر همه مردم ایران است که دولت بخشی از آن است که باید آن را به جریان بیندازد. از همین رو ماندگاری برجام برای ایران ضرورت دارد. به همین دلیل برای رسیدن از ماندگاری به پایداری ایران باید مذاکرات منطقه ای و تنش زدایی را اصلاح کند و رویکرد خود را در قبال غرب مورد بازبینی قرار دهد. برای مثال ما ناچار هستیم که مسائل حقوق بشری خود را حل و فصل نماییم. در بسیاری از موارد قوانینی که مجلس ایران تایید می کند بر اساس اصل برتری، و بر اساس حقوق بین الملل قوانینی هستند که نقض تعهدات بین المللی ایران هستند اما در شکل اجرایی نیز به خود نمی گیرد و همین مسائل برای ما قطعنامه های حقوق بشری به همراه خواهند آورد. ما به راحتی می توانیم این مسائل را سامان دهیم ولی چون تعصب و عصبیت خشک نسبت به این مسائل داریم تمایل به حل آنها نداریم. به عنوان صحبت آخر برجام یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت است و باید با نگاهی کلان و کلی نسبت به همه امور تغییر پیدا کند که تا امکان پایداری و ماندگاری داشته باشد.

با پایان اظهارنظر کارشناسان حسن لاسجردی با تشکر از میهمانان حاضر در اتاق کلاب هاوس در پایان گفت: در مجموع نگاه همه کارشناسان این بود که سیاست خارجی دولت سیزدهم در هاله ای از ابهام وجود دارد و کلیات آن مطرح نشده و در گذر زمان انتخاب وزیر امور خارجه جزئیات بیشتری را نشان خواهد داد. همچنین کارشناسان بر این باور بودند که برجام به روش ها و تاکتیک های دیگر ادامه پیدا خواهد کرد. کارشناسان حاضر همچنین با توجه به اظهارات آقای رئیسی در این مدت خصوص مسائل منطقه ای اظهار داشتند که موضوع گسترش روابط با کشورهای منطقه فرصتی را در اختیار دولت سیزدهم قرار خواهد داد. لاسجردی همچنین در پایان ابراز امیداواری کرد که با برگزاری کلاب های تخصصی نظرات به روز و مهم کارشناسان تقدیم مخاطبان شود و فضایی برای تفکرات جدید نیز فراهم شود.

>>> این مطالب را هم بخوانید:

اگر برجام نبود،رئیسی باید یکی می‌ساخت/دعوای دیپلماسی و میدان حل می‌شود
تعیین سرنوشت برجام با ساکن تازه پاستور؛ ۲۳ تیر یا ۱۲مرداد؟
بحث داغ کارشناسان در کلاب هاوس؛پایان مذاکرات وین؛به نام روحانی به کام رئیس جمهور بعدی
جنگجویان طالبان به مرز ایران رسیدند؛مذاکره‌کنندگان در تهران وعده صلح دادند
طالب امروز خطرناک‌تر از طالب دیروز؛این قوم تمامیت افغان را می‌خواهد
خطر امنیتی طالبان برای ایران چقدر است؛راه ورود تروریست‌ها باز می‌شود؟

۳۱۰۳۱۱/۲۳

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا