دانش

نخستین زیردریایی نظامی جهان / عکس

نخستین زیردریایی نظامی جهان / عکس

به گزارش سیلاد، این سلاح، زیردریایی «تِرتل» Turtle نام داشت؛ زیردریایی‌ای تک‌سرنشین به ابعاد ۲٫۲۹ متر در ۱٫۸۳ متر که در نهایت محرمانگی توسط مخترع آمریکایی دیوید بوشنل David Bushnell و تیمش در دانشگاه ییل ساخته شد. هدف آن، نزدیک‌شدن پنهانی به ناو پرچمدار نیروی دریایی بریتانیا در بندر نیویورک و نصب بمب زیر بدنه‌ی آن بود.

به نقل از یک‌پزشک، اگرچه این نقشه هرگز به‌ثمر نرسید و در مأموریت یگانه‌ی خود در ششم سپتامبر همان سال، نتوانست به بدنه‌ی ناو HMS Eagle نفوذ کند (زیرا بدنه‌ی آن با پوشش مسی تقویت شده بود)، اما این شکست، مانعی برای تأثیرگذاری گسترده‌ی تِرتل نشد. این زیردریایی اثبات کرد که جنگ زیرسطحی نه‌تنها ممکن است، بلکه ارزش پیگیری دارد؛ و از همین‌رو، در تاریخ به‌عنوان نخستین زیردریایی نظامی واقعی ثبت شد.

نگاهی فنی به مکانیزم عملکرد تِرتل و چالش‌های آن

ظاهر تِرتل شبیه بشکه‌ای شناور بود، اما عملکردش به‌مراتب پیچیده‌تر از آن بود. بدنه‌ی کروی چوبی آن که با نوارهای آهنی و قیر تقویت شده بود، فضای تنگی را برای اپراتور فراهم می‌کرد؛ کسی که باید همزمان خلبان، غواص و خرابکار می‌بود. دید محدود بود و فقط از طریق پنجره‌های شیشه‌ای کوچکی ممکن می‌شد. در داخل زیردریایی منبع نوری وجود نداشت، مگر نوعی نور طبیعی حاصل از قارچ‌های درخشان زیستی (Bioluminescent Foxfire) که برای دیدن ابزارهایی مانند قطب‌نما در تاریکی استفاده می‌شد.

اکسیژن درون کابین فقط حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه دوام داشت. همه‌چیز، از فرمان‌گیری گرفته تا حرکت، با دست انجام می‌شد. برای غوطه‌ور شدن، اپراتور باید با تلمبه‌های دستی، آب را وارد مخزن تعادل (Ballast Tank) می‌کرد. برای بازگشت به سطح، با همان تلمبه‌ها آب را تخلیه می‌کرد. عمق حرکتی زیردریایی محدود حدود ۶ متر بود.

نخستین زیردریایی نظامی جهان / عکس

حرکت افقی و عمودی تِرتل، توسط دو پروانه‌ی پیچ‌دار دستی انجام می‌شد: یکی عمودی و دیگری افقی. این طراحی، دهه‌ها جلوتر از زمان خود بود. اما بدون ابزارهایی مانند ژیروسکوپ یا سونار، جهت‌گیری بسیار دشوار بود و اپراتور باید با حسی درونی و تخمینی، هدف را پیدا می‌کرد.

در عملیات علیه HMS Eagle، بزرگ‌ترین ایراد طراحی تِرتل نمایان شد. کشتی‌های بریتانیایی با ورق‌های مسی (Copper Sheathing) پوشیده شده بودند تا از رشد جلبک‌ها و خرچنگ‌ها جلوگیری شود. مته‌ی تِرتل برای نفوذ به این لایه طراحی نشده بود و نتوانست آن را سوراخ کند. برخی مورخان بر این باورند که این زیردریایی یا به کف دریا متصل نبود یا خاصیت شناوری خنثی (Neutral Buoyancy) نداشت. همین موضوع باعث نوسان و عدم ثبات در هنگام ایستایی می‌شد، که فشار مداوم برای نفوذ مته را دشوار می‌کرد.

با این‌که هیچ کشتی‌ای غرق نشد، اما تِرتل دریچه‌ای جدید به‌سوی نبردهایی گشود که به‌جای قدرت آتش، بر پنهان‌کاری و غافلگیری تکیه داشتند.

چگونه تِرتل استراتژی دریایی را تغییر داد؟

قرن‌ها، طراحی کشتی‌های جنگی بر مبنای توپ‌های عرشه، بادبان‌ها و بعدها نیروی بخار بود؛ و همه‌ی این‌ها برای نبرد در سطح آب طراحی می‌شدند. تِرتل این منطق را زیر و رو کرد. این زیردریایی ثابت کرد که حمله از زیر سطح آب نه‌تنها ممکن است، بلکه در برابر سلاح‌ها و پوشش‌های مرسوم، تقریباً غیرقابل‌مهار است. حتی کشتی‌های قدرتمندی چون HMS Eagle، در زیر خط آب، هیچ محافظتی نداشتند، مگر همان پوشش مسی که برای مقابله با جانداران دریایی طراحی شده بود، نه عملیات خرابکاری.

بوشنل همچنین با انتقال موفق باروت و انفجار ایمن آن زیر آب، راه را برای ابداع مین‌های دریایی و اژدرها هموار ساخت. ایده‌هایی که بعدها، نگرش فرماندهان نظامی را به‌کلی تغییر داد؛ حالا تهدیدها فقط از آسمان یا دریا نمی‌آمدند، بلکه از اعماق نیز امکان حمله وجود داشت.

بوشنل در طراحی خود، نوآوری‌هایی به‌کار گرفت که بعدها استاندارد طراحی زیردریایی‌ها شدند: بدنه‌ی مهروموم‌شده‌ی ضدآب، سامانه‌ی تعادل با آب برای شیرجه و صعود، و پروانه‌های دستی برای حرکت در دو محور.

دهه‌ها بعد، زیردریایی‌های پیشرفته‌تری مانند H.L. Hunley در دوران جنگ داخلی آمریکا (نخستین زیردریایی‌ای که موفق شد کشتی دشمن را غرق کند)، بر همین اصول اولیه تکیه کردند و با توسعه آنها پیشرفت کردند؛ نوآوری‌هایی که نهایتاً به زیردریایی‌های اتمی امروزی منجر شدند.

۵۸۵۸

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا