به گزارش خبرگزاری سیلاد، روزنامه فرهیختگان نوشت:
بحران مدیریتی در استقلال این روزها به یکی از داغترین موضوعات در فوتبال ایران تبدیل شده است. درحالیکه تیم تحت هدایت مجتبی جباری در تلاش برای بهبود وضعیت فنی و رهایی از بحرانهای پیدرپی است، اختلافات در هیئتمدیره این باشگاه روزبهروز شدت میگیرد. یکی از چهرههای جنجالی که در این کشمکشها نقش پررنگی ایفا میکند، علیرضا اسدی است؛ فردی که در گذشته در فدراسیون فوتبال بهعنوان دبیرکل فعالیت میکرد و حالا در هیئتمدیره استقلال حضور دارد.
بحرانآفرینی ادامهدار مدیران
از زمستان گذشته، زمانی که مدیران جدید وارد هیئتمدیره استقلال شدند، تصمیمهای پرسروصدایی اتخاذ شد. تصمیمهایی که بسیاری از آنها نهتنها کمکی به بهبود وضعیت استقلال نکرد، بلکه بر شدت بحرانها افزود. انتخاب ناگهانی میودراک بوژوویچ بهعنوان سرمربی، باتوجهبه وضعیت بحرانی تیم، از جمله اشتباههای بزرگ این دوران بود. اشتباهی که نتیجهای جز ازدستدادن امتیازها در لیگ و رساندن این تیم به وضعیت خطر و دلخوری و نگرانی هواداران در پی نداشت. این فقط یک نمونه از تصمیمهای پرحاشیهای است که باشگاه تهرانی در این مدت تجربه کرد.
این در حالی است که در آستانه رقابتهای نیمهنهایی جام حذفی، جایی که آبیپوشان برای رسیدن به قهرمانی تلاش میکنند، فضای آرام و هماهنگی برای موفقیت لازم است. اما در این برهه حساس، به نظر میرسد که حواشی و اختلافات مدیریتی همچنان بدون پایان ادامه دارند. هر دوره از مدیریت جدید، معضلات و بحرانهایی را به ارث میبرد که باعث تشدید نگرانیها و حواشی میشود. در واقع اختلافات و بحرانآفرینی مدیران در این باشگاه تمامی نداشته و گویا از هیئتمدیره و مدیران قبلی به دوران جدید منتقل میشود.
اینکه در میانه رقابتهای حساس فصل و در آستانه یک موفقیت مهم، کانون توجه بهجای عملکرد تیم، بر اختلافات و مشکلات مدیریتی متمرکز شده، نکتهای است که هر هوادار واقعی استقلال را نگران کرده است. حواشی مدیریتی بار دیگر در حال انتقال به تیم جدید هستند و این وضعیت قطعاً تأثیر منفی خود را روی تیم خواهد گذاشت.
رفتارهای ضداستقلال
اعضای جدید هیئتمدیره استقلال نیز در این مدت کم بحرانسازی نداشتند. آنها نهتنها در محافل عمومی نسبت به استقلال واکنشهای غیرحرفهای و حتی خصمانهای داشتند، بلکه در برخی موارد اقداماتی انجام دادند که از نظر بسیاری از کارشناسان به ضرر باشگاه بوده است.
یکی از اعضای هیئتمدیره که بسیاری از نقدها به او وارد بوده است، همچنان در حال پرداختن به مسائلی است که هیچ ارتباطی با وظایف او ندارد. نظرات او تنها بر بحرانهای استقلال دامن میزند. او بهجای تمرکز بر مشکلات اصلی، در مسائل غیرضروری خود را درگیر میکند؛ از پرداختن به وضعیت اماکن باشگاه تا انتخاب نافرجام برخی افراد برای حضور در سمتهای مختلف در باشگاه! یا برای مثال، فریده شجاعی که به دلیل اشتغال همزمان در استقلال و فدراسیون فوتبال، تمرکز لازم برای حمایت مؤثر از منافع باشگاه را ندارد. این دوشغله بودن باعث شده تا او نتواند بهطورجدی در جریان امور باشگاه قرار گیرد و حضورش در هیئتمدیره نهتنها کمکی به حل مشکلات نکرده، بلکه گاهی بر پیچیدگی اوضاع افزوده است.
به همه اینها باید نظری جویباری، مدیرعامل باشگاه را هم اضافه کرد که با انتصابهای مورددار و شائبههایی که درباره اطاعت او از سرمربی تیم ملی شنیده میشود، باعث شده تا یک رویارویی بزرگ بین او و رئیس هیئتمدیره باشگاه ایجاد شود!
آغاز دردسرهای دشمن کیروش
درحالیکه اختلافات در هیئتمدیره استقلال هر روز گستردهتر میشود، نام علیرضا اسدی بهعنوان یکی از چهرههای جنجالی در کانون توجه قرار گرفته است. اسدی که پیشتر در فدراسیون فوتبال بهعنوان دبیرکل فعالیت میکرد، به طور غیرمستقیم نقش زیادی در پیچیدگیهای جدید استقلال ایفا کرده است.
یکی از نکات برجستهای که در مورد اسدی مطرح است، رفتارهایش نسبت به کارلوس کیروش در دوران دبیرکلی فدراسیون فوتبال است. اسدی که زمانی به دلیل اختلافات با کیروش، درگیریهای متعددی با سرمربی پرتغالی تیم ملی داشت و در آن مقطع تیم ملی را از مسیر منحرف کرد، اکنون در هیئتمدیره استقلال نیز به نظر میرسد راههای مشابهی را در پیش گرفته است.
در گزارشهای اخیر، بهویژه در بیانیه باشگاه استقلال پس از انتشار وویس لورفته که به اسدی منتسب است، مشخص شد که این عضو هیئتمدیره استقلال در مواردی همچون مسئولیتهای مربوط به آکادمی باشگاه، برخی رفتارهای خارج از عرف را در دستور کار قرار داده است. بیانیهای که در واکنش به این وویس صادر شد، نشان داد اسدی درحالیکه از وعدههای زیادی سخن میگفت، در عمل به دنبال اعمال تغییرات و مدیریت به شیوهای کاملاً شخصی بوده که برای مثال، او مسئولیت آکادمی استقلال را تامالاختیار به دست گرفته و با استفاده از چهارچوبی عجیبوغریب، اقدام به تغییرات مدیریتی کرده که در نهایت هم از چهرههای موجهی مانند نامجومطلق، بیاتینیا و جباری به رضا رجبی و برخی افراد غیرموجه دیگر رسیده است.
بنابراین، باتوجهبه این واقعیتها، نمیتوان از نقش اسدی در آشفتگیهای اخیر استقلال چشمپوشی کرد. او درحالیکه خود را حامی باشگاه میداند، در واقع با دستزدن به برخی اقدامات از یکسو و از سوی دیگر با اظهار نظراتی نسنجیده، در حال به خطر انداختن آینده استقلال است. این رفتارها و رویکردهای او باعث شدهاند تا بسیاری از هواداران، این چهره جنجالی را بهعنوان یکی از عوامل ایجاد بحران در این باشگاه بدانند.
اسدی که در گذشته نیز در تیمهایی همچون تراکتور و نساجی فعالیت کرده بود، عملکرد چندان موفقی نداشته و حالا در استقلال هم به نظر میرسد مسیر مشابهی را طی میکند. این در حالی است که این عضو جنجالی هیئتمدیره پیشازاین در فدراسیون فوتبال با کیروش وارد درگیریهای جدی شده بود و سعی کرده بود با دخالتهای خود در روند آمادهسازی تیم ملی، مسیر کیروش را به چالش بکشد. به نظر میرسد این روحیه انتقادی و ضدیت با مربیان حرفهای، حالا به استقلال نیز منتقل شده است. شنیده میشود او در هیئتمدیره بیشتر به دنبال پیشبرد مسائل شخصی خود است و گاهی روی مسائل بیربط تمرکز میکند! انتقاد از بازیکنان استقلال در آستانه دیدارهای حساس این تیم و مقایسه یکی از تیمهای بزرگ ایران و آسیا با تیمی مانند هوادار نشانههاییاند که به نظر میرسد این چهره نیز از تمرکز و توانایی لازم برای همراهی استقلال برخوردار نیست.
اتحاد مجازی
در میان این هیاهوها، اما علی تاجرنیا هم با وعدههای فراوانی وارد میدان شده است. وعدههایی که همچنان در فضای مجازی بهکرات تکرار میشود؛ اما فعلاً بیشتر آنها در عمل تحقق نیافتهاند. تاجرنیا بهعنوان رئیس هیئتمدیره استقلال درحالیکه در صفحات اجتماعی خود تأکید میکند که هیئتمدیره متحد و همراه است، در عمل شاهد نوعی دوگانگی در مواضع این جمع هستیم. در نهایت، اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، این وعدهها میتواند برای باشگاه و هواداران گران تمام شده و چهبسا این چهره را هم در موضع ضعف قرار دهد.
تأثیرات بحران مدیریتی
همه اینها در حالیاند که شکافهای موجود در هیئتمدیره و عدم همفکری میان اعضا موجب شده تا استقلال نتواند به طور منسجم به اهداف تمرکز کرده و در این مقطع زمانی به آنها برسد. علاوه بر این، مدیریت ناکارآمد و عدم توجه به مسائل مهم، مثل جذب بازیکنان مورد نیاز و بهروزرسانی ساختار تیم مشکلات دیگری به باشگاه افزوده است. در نتیجه بحران مدیریتی به بحرانهای فنی و اجرایی نیز دامن زده است. درحالیکه در این مقطع استقلال باید تمام توجه خود را بر انتخاب سرمربی جدید و تقویت تیم برای فصل آینده متمرکز کند، اختلافات در هیئتمدیره نهتنها باعث هدررفتن زمان و منابع میشود، بلکه موجب نگرانیهای جدی برای هواداران شده است. این اختلافات که در انتخاب سرمربی از فیروز کریمی و بوژوویچ گرفته تا ماتزاری ادامه داشته است، فقط به انسجام تیم لطمه زده و باعث نارضایتی بیشتر هواداران شده و اگر این روند ادامه یابد ممکن است آینده باشگاه با تهدیدات جدی مواجه شود.
نیاز فوری به تغییرات
آبیها به طور عاجل نیاز به تغییرات اساسی در سطح مدیریتی دارد. بحرانها و تنشهای موجود در هیئتمدیره نهتنها بر عملکرد تیم تأثیرگذار بوده، بلکه این مشکلات به فضای داخلی باشگاه نیز آسیب زده است؛ بنابراین، لازم است تا مدیریت باشگاه استقلال یا سریعاً به یک وحدت رویه برسد و با برنامهریزی دقیق، مسیر روشنی را برای آینده تیم مشخص کند یا اگر قرار به تغییرات است بهسرعت اعمال شده و برخی از این اعضا هرچه سریعتر برکنار شوند وگرنه استقلال با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد.
پیشازاین نیز به خانهتکانی در هیئتمدیره استقلال اشاره کردیم و به نظر میرسد این تغییرات قریبالوقوع باشد. بحرانهای موجود در باشگاه حاکی از نیاز فوری به اصلاحات مدیریتی است. افرادی مانند اسدی و سایر اعضای هیئتمدیره باید درک کنند که منافع باشگاه بالاتر از منافع شخصی آنهاست. استقلال برای برطرفکردن بحرانها نیاز به یک مدیریت منسجم، حرفهای و متعهد دارد. در غیر این صورت،ممکن است این باشگاه بزرگ به یکی از نمونههای دیگر در فوتبال ایران تبدیل شود که با وجود تاریخ پرافتخار خود در معرض سقوط به قعر بحرانها قرار میگیرد.
۲۷۳۰۲
