بین الملل

پاسخ نخست وزیر عراق به درخواست اصلاح‌طلب معروف

در بخشی از گزارش الیاس حضرتی آمده است:

هیات رسانه‌ای متشکل از مدیران ارشد تعدادی از رسانه‌های کشور که عمدتا دوستان اصولگرا به اضافه بنده که از جریان اصلاح‌طلب بودم عازم زیارت اربعین شدیم.

سفری که هرچند در ظاهر به دعوت نخست‌وزیر عراق هماهنگ شده بود اما در باطن می‌دانستم و آگاه بودم با عنایت آقا امام حسین(ع)، امیرالمومنین علی(ع)، حضرت ابوالفضل‌العباس و ائمه اطهار نهایی شد تا در ایام اربعین به همراه ۲۵ میلیون نفر از جمعیت عاشق و از علاقه‌مندان و عاشقان آقا اباعبدالله که برای عرض ادب و عرض سلام و زیارت به کربلا سفر کرده بودند، ما هم قطره‌ای از آن دریای بیکران شده و توفیق زیارت پیدا کنیم؛ در پایان سفر به جهت تقدیر و تشکر از طرف ملت ایران نسبت به میزبانی و پذیرایی ملت و دولت عراق، ملاقاتی با آقای نخست‌وزیر داشتیم و نهایت قدردانی و تشکر مردم ایران را اعلام کردیم.

لحظه زیارت قالیباف در نجف اشرف همراه با یک اصلاح‌طلب+عکس

در رابطه با گفت‌وگویی که بین هیات رسانه‌ای ایران و نخست‌وزیر عراق رد و بدل شد هم باید گفت: چند نفری در این جلسه سخن گفتند که یکی از آنها من بودم، نکاتی را ذکر کردیم و آقای سودانی هم به نقطه‌نظرات من به شکل مفصلی جواب داد.

پیش از هر چیز باید بگویم که من آقای سودانی را یک شخصیت متین و خوشفکر و کاملا مسلط به مسائل ریز اوضاع و احوال منطقه و اوضاع جهانی یافته و اساسا تصور نمی‌کردم که او این‌قدر هوشمند و هوشیار و فرد مسلطی باشد. معتقدم یکی از دلایل این عملکرد مثبت هم ناشی از انتخاب مشاوران کاربلد در روند کلی تصمیم‌سازی‌هاست.

روز قبل از دیدار با نخست‌وزیر عراق، با تنی چند از مشاوران سودانی ملاقات و جلساتی داشتیم؛ احساس کردم آنها کسانی هستند که ایران را خوب می‌شناسند، از ظرایف منطقه به خوبی آگاهند، تسلط خوبی به منافع عراق داشته و می‌دانند چگونه کشورشان را از مشکلات منطقه‌ای عبور بدهند. لذا شخصا علاوه بر تشکر از میزبانی‌ زائران امام حسین(ع)، به این نکته اشاره کردم، «همان‌طور که برای شناخت مطلوب‌تر افراد از طریق، شناخت اطرافیان آنها حاصل می‌شود، انتخاب مشاوران مناسب از سوی نخست‌وزیر عراق، نشان‌دهنده اهمیتی است که او برای تخصص و دانش و تجربه قائل است.» بر این اساس خطاب به نخست‌وزیر عراق گفتم که مشاوران خوبی دارد؛ ضمن اینکه نام تعدادی از مشاوران ایشان را هم ذکر کرده و از این بابت به او تبریک گفتم.

سخنان آقای سودانی با هیات ایرانی در چند محور بود؛ ابتدا بحث زیبایی در حوزه مسائل عقیدتی پیرامون عاشورا و نهضت امام حسین(ع) و داستان کربلا و مساله اربعین داشتند، کاملا مشخص بود که تسلط کاملی به مبانی و معارف دینی دارند. به نظر من این وجه امتیاز اول وی بود.

دومین نکته، راجع به قدردانی و قدرشناسی از ایران بود. چه در داستان بحران‌های پیش آمده برای کشور مانند داعش یا حتی کمک‌هایی که قبل از سقوط صدام، ایران به ملت عراق داشت و به مأمن و پناهگاه مبارزان عراقی مبدل شده بود، وی این مساله را یادآوری می‌کرد.

در بعد سیاسی هم این احساس را پیدا کردم که السودانی آرزو دارد عراق را به محور حل منازعات منطقه‌ای تبدیل کند و در این راستا تلاش هم می‌کند.

در همین چارچوب او به جلساتی که عراق بین ایران و عربستان برگزار کرده اشاره و خبر داد که بغداد در تلاش است تا جلساتی بین ایران و تعداد دیگری از کشورهای منطقه برگزار شود، السودانی نامی از این کشورها نبرد اما همه کم و بیش می‌دانستند که منظور وی مصر، اردن، مغرب و کشورهایی از این دست است. نخست‌وزیر عراق به ما خبر داد که تلاش دارد عراق را در صحنه منطقه به محل رفع کدورت‌ها بدل کرده و تاکید کرد این هدف یکی از دستور کارهای مهم و برنامه‌های دولت اوست.

در سومین محور نیز او به فعالیت‌های اقتصادی اشاره و در این رابطه از ایران قدردانی کرده و از واژه شرافتمندانه در رابطه با این اقدام ایران یاد کرد.

او گفت که ایران شرافتمندانه در پرونده بدهی که ما به این کشور داریم، با ما برخورد کرد. به گفته نخست‌وزیر عراق، کشورش ۱۱ میلیارد دلار به ایران بدهی دارد که حاصل خرید گاز و برق از ایران است. نخست‌وزیر عراق تاکید کرد که بغداد بارها تلاش کرد تا این مبلغ را تسویه کند اما به دلیل محدودیت‌هایی که از سوی امریکا اعمال شده، این کار میسر نشده است و حتی یک بار که ما تلاش کردیم این کار را انجام دهیم ۱۴ بانک ما را تحریم کردند. او در توضیح این اقدام هم که گاهی قسمتی از مبلغ از طریق کشور ثالث و گاهی به واسطه شرکت‌های مختلف بدهی‌ها بازپرداخت می‌شود.

نخست‌وزیر عراق در بخش دیگری از سخنانش به احداث خط‌آهن شلمچه به بصره اشاره و تاکید کرد این پروژه که سال‌ها متروک مانده و دولت‌های قبلی عراق اقدامی در این رابطه انجام نمی‌دادند در دولت سودانی در دستور کار اجرایی شدن قرار گرفته است. او تاکید کرد: ما مصمم هستیم این پروژه را حتما عملیاتی کنیم، البته فشارهای زیادی به ما وارد شد که انتظار وقوع آن را داشتیم، اما به هر شکل در حال حاضر این پروژه، برای حمل مسافر است و ما با این نام و این ویژگی با آن تعامل می‌کنیم و به‌طور حتم تکمیل خواهد شد.

السودانی همچنین به ما خبر داد که دولتش به دنبال احداث ۵ شهرک صنعتی در طول مرز با ایران است تا سرمایه‌گذاران عراقی و ایرانی در آن به ایجاد تاسیسات بپردازند، او گفت ما با آغوش گرم از سرمایه‌گذاران ایرانی استقبال می‌کنیم.

پاسخ سودانی به پرسش الیاس حضرتی

بخشی از سخنان نخست‌وزیر عراق هم در پاسخ به سخنان من (الیاس حضرتی) بود که خطاب به وی گفته بودم، دولت عراق باید یک کارآمدی از خود نشان بدهد، من در سخنان کوتاهی که در این جمع داشتم، خطاب به السودانی خاطرنشان کردم که روابط ما با شما ابعاد مختلفی دارد، این زنجیره‌ها مختلفند، بخش اعتقادی است که آن‌قدر قوی است که ما در غم‌های شما غمگین و در شادی‌های شما شاد هستیم و در مشکلات شما در کنار شما هستیم، به لحاظ جغرافیایی و سیاسی شما همسایه ما هستید، ولی تمامی این فاکتورها با توفانی ازبین می‌روند، از این‌رو شما باید روابط دوطرف را با روابط اقتصادی مستحکم کنید، این روابط اکنون همچون چادری است که باید با میخ‌هایی محکم شوند، اقتصاد می‌تواند نقش همان میخ‌ها را بازی کند که مانع ازبین رفتن چادر در مقابل وزیدن توفان‌ها است.

اتفاقی که بین ایران با آلمان، انگلیس وفرانسه رخ داده و گرچه کش و قوس‌هایی در آن وجود داشته اما ریل‌های اقتصادی چنان از قدیم محکم طراحی شده بودند که با وجود دعواهای سیاسی بین ایران و فرانسه ولی پژو همچنان قطعاتش را می‌آورده و خودروها و حتی مدل‌های جدید خود را در معرض فروش می‌گذاشت. السودانی هم تایید کرد که ما در این زمینه کاملا محکم هستیم و طرف ایرانی هم علاقه‌مند است و ان‌شاء‌الله کارهای خوبی در آینده در این زمینه خواهید دید. نکته دومی که در سخنانم به آن اشاره کردم، آن بود که دو جریان که ریشه آنها یکی است، هم در ایران هم در عراق علیه دولت‌های دو کشور به خاطر روابط فی‌مابین بحران‌آفرینی می‌کنند. آنها در ایران علیه ارتباطات و مناسباتش با عراق به تبلیغ منفی می‌پردازند، به نحوی که این تصور را ایجاد می‌کنند که گویی هزینه‌های این ۲۵ میلیون نفر زائران اربعین از خوراک سفره ایرانی‌ها برداشته می‌شود، در اینجا هم تبلیغاتی وجود دارد که با ریشه‌های بعثی و ریشه‌های امریکایی و بقیه فرق که تلاش می‌کنند به این تصور دامن بزنند که ایران در حال انجام اقداماتی در داخل عراق است و همه‌چیز دراختیار ایران است، همسویی دارد، درحالی که هردوی این تبلیغات مغرضانه است، از این‌رو یکی از راهکارهای خنثی کردن این توطئه‌ها ارتباطات رسانه‌ای مستمر بین دوطرف است تا از این طریق بتوانند با تبادل اخبار و تبلیغات و محتوای مشترک به دنبال ایجاد کارآمدی در دولت‌های یکدیگر باشند، چون دولت‌ها تا کارآمد نشوند نخواهند توانست عرض‌اندامی داشته باشند.

به هر شکل تبلیغات صرف در رسانه‌ها نمی‌تواند به آن نتیجه مطلوب برسد. من در ادامه با اشاره به گزارش مشاور ایشان که در گزارشی به ما خبر داده بود که هیاتی از دولت السودانی برای دیدار با مردم حلبچه به این منطقه از عراق رفتند و مشخص شد اولین هیاتی بودند که از دولت مرکزی طی ۲۰ و اندی سال به این منطقه آمده بودند، آنها گفتند ظاهرا چون السودانی فرزند شهید است به یاد ما افتاد. این مشاور خبر داد که در این دیدار، مقادیری سبد کالا هم به این منطقه برده شد و موجبات خوشحالی مردم این منطقه را فراهم کرد، مردم منطقه به آنها خبر دادند که تنها ایران به ما کمک‌هایی کرده و صدا و فریاد ما را به جهانیان رسانده بود.

من در ادامه خطاب به نخست‌وزیر گفتم: این اقدامات مسکنی بیش نیستند، عراق همچنان از خرابی رنج می‌برد، در این چارچوب است که اقدامات سازندگی شما می‌تواند نشانه‌ای ازکارآمدی شما محسوب شود و از این طریق می‌توانید این کارآمدی را به رخ نیروهای داخلی و همسایگان خود بکشید. به نخست‌وزیر عراق گفتم: شما درآمد نفتی بالایی دارید، بالاخره شما روزانه بیش از ۶‌ میلیون بشکه نفت صادر می‌کنید، حالا فرض را بر این بگیریم که ۲۰ یا ۲۵ درصد از آن را هم امریکایی‌ها برای خود بردارند، بقیه‌اش که به شما می‌رسد. نخست‌وزیر عراق در پاسخ به من گفت: ما در این زمینه هم همچنان گرفتار هستیم.

او خبر داد، یک هیات حقوقی مشخص کرده‌ایم که به طرح این موضوع در مجامع جهانی بپردازند و مشخص کند تا چه زمانی این سلطه امریکا بر عراق به پایان خواهد رسید. مجموعا جلسه خوبی بود.

چشم‌اندازهای ارتباطی دو کشور

باید در اینجا به چند مساله هم که در این سفر به عینه دیدم هم اشاره کنم. عراق راه طولانی برای بازسازی مناطق خود پیش رو دارد، جاده نجف به کربلا و اطراف این دو شهر کاملا گویای این شرایط است، عراق برای ایجاد زیرساخت‌های مناسب کار زیادی در پیش دارد، دولت سودانی حتما باید اقدامات شبیه دولت آقای هاشمی در دوره سازندگی بعد از جنگ را انجام دهد تا بتواند نمود این دولت را در ذهن تک‌تک عراقی‌ها به عنوان یک دولت کارآمد نهادینه کند. نکته دومی که در عراق به نظرم جالب آمد، فضای باز سیاسی واقعی در این کشور است، فضای بسته‌ای وجود ندارد، دوستان اعضای هیات رسانه‌ای به خیابانی به نام المتنبی در بغداد رفتند، آنها تعریف کردند که در این خیابان کتاب‌فروشی‌های زیاد، کتابخانه‌های زیاد و قهوه‌خانه‌هایی که پر از مردمی که در حال بحث سیاسی هستند، در خود جای داده است، چیزی شبیه به شرایطی که ما در سال اول پیروزی انقلاب تجربه کردیم، همه با هم در حال بحث هستند، در عین حال همه آنها شبکه تلویزیونی دارند، روزنامه و مجله دارند، آزادی بیان، آزادی گفت‌وگو و آزادی نقد قابل لمس است، تندترین نقدها صورت می‌گیرد، افراطی‌ترین فرد در این سوی طیف و افراطی‌ترین فرد در آن سوی طیف همگی تریبون دارند.

پاسخی که نخست وزیر عراق به اصلاح‌طلب معروف داد/ در سفر سیاسی - رسانه‌ای اربعین چه گذشت؟

برای همین این مواضع تبدیل به تنش نمی‌شوند، چون تخلیه می‌شوند آن‌هم در کشوری که سالیان درازی زیر سلطه و یوغ استبدادی وحشتناک به معنای کامل کلمه قرار داشت. به نظر شخصی‌ام اگر امریکایی‌ها حمله نظامی علیه عراق نمی‌کردند، امکان نداشت تا به امروز هم صدام سقوط کند، این تفسیر و تحلیل من در رابطه با شرایط این کشور است، صدام کاملا سوار بر اوضاع بود، نه شیعه‌ها با وجود دراختیار داشتن ۶۰درصد از شمار جمعیت و نه ۲۰درصد کردهاهیچ کدام کاری از دست‌شان بر نمی‌آمد، درحالی که صدام با استفاده از ۲۰ درصد اهل تسنن عرب‌زبان تمام حزب بعث را در قبضه خود داشته و بر اقتصاد و امنیت و سیاست کشور حکومت می‌کرد.

نکته آخر اینکه، مردم عراق خیلی در پذیرایی از زائران اربعین دست برتر و بالا را دارند، تصوری که من خودم هم داشتم آن بود که فکر می‌کردم موکب‌ها بین ایرانی‌ها و عراقی‌ها به شکل ۵۰درصد تقسیم شده باشند، آنچه من به شکل میدانی از این واقعه دیدم آن است که ترکیب جمعیت حاضرین در این مراسم ۲۰ میلیون نفر که متعلق به عراقی‌ها است، ۵ میلیون از خارج از عراق آمده بودند، از این تعداد حدود ۴ میلیون و ۲۰ هزار نفر از ایران رفته‌اند، بقیه هم از پاکستان و افغانستان و یمن و بحرین و کویت و… آمده بودند.

مساله اینجاست که تمام عراقی‌ها خانه‌های‌شان را دراختیار زوار قرار داده بودند، تمام عراقی‌ها، مساجد، مدارس، خانه‌های خود را دراختیار زوار قرار داده بودند. تمامی مغازها به کل تبدیل به موکب شده بودند، همه دارند کباب می‌دهند، همه دارند شیر می‌دهند، همه دارند فرنی می‌دهند، همه دارند آش توزیع می‌کنند. این موکب‌ها یکی و دو تا نیستند، آن‌قدر زیاد هستند که موکب‌های ایرانی در آن میان گم هستند، بزرگ‌ترین موکب ایرانی موجود در آنجا، هر وعده ۵ هزارتا غذا توزیع می‌کرد، ۵ هزار پرس غذا تعداد کمی نیست اما در مقابل ۵ میلیون زائر رقم زیادی محسوب نمی‌شود. موکب‌های دیگری هم بودند اما ۵ هزار پرس نمی‌توانستند توزیع کنند، پس این خدمات در مقابل حجم عظیم زائران عددی محسوب نمی‌شود که این‌گونه تبلیغات منفی علیه این زیارت صورت گرفته و ادعا می‌شود که همه سهمیه کالاهای ایران به آنجا برده شده است، چون در مقابل عظمت جمعیت اصلا رقمی نیست.

نکته آخر اینکه اربعین یک عظمت ایجاد کرد، به هر شکل شیعه به عنوان یک مکتب و مذهب و به عنوان یک جریان که اعتقاداتی به زیارت اهل‌بیت دارد و ایرانی‌ها عاشق آن هستند تا آنان که قادر به زیارت هم نبودند به این امر نایل شوند و افراد حداقل یک بار در طول عمر خود به این زیارت مشرف شوند. این مراسم اربعین فرصتی را ایجاد کرد تا آنانی که حتی در طول عمر خود از مرز خارج نشده‌اند یا حتی پای خود را از استان خود یا شهر و روستای‌شان بیرون نگذاشته‌اند، یک بار با کمترین هزینه به یک کشور دیگر رفته تا آنجا ملاحظه کنند که چه خبر است، چقدر جمعیت زیاد است، چقدر عاشق اباعبدالله زیاد است.

درپایان از تمامی مدیران ومسوولان کشورخودمان مخصوصا از عزیزان نیروی انتظامی که در این طرف مرز توفیق خدمت رسانی به زائران اربعین حسینی را برعهده داشتند و امسال به‌مراتب بهتر از سال‌های قبل این مهم را به سرانجام رساندند تقدیر و تشکر می‌کنم و خسته نباشید و دستمریزاد عرض می‌کنم.

۲۷۲۲۰

مجله خبری سیلاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا