«نوجوان ۴۰ ساله» چه ویژگی دارد؟
به گزارش خبرنگار سلامت سیلاد، فاطمه سادات رازقی متخصص روانشناسی کودک و نوجوان در برنامه صبح پارسی شبکه جام جم، اظهار داشت: دوره نوجوانی برای هرکس که این مرحله را رد کرده یادآور دورهای پر فراز و نشیب است؛ زیرا تغییرات اصلی شخصیت ما در نوجوانی رقم خورده است.
رازقی ادامه داد: نوجوانی دوره فشار و گذار و سال هایی پر استرس برای انسان است که هم خود نوجوان و هم والدین را درگیر چالش های خود می کند.
وی تصریح کرد:دوره نوجوانی دورهای است که فرد نه آرامش و بیخیالی کودکی را دارد نه فهم و انسجام ذهنی بزرگسالی را و به خاطر همین دچار سردرگمیهای شدید میشود که فرد را آشفته و اخلاق او را تحت تاثیر قرار میدهد.
این روانشناس افزود:در این دوره رشد اخلاقی، جسمی، فردی، اجتماعی، جنسی و ذهنی فرد به صورت مجزا و موازی با هم در حال رشد کردن است و در این دوره از وابستگی فرد به والدین کم میشود.
رازقی افزود: کودک از بدو تولد تا شش ماهگی خودش را جزئی از مادرش میداند و نمیتواند چیزی خارج از مادرش را برای خودش متصور شود. در شش ماهگی متوجه میشود که از مادر مجزا بوده و مراحل رشدش از آن زمان آغاز میشود.
وی متذکر شد: در نوجوانی این رشد باید به یکپارچگی برسد و شخصیتی را برای فرد شکل دهد که به آن هویت گفته میشود. همه اطلاعاتی که نوجوان در تمام عمرش از محیط خانواده و اجتماع گرفته در یک ظرف میریزد و از آن خروجی میدهد که هویتی منحصر به فرد را شکل میدهد و باعث میشود هیچ دو نفری کاملا شبیه به هم نباشند.
رازقی بیان کرد: چیزی که به عنوان چالشی برای تربیت درست رخ میدهد این است که خانواده، آموزش و پرورش، رسانه و اجتماع باهم همسو نباشند یا فرد چیزی را در خانواده به عنوان ارزش دریافت کند که در دیگر نهادهای تربیتیاش آن موارد ارزش نباشند و یا برعکس.
این روانشناس متذکر شد: در این موقعیت فرد تعارض را حس میکند و این تعارضها باعث میشود همه ابعاد رشد به صورت همزمان پیش نروند و فرد درگیر تعارضات بماند؛ در نتیجه این موضوع شخص پس از گذران دوره نوجوانیاش بازهم هویتش شکل نگرفته و در سنین بزرگسالی هم درگیر کامل ابعاد رشدی خود میماند.
وی ادامه داد: نوجوانی سن تقویمی نیست، سن تحولی است و ممکن است تا چهل سالگی کسی در نوجوانی مانده باشد؛ زیرا هنوز نتوانسته شخصیت و هویت خود را به درستی شکل دهد.
رازقی افزود: به همین خاطر شخصیتی که از فرد سراغ داریم متناسب با چیزی که جامعه از او انتظار دارد نیست و میبینیم فرد رفتارهای پیش بینی نشدهای از خود نشان میدهد که جامعه از کسی با سن او آن رفتار را انتظار ندارد.
وی گفت: وقتی از سن تحول میگذریم درست کردن بحرانهای هویت سخت است اما غیر ممکن نیست. در این موقعیت جامعه نقش های خود را به افراد داده و افراد متناسب با نقششان ذهیتی را برای خود ایجاد کردهاند و تغییر کردن در این شرایط به سختی انجام می شود.
این روانشناس اظهار داشت: شکل گیری هویت یعنی اینکه در دوره نوجوانی در همه ابعاد رشد به بلوغ برسیم. یک کودک در ابتدا نقش پذیری جنسیت ندارد و برای خودش جنسیت دختر یا پسر بودن متصور نیست؛ در سه تا پنج سالگی کودک تمایزهای بین دختر و پسر را متوجه میشود و برایش نقش پذیری جنسی به وجود میآید.
وی یادآور شد: در سنین بالاتر این نقش پذیری با رشد جسمی، عقلی و اجتماعی همراه می شود و فرد میفهمد که به عنوان یک زن یا یک مرد در زندگی چه کارهایی را میخواهد انجام دهد؛ بنابر این میتوان نتیجه گرفت که ابعاد مختلف رشد از هم منفک نیستند و برهم موثر اند.
رازقی تاکید کرد: وقتی بلوغ را در دوره خودش نداشته باشیم آسیب خواهیم دید. اینکه بدانیم کدام نهاد در کند شدن روند هویت پذیری اشتباه کرده تاثیری در آسیب ندارد.
وی اضافه کرد: اما وقتی فرد متوجه میشود که مسیر اشتباهی را طی کرده و حالا باید مسیر خود را عوض کند امر غیر ممکنی نیست اما فرد هرچه دیرتر به ضرورت این تغییر پی ببرد بیشتر باید هزینه معنوی بدهد تا به آن تغییر برسد.
وی گفت: خانواده مهمترین عامل شکل گیری هویت است. اولین آدمهایی که کودک با آنها در ارتباط است اعضای خانواده هستند. امنیت کودک با مادرش شکل میگیرد.
این روانشناس بیان داشت:کودک در بدو تولد هیچ چیزی را بالفعل با خودش ندارد و همه امور در وجود کودک بالقوه است که خانواده آن را بالفعل میکند. پس این نهاد نقش بسیار تاثیرگذاری در تربیت فرزندان و هویتشان در دوره نوجوانی دارند.
رازقی با اشاره به نقش مهم خانواده در شکل گیری هویت، تصریح کرد: والدین باید پیش از فرزندآوری مراحل رشد را به خوبی بدانند. پدر و مادر باید چند گام از فرزندشان جلوتر باشند و بدانند در چه سنی چه چالشهایی ممکن است برای فرزندشان به وجود بیاید.
وی ادامه داد: راه حلهای آن چیست نه اینکه ابتدا با مسئله مواجه شود و بعد به دنبال حل مسئله باشد. چیزی که فرزند در کودکی میبیند در نوجوانیاش بروز و ظهور مییابد.
وی بیان کرد: اینکه مادر فرزندش را به مهدکودک می گذارد و سر کار می رود تاثیرات منفی زیادی را در رشد و تربیت می گذارد. بچه ها نمی توانند از والدین دور شوند و وقتی والد اشتباه می کند کودک آن را نادیده می گیرد اما درونش دچار چالش می شود.
این روان شناس تصریح کرد:کودک نمی تواند بگوید که دوست ندارد در مهدکودک بماند یا کاری کند که با محرک های اطرافش به چالش نخورد و این چالش ها در هویت یابی نوجوانی خودشان را نشان می دهند.
رازقی افزود: اگر فرزندمان دچار چالش هایی در شخصیتش است باید از گذشته او فهمید که چطور تربیت شده و رشد یافته است. نباید به صورت مقطعی به تربیت نگاه کنیم؛ در دوره نوجوانی نقش خانواده کمرنگ تر می شود و تا در دوره کودکی برگ برنده دست ما است باید از آن برای تربیت فرزندمان استفاده کنیم.
انتهای پیام/