برای دورکردن آتش جنگ از کشور، فقط اتکا به وزارت خارجه راهگشا نیست/ دیپلماسی هیچگاه حتی در اوج جنگ نباید خاموش شود

برای دورکردن آتش جنگ از کشور، فقط اتکا به وزارت خارجه راهگشا نیست/ دیپلماسی هیچگاه حتی در اوج جنگ نباید خاموش شود
به گزارش سیلاد، روزنامه شرق نوشت:۱۲ روز نبرد و جنگ میان ایران و اسرائیل موجب شد تا بخشی از جمعیت کشور در بسیاری از استانها و شهرستانهای کشور به صورت واقعی ابعادی از جنگ را تجربه کنند.
با پایان جنگ که به صورت هوایی بود، در هفته گذشته یکی از مهمترین نگرانیهایی که بروز کرده، ابهام درباره احتمال بروز موج جدیدی از درگیریها و جنگ است. آغاز دوباره درگیریهای نظامی و گسترش جنگ میتواند موجب ویرانیهای زیرساختی و تلفات جانی شود. خوشبختانه مسئولان ایرانی در این روزها بارها آمادگی خود را برای استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک بیان کردهاند؛ اما باید برای رسیدن به این هدف اقدامات دیپلماتیک زیادی طراحی شود و ابتکار عملی صورت گیرد.
به نظر میرسد هیچ ایرانی وطنپرستی نه صرفا به دلیل برخی خدمات رضاشاه، بلکه بالاتر از آن به دلیل مداخله اجنبی و خارجی نمیتواند با برکناری رضاشاه از طرف قوای اشغالگر موافق باشد و این اقدام را بپذیرد. البته این را هم میدانیم که اشغال ایران در سال ۱۳۲۰ در نهایت تنها به برکناری رضاشاه ختم نشد و در سالهای بعد تخم کینهای در ایران پاشیده شد و با دستور اشغالگران دو جریان ضد ایرانی و وابسته در شمال غرب ایران تأسیس شد.
اینکه گروهی از ایرانیان نارضایتیهایی از رضاشاه داشتند، آیا چنین نارضایتیهایی میتوانست دلیل موجهی برای سکوت یا همراهی در برابر اشغال ایران و برکناری رضاشاه باشد؟
با چنین مفروضی میتوان به موضوع دیگری پرداخت. اگر جنگ میتواند خسارات درخور توجهی به کشور وارد کرده و مخاطرات پیشبینیشده و پیشبینیناشدهای برای ایران ایجاد کند، وظیفه ایرانیان بهویژه نیروهای سیاسی و فرهنگی و احزاب و تشکلهای مختلف چیست؟ آیا تنها با رد سیاست خارجی و منطقهای گذشته و سیاست داخلی بهویژه در سالهای اخیر وظیفه ملی و میهنی خود را بهدرستی ایفا کردهایم؟ یا اینکه باید از تمام ظرفیتهای کشور برای عبور کمخطر کشور از شرایط موجود و دورکردن آتش جنگ از ایران عزیز همت کرد و هرکسی به فراخور خود برای گذر از این شرایط اقدام کند؟ وظیفه دولت در این میانه بسیار سنگین است.
دولت باید تمام ظرفیتهای کشور را برای حفظ اجماع ملی و همراهی اکثریت ایرانیان و حفظ حقوق اساسی شهروندان ایرانی بسیج کند تا با انسجام و همبستگی ملی ایدهای برای گذر از شرایط پیچیده اخیر یافته شود و هزینه تجاوز به ایران افزایش یابد و بر زخمهای پیشین که به ملت ایران وارد شده نیز مرهمی گذاشته شود. یکی از فوریترین اقدامات، آزادی زندانیان سیاسی است. شمار زیادی از زندانیان، حمله اسرائیل به ایران را محکوم کردند. این مهم باید مورد توجه سیستم باشد و زمینه فوری آزادی آنها فراهم شود.
رئیس شورای عالی امنیت ملی میتواند دراینباره به صورت عاجل اقدامات لازم را به عمل آورد. درباره احتمال وقوع دوباره درگیریهای نظامی نیز دولت باید به دور از هر نوع هیجان، فعالیت دیپلماتیک خود را به کار بگیرد تا آتش جنگ به صورت ریشهای و کلی از کشور دور شود. این یک حق اساسی و بزرگ برای ملت ایران است. برخی از نیروهای تندرو استدلال میکنند در این شرایط سخنگفتن از دیپلماسی و مذاکره به نفع متجاوز است و نشانه ضعف تلقی میشود. این فرض هم پایه مستحکمی ندارد. دیپلماسی هیچگاه حتی در اوج جنگ و درگیریهای نظامی نباید خاموش شود.
دیپلماسی، استفاده از ظرفیتهای سیاسی و حقوقی برای استیفای حقوق ملی است. باید از تمام ظرفیتهای دیپلماسی برای پیگیری حقوق مشروع کشور بهره جست و جامعه مدنی و نیروها و سازمانها و تشکلهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نیز باید در این شرایط بسیار متفاوت و حساس ظرفیتهای کارشناسی و رسانهای و اجتماعی خود را وقف انسجامبخشی بر مبنای مطالبه جلوگیری از جنگ کنند. دورکردن فوری آتش جنگ از کشور نه یک تفنن، بلکه یک وظیفه سترگ ملی است که حافظ امنیت ملی و منافع ملی است. این مهم اولویت نخست کشور در این روزهاست. همه با هم بکوشیم که آتش جنگ از ایران عزیز دور شود.
۲۳۳۰۲