اقتصاد

سوالاتی از مسعود میرکاظمی در خصوص کرسنت

گفته اند که "قرارداد کرسنت این قدر ننگین بود که دولت اصلاحات هم آن را اجرا نکرد" البته دقیق مشخص نکردند منظور از ننگین چی بود؟ اینکه ما گاز ترشی که در حالت عادی آن را میسوزاندیم و بعدش هم سوزاندیم و بخشی از همین گاز به سمت ابوظبی مهاجرت کرد را میفروختیم و بابتش یک سنت یا ده سنت هم میگرفتیم ننگین بود؟ اینکه شیخ شارجه برای تامین نیروگاه های برقش به ما یعنی ایران وابسته میشد ننگین بود؟ اینکه تامین برق تابستان و زمستان امارات به گازی که ما در این سالها فقط سوزاندیم و کار دیگری با آن نکردیم وابسته میشد ننگین بود؟

جالب تر ماجرا اینجاست که در ادامه فرموده اند، این قرارداد برای ما تبعات امنیتی داشت و موجب تحکیم ادعای امارات بر جزایر سه گانه میشد. بهر است ایشان بیشتر توضیح دهد فروش گاز ترش میدان سلمان به امارات شارجه چه ربطی به جزایر سه گانه ما دارد؟ اتفاقا از همان منظر امنیتی به نظر میرسد که اگر کشوری اختیار تامین انرژی اش را بدهد دست شما، ادبیات و گفتارش طبیعتا نرم تر میشود. اجرای قرارداد کرسنت میتوانست این آورده ی امنیتی را برای کشور داشته باشد. گرچه ادعای امارات بر سرجزایر چندان اعتبار و اعرابی ندارد، اما اینکه به هررطب و یابسی متوسل شویم تا قرادادی که رقیب سیاسی ما بسته است را ننگین جلوه دهیم هم دور از انصاف است و هم اینکه جای دیگری قافیه به تنگ میاید و سبوی در دامن خودمان میشکند.

در ادامه فرموده اند از راه های ابطال قرارداد، که کشف فساد از آن جمله بود، و منصوب شدن مدیران متهم در پرونده را در دولت روحانی نقض ادعای ایران دانسته اند. آقای میرکاظمی اصلا حرف شما درست، مدیران فاسدی این قراردا را امضا کردند اما چرا پی اصلاحش نرفتید؟ بالاتر از این، چرا پی اثبات فساد رفتید؟ پی ابطال قرارداد نرفتید؟ قراردادی که آقای میرکاظمی میگوید ننگین بود، تابع قوانین ایران امضا شده بود. یعنی هر دو طرف در صورت ضرر میتوانستند به محاکم و دستگاه قضایی ایران شکایت ببرند.

حال سوال اینجاست کسانی چون ایشان و دوستان که این قراداد را ننگین میدانند چرا از سال ۸۴ به بعد در محاکم ایران از کرسنت شکایتی نکردند؟ بر اساس گفته های کارشناسان حقوقی به راحتی میشد از کرسنت برپایه دو "خیار"(اصطلاحی حقوقی) یک؛ تدلیس(به معنای فریب کاری و فریب دادن) دو؛ غبن فاحش یا حتی غبن افحش از کرسنت شکایت میکردند و اثبات هر کدام از اینها باعث ابطال قرارداد میشد و کرسنت هم تحت هیچ شرایطی نمیتوانست علیه ایران شکایتی در داوری بین المللی مطرح کند. و سوال خیلی جدی است چرا میرکاظمی و دوستان شان این مسیر ساده را طی نکردند.

حتی ساده تر، از مجلس هفتم به این سو قاطبه ی مجلس اصولگرایی بوده است و تقویت ارزش های ملی در سیاست خارجی ومناسبات منطقه ای شعار اولشان. فبهالمراد، به سادگی مجالس اصولگرایی در ادوار مختلف میتوانست ممنوعیت فروش و صادارت گاز ترش را به تصویب برساند و وزارات و شرکت نفت را از این گرفتاری و قراردا ننگین خلاص کند و به استناد همین مصوبه نفت از اجرای این قرارداد معاف میشد. هر چند نفت در دوران اصلاحات قرادادی ننگین امضا کرده بود!

به نظر میرسد مساله اقای میرکاظمی و دوستان شان، رابطه و قرارداد با کرسنت و ضررهای متوجه ایران نیست. مساله رقابت سیاسی درون کشوری است که متاسفانه پای آن منافع ملی به مرداب "چه کنم چه کنم" و خسارت پرداختن کشیده شده است.

آقای میرکاظمی به نیکی میداند که: طبق قرارداد ایران باید از دی ماه سا ل ۸۴ گاز را به کرسنت تحویل میداد. در واقع دولت اصلاحات نباید آن را اجرا می کرد و زمان اجرا دولت احمدی نژاد بر سرکار بود. اما وزارت نفت وقت، به خاطر تغییر شرایط قیمتی در بازار نفت از اسفند ۸۳ تقاضای تغییر ساختار قیمت قرارداد کرده بود، در متن این قرارداد شرایط تجدید نظر در قیمت آمده بود ولی در حین مذاکرات برای تغییر فرمول قیمت دولت تغییرمیکند و دولت بعد به جای ادامه دادن مذاکرات و اصلاح قیمت فروش گاز (به خاطربالا رفتن قیمت نفت) مذاکرات را تعطیل میکند و جنجالی علیه رقیب سیاسی خود به پا میکند تا نشان دهد، رقیب و وزارت نفت اصلاحات فاسد است. اما گازی اصلا تحویل نشده بود و تغییر ساختار قیمت را میشد با مذاکره به ثمر رساند ولی رییس دیوان محاسبات وقت گفت که ما ۲۰ میلیارد دلار در کرسنت ضرر کردیم و احمدی نژآد هم پشت این حرف در سال ۸۴ درآمد. اینها را آقای میرکاظمی به خوبی میداند. جالب اینجاست که از سال ۸۷ خود احمدی نژاد مصرترین پیگیر اجرای قرارداد میشود، آقای میرکاظمی سومین وزیر نفت احمدی نژاد و در فاصله ی سال ۸۸ تا ۹۰ در جریان ریز مسایل بود. منابع مطلع بسیاری گفته اند که احمدی نژاد دستور اکید برای اجرای قراداد داده بود اما سعید جلیلی مخالف اجرای آن بود. بهتر است آقای میرکاظمی یکبار هم از این اختلاف و مواضع متفاوت در این خصوص سخن بگوید. و اینکه چرا ایشان به عنوان وزیر دولت، سخن رییس جمهور را پاس نداشت و سمت جلیلی ایستاد و پی اجرای قرارداد یا نه اصلا، ابطال آن نرفت؟

آقای میرکاظمی طرافدار ایده سعید جلیلی بود که معتقد بودند نباید قرارداد اجرا شود. اول اینکه اجرای آن با توجه به شرایط تجدید نظر در قیمت مشکلش چه بود؟ و چرا دنبال نشد؟ ولی مهم تر اینکه حتی اگر اراده ی عدم اجرای آن را داشتید چرا از این راه پر خسارت و سنگلاخی؟ چرا پیش بینی نکرده بودید این همه به کشور خسارت میخورد؟ چرا پی ابطال قرارداد در محاکم دادگستری نرفتید؟ چرا پی مصوب مجلس نرفتید؟ چه کسی به شما مشورت داده بود که ایران خسارت زیادی نمیبیند و بهتر است اجرا نکنیم؟ چرا بابت این پیش بینی های غلط تان مورد سوال واقع نمیشوید؟ احمدی نژاد که اصلاح طلب و رقیب سیاسی شما نیست. او هم بر اجرای قرارداد مصر بود شما وزیر نفت کشور بودید. باید دقیق پاسخ دهید چرا از دستور رییس خود سرباز زدید و قرارداد را اجرا نکردید. حال هم که اجرا نکردید چرا یک مسیر کم خسارات و بی ضرر (ابطال قرارداد) را برای کشور انتخاب نکردید؟ بهر جهت روزی متن نامه نگاری های احمدی نژاد با سعید جلیلی بیرون میاید و روشن میشود که از ناحیه چه کسانی کشور چه ضررهای هنگفتی متحمل شد. آقای میرکاظمی، کمی هم به منافع ملی بیاندیشید و روی کاغذ حساب کنید برای منکوب کردن رقبای خود، چه پر هزینه و گران قیمت رفتار کردید …

۱۷۱۷

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا