کوه کرکس و «شاهکار» منابع طبیعی اصفهان
پیدا است که منابع طبیعی اصفهان برخلاف وظایف ذاتی خود، وارد فضای نشان دادن راهکار برای بهرهبرداری اقتصادی کوتهبینانه (سنگبَری از کوه با عنوان فریبندهی معدنکاری) بهجای حفاظت از پوشش گیاهی شده است.
این، فقط یک مورد کوچک از ضعف سازمانی است که باید حافظ آب و خاک کشور باشد، اما نمونهوار نشان میدهد که مسوولان حفاظت از جنگل و مرتع ما چگونه فکر میکنند. در تارنمای سازمان جنگلها و مراتع که ادارههای منابع طبیعی زیرمجموعههای آن هستند، هدف این سازمان چنین تشریح شده: «حفظ و حمایت، احیا، توسعه و بهرهبرداری اصولی از جنگلها، مراتع، اراضی جنگلی، بیشههای طبیعی، اراضی مستحدثهی ساحلی، حفاظت و حمایت از آب و خاک کشور از طریق مدیریت علمی بر حوزههای آبخیز و رعایت اصول توسعهی پایدار». در وظایف دهگانهای هم که در همانجا برای سازمان تعریف شده، هیچ اشارهای به «ارایهی طریق» به معدنکاران و تشویق ایشان به خرید حقوق مرتعدار نشده است. به نظر میرسد که مدیران ارشد سازمان، بهجای پیگیری اصول توسعهی پایدار (که ما امیدوار بودیم به «زیست پایدار» ارتقا یابد) همگام با اقتصادپرستان شتابزده که خواهان نقد کردن هرچه سریعتر آب و خاک کشور به دلار هستند، در جهت سرزمینفروشی گام برمی دارند! اگر کسی به همین محدودهی روستای اوره که در نامه به آن اشاره شده سری بزند، از دیدن حال و روز دامنههای کوهستانی اطراف وحشتزده میشود و درمیماند که بر این روستای ییلاقی و خوش آبوهوا چه رفته؛ آیا اینجا را بمباران کردهاند؟!
شاید نتوان از مدیران وزارت صنعت و معدن انتظار داشت که دریابند تخریب پوشش گیاهی کوهستان در عملیات برداشت سنگ و راهسازیهای مربوط به آن و آمدورفت کامیونهای فوق سنگین و تخریب آبخیزها و آبراههها… چه بر سر میراث طبیعی کشور میآورد، اما باید سر در گریبان کرد و گریست که سازمان مسوول حفاظت مراتع و آبخیزها هم به چنین کوتهبینی غمانگیزی فرو افتاده است. مدیران وزارتخانهها با توجیه ارزآوری و برای مشتی دلار (پول کشوری که گویا با ما دشمن است!) و گذران کوتاهمدت اقتصادِ به نقاهت افتاده، خاک کشور را میفروشند و دیگر حتی حفظ ظاهر هم نمی کنند.
البته محمدعلی کاظمی مدیرکل منابع طبیعی اصفهان در توجیه این نامه گفته است که چون معدندار نخالهها و باطلههای خود را «دوباره در مساحت جدیدی که مربوط به یک مرتعدار بوده» تخلیه کرده و به این مرتعدار خسارت وارد کرده، این پیشنهاد را مطرح کردهاند. او همچنین گفته که «اگر معادن تخریب جدید انجام دهند و به مراتع آسیب بزنند، موظف هستند به همان اندازه رضایت مرتعدار را جلب کنند» (خبرگزاری مهر، ۸/۷/۱۴۰۰).
به بیان ساده، یک کوهبَر (معدنکار) میتواند پول بدهد و کار خود را پیش ببرد، حتی اگر چند بار تخلف کرده باشد! در شرایطی که کار دامپروری و کشاورزی با معضلهای بیشمار روبرو است، و حفاظت از خاک و آب نیاز به برنامهریزی درازمدت دارد، و کوهستان بیپناه و بیحمایت است، و پولِ بی دردسر و نقد خواهان بسیار دارد… این چه راهکاری است که مدیر منابع طبیعی ارایه داده است؟!
معدنهای کوهستان کرکس باید تعطیل شوند و نه آن که برایشان راهکار ادامهی فعالیت تعیین گردد. این بهاصطلاح معدنها که در واقع بهباددهندگان آبخیزها و پوششهای گیاهی ارزشمند کشور هستند، سیمای منطقه را بهشدت تخریب کرده و اگر ادامهی کار دهند، هم سبب نابودی کشاورزی و دامداری میشوند و هم مهاجرت مردم بومی به حاشیهی شهرها را دامن خواهند زد و درنهایت هم یک سرزمین سوخته پشت سر خود باقی خواهند گذاشت.
*مدیر گروه دیدهبان کوهستان
۴۷۲۳۱