ماجرای فروپاشی هژمونی روسیه در قفقاز جنوبی!
در یک مصاحبه اخیر در ۱۳ سپتامبر، نخست وزیر ارمنستان، نیکول پاشینیان تکرار کرد که ارمنستان دیگر نمیتواند به مسکو به عنوان ضامن امنیت خود تکیه کند. این در حالی است که تنشهای تازهای در قفقاز جنوبی در جریان است، و رویدادهای اخیر میتواند حاکی از تجدید درگیری بین ارمنستان و آذربایجان باشد.
جنگ روسیه علیه اوکراین رویداد مهمی در برهم زدن نفوذ کرملین در منطقه بوده است. تهاجم روسیه، تجارت و پویایی ژئوپلیتیکی را در سراسر اوراسیا تغییر داده است. و تأثیرات آن به وضوح در قفقاز جنوبی، جایی که روسیه به طور سنتی از اوایل قرن نوزدهم قدرت غالب بوده است، احساس شده است. حتی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، زمانی که خلاءهای ژئوپلیتیکی مشخصی پدیدار شد، روسیه موقعیت منطقهای خود را تا حد زیادی بدون چالش حفظ کرد.
اکوایران در ادامه این ترجمه آورده است: یک «جنگ طولانی» در اوکراین همه چیز را تغییر میدهد. برخی از عناصر افول روسیه در واقع حتی قبل از جنگ قابل مشاهده بود. با این حال، از زمان آغاز تهاجم تمام عیار، مسکو در سیاست خارجی خود بیش از پیش غیرقابل پیش بینی شده است و عملاً مسیرهای ترانزیتی را که برای چندین دهه بر آنها تسلط داشته، مختل کرده است. اکنون کرملین باید با دقت بیشتری با همسایگان خود رفتار کند. برای مثال، در روابط با باکو، مسکو اخیراً صبورتر بوده است، زیرا آذربایجان در پشتیبانی از گسترش کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب توسط روسیه، جایگاهی کلیدی دارد.
در نتیجه روابط روسیه با ارمنستان بدتر شده است. به غیر از پاشینیان، تعدادی دیگر از مقامات ارمنستان مسکو را دیگر متحدی قابل اعتماد نمیدانند. همچنین دولت ارمنستان احساس نمیکند که میتواند برای حفظ امنیت منطقه، به سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه تکیه کند.
روسیه حتی در روابط خود با گرجستان، مجموعهای از سیاستها را اعمال کرده است که به حمایت جمعیت گرجستان از اهداف آن لطمه زده است. در اوایل سال جاری، دولت گرجستان تلاش کرد تا قانونی مشابه لایحه «عامل خارجی» روسیه وضع کند که موانع بیشتری را برای سازمانهای بین المللی که در روسیه ثبت شده و فعالیت میکنند، ایجاد میکرد. اما پس از اعتراضات گسترده مسکو، این اقدام از دستورکار رسمی حذف شد. علاوه بر این، مسکو پروازهای مستقیم به گرجستان را در مه ۲۰۲۳ از سر گرفت. در حالی که دولت گرجستان کاملاً از این اقدام حمایت کرده است، ورود چنین پروازهایی از روسیه با اعتراض عمومی شدید در گرجستان مواجه شده است.
شاید مهمترین تغییر در پویایی منطقهای، با افزایش کارایی تعامل سایر قدرتهای خارجی رخ داده باشد. نفوذ ترکیه به وضوح با گسترش روابط با باکو و تفلیس افزایش یافته است. آنکارا اکنون به عنوان یک بازیگر اصلی در پیشرفت کریدور میانه، یک پروژه ترانزیتی استراتژیک مهم -که از طریق دریای سیاه و شرق ترکیه به دریای خزر و آسیای مرکزی متصل میشود- عمل میکند.
نفوذ منطقهای روسیه همچنین به دلیل افزایش توجه ایران به منطقه قفقاز جنوبی مختل شده است. نتایج جنگ دوم قره باغ و خلاء منطقهای در حال ظهور ناشی از جنگ در اوکراین، فضایی را برای تهران فراهم کرده است تا با ایجاد روابط نزدیکتر با ارمنستان، موقعیت خود را مجدداً تثبیت کند. به طور همزمان، این به ایران اهرم بیشتری برای فشار بر آذربایجان در مواقع ضروری، به ویژه برای ممانعت از توسعه بیشتر کریدور زنگزور، و فشار آوردن به روسیه برای ایفای نقش محوری در بهبود زیرساختهای منطقهای داده است.
جنگ روسیه علیه اوکراین همچنین راه را برای قدرتهای غیرمنطقهای مانند چین برای گسترش روابط دوجانبه در منطقه باز کرده است. پکن اخیراً با تفلیس توافقنامه همکاری استراتژیک امضا کرده است به این امید که موقعیت بهتری در ترانزیت و تجارت دریای سیاه پیدا کند. قرارداد جدید همچنین شامل سرمایه گذاری بالقوه برای پروژههای زیرساختی حیاتی در گرجستان، از جمله ساخت بندر استراتژیک آناکلیا است.
در عین حال غرب نیز با کشورهای منطقه ارتباط برقرار کرده است. اگرچه اتحادیه اروپا به دلیل عدم توجه سابق خود به این منطقه به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است، اما یک سری اقدامات مهم برای افزایش نفوذ خود در قفقاز جنوبی انجام داده است. اتحادیه اروپا به حمایت از چشم انداز پیوستن گرجستان به اتحادیه ادامه داده است و موافقت کرده است که در پروژه پیشنهادی اخیر برای اجرای پروژه کابل برق در امتداد دریای سیاه شرکت کند. بروکسل همچنین قرارداد گازی جدیدی با آذربایجان امضا کرد و نقش خود را در میانجیگری مذاکرات صلح ارمنستان و آذربایجان تشدید کرد. علاوه بر این، ایالات متحده به طور فعال خود را در مرکز میز مذاکره با هدایت مذاکرات پیچیده بین باکو و ایروان قرار داده است.
فعالیتهای گسترده این بازیگران خارجی ناگزیر سوالاتی را در مورد وضعیت کلی کرملین در منطقه ایجاد میکند. روندهای کنونی نشان میدهد که نفوذ مسکو همچنان رو به زوال خواهد بود و منعکسکننده تحولات مشابهی را در سراسر آسیای مرکزی است. کاهش نقش منطقهای روسیه نه تنها کشورهای آسیای مرکزی، بلکه متحدان سنتی مسکو، مانند ارمنستان را قادر ساخته است که سیاست خارجی چندجانبهتری را دنبال کنند.
با این وجود، بعید است روسیه به طور کامل قفقاز جنوبی را ترک کند. نزدیکی جغرافیایی و حضور نظامی گسترده، چشمان مسکو را حداقل تا حدی به منطقه خواهد دوخت. با این حال، روسیه اکنون به یکی از قدرتهایی متعددی تبدیل میشود که برای نفوذ در منطقه رقابت میکنند، در حالی که قفقاز جنوبی به یک فضای ژئوپلیتیکی چند جانبه تبدیل میشود. ارمنستان، آذربایجان و گرجستان همگی در تلاش برای ایجاد تعادل بهتر در روابط خارجی خود هستند.
دوران تسلط روسیه بر قفقاز جنوبی به پایان رسیده است. تنشهای اخیر با ارمنستان بر موقعیت تضعیف شده مسکو تأکید دارد. رقابت منطقهای دیگر صرفاً میان غرب و روسیه نیست. ترکیه و چین به تعمیق نفوذ منطقهای خود ادامه میدهند و از برخی جهات، جای تسلط روسیه را گرفتهاند. هنوز خیلی چیزها به نتیجه جنگ روسیه علیه اوکراین بستگی دارد. با این وجود، تا زمانی که تهاجم ادامه داشته باشد، اقدامات مسکو در قفقاز جنوبی محدودتر خواهد شد – چیزی که غرب، با اقدامات هماهنگتر، ممکن است بتواند در آینده نزدیک از آن استفاده کند.
۳۱۱۳۱۱
مجله خبری سیلاد