ورزش

یک درخواست مهم از رییس جمهور؛در انتظار پایان یک ظلم به ورزشکاران پارالمپیک

زاوش محمدی: شاهکار؛ این بهترین واژه‌ای است که می‌توان در وصف عملکرد تیم ملی والیبال نشسته در پارالمپیک توکیو به کار برد. والیبالیست‌های نشسته ایران در سرزمین آفتاب تابان، کاری کردند کارستان؛ آن‌ها با عملکرد خیره کننده خود موفق شدند یکبار دیگر مدال طلای این رقابت‌ها را به سینه بزنند و اوج نمایش آن‌ها جایی بود که در طول مسابقات فقط یک ست را در فینال واگذار کردند و تمامی تیم‌ها را قاطعانه و بدون از دست دادن یک ست شکست دادند. این هفتمین طلای تاریخ والیبال نشسته در تاریخ این رقابت هاست که به خوبی نمایانگر قدرت بالای این تیم و عیار بالای بازیکنان آن است. به همین بهانه با داوود علی‌پوریان، کاپیتان با تجربه تیم ملی و مرد محبوب این تیم گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید؛

شما و سایر اعضای تیم ملی والیبال نشسته در این دوره از پارالمپیک، یک شاهکار خلق کردید و با ثبت هفتمین قهرمانی در پارالمپیک، یک رکورد خاص را برجا گذاشتید. وضعیت بازی‌ها و رقبای تیم را چطور دیدی؟

ما برای این بازی‌ها آمادگی داشتیم و از سختی‌های المپیک هم به خوبی اگاه بودیم. اما غافلگیر هم نشدیم و می دانستیم بقیه تیم‌ها با قدرت در این رقابت‌ها حضور پیدا می‌کنند. حتی اگر نگاهی به آلمان به عنوان آخرین تیمی که وارد مسابقات شد بیندازیم، یکی- دو بازیکنش همین تیم در رنکینگ جزو برترین‌های جهان بودند که این نشان دهنده کیفیت خوب پارالمپیک است.تیم ما تیم بسیار خوبی است. این را نه فقط از این نظر که من جزو تیم هستم بگویم، بلکه نتایج به خوبی گواه این است که اعضای تیم ما بهترین بودند و یک افتخار دیگر به مردم هدیه کردیم.

در این دوره همه رقبا را با امتیاز عالی شکست دادید و فقط یک ست را واگذار کردید، فکرش را می‌کردید با چنین نتایج درخشانی مسابقات را به پایان برسانید؟

اینطور نیست که بگوییم ما حتما این پیش‌بینی را داشتیم چون در ورزش چنین چیزی معنا ندارد. اما آمادگی آن را داشتیم. از روزی که ستاد کرونا اجازه برگزاری اردو را داد، اردوهای ما، بین ۱۲ تا ۱۵ روز برگزار می‌شد و هر روز دو جلسه تمرینی ۲ساعتی داشتیم. یعنی روزی ۴ الی ۵ ساعت تمرین. این نکته و البته عملکرد ما در بازی‌ها، نشان‌دهنده این است که تمام حرکات و کارهای ما با برنامه بود و پشت آن برنامه ریزی قبلی وجود داشت. ما برای هر تیم برنامه داشتیم و روی همه رقبا کار و آن‌ها را آنالیز کرده بودیم. یعنی می‌دانستیم هر لحظه برنامه حریف چیست. فکر نمی‌کردیم روسیه بتواند بوسنی را ببرد چون بوسنی همیشه یک پای فینال بوده اما ما هم وقتی در نیمه‌نهایی به بوسنی خوردیم غافلگیر نشدیم و می دانستیم باید آن‌ها را ببریم. اما فکر نمی‌کردیم بتوانیم آن ها را با آن نتیجه شگفت‌انگیز شکست دهیم. مقابل آن‌ها بازی راحتی نداشتیم اما عملکرد بچه‌ها ما فوق‌العاده بود. اگر برنده نمی‌شدیم باید برای کسب رتبه سوم به بازی رده‌بندی می‌رفتیم که در آن صورت مردم ما را نمی‌بخشیدند. برای همین با تمام قوا در بازی شرکت کردیم و یک نتیجه شگفت‌انگیز در نیمه‌نهایی رقم خورد.در بازی با روسیه هم دیدید که مانند تیم والیبال ایستاده روسیه که همیشه بهترین سرویس‌ها را می‌زنند، روس‌ها سرویس‌های سنگینی داشتند و دچار مشکل شدیم. تنها ستی که از ما گرفتند هم برای سرویس‌هایی بود که می‌زدند. اما از ابتدای ست چهارم بازی را به شکلی شروع کردیم که چند امتیاز فاصله ایجاد کنیم و آن‌ها نتوانستند به بازی برگردند.

فارغ از مسابقات و نتایج درخشانی که کسب شد، به نظر می‌رسد جو خاصی بر مسابقات حاکم بود. یعنی علاوه بر رقابت، روابط احساسی خوبی بین تیم‌ها برقرار بود. مثلا می‌دیدیم وقتی یک تیم امتیاز از دست می‌داد، تیم مقابل به آن‌ها روحیه می‌بخشید و با حرکات صورت و… این حس منتقل می‌شد. این تفاوت میان المپیک و پارالمپیک را چطور می‌بینی؟

رقابت امری اجتناب ناپذیر است و مطمئنا کسی برای باختن به المپیک و پارالمپیک نمی‌رود. اما شعار این رقابت‌ها همیشه «همبستگی» است. یعنی کشورها دور هم جمع می‌شوند تا یک اتفاق بزرگ را رقم بزنند. در صحنه رقابت، همه تیم‌ها جزو قدرت‌های برتر هستند و انسان‌هایی‌اند که روحیات توهین و… ندارند. در همه این تیم‌ها فقط تیم بوسنی کمی حالت پرخاش دارد که به نظر طبیعی است چون آن‌ها تحت فشار بودند و یک بازی را هم باخته بودند. از طرفی رویارویی با ایران هم برایشان سخت بود. اما بجز بوسنی، بقیه تیم‌ها با روحیه خوبی به میدان می‌آیند، همه بازیکنان در فضای مجازی با یکدیگر در ارتباطند و حتی زمانی که در تیرماه می‌گفتند ممکن است پارالمپیک برگزار نشود، بچه‌ها در فضای مجازی با بازیکنان برزیل در ارتباط بودند و از آن‌ها دراین مورد سوال می‌کردند. منظورم این است که بازیکنان تا این اندازه به یکدیگر نزدیک‌اند.

گپ‌وگفتی دل‌نشین با کاپیتان دوست‌داشتنیِ پرافتخارترین تیم پارالمپیکی ایران

در والیبال مثلا می‌بینیم که بازیکنان پای تور با یکدیگر کل کل و دعوا می کنند، اما اینجا به یکدیگر روحیه و حس دوستی و رفاقت را منتقل می‌کنند.

دقیقا، این‌ها را واقعا از این نظر نمی‌گویم که خود جزو این تیم هستم. شما واقعا این تیم را از همه رشته‌ها جدا بدانید. واقعا بی‌تعارف بگویم، رابطه بین بازیکنان، مربیان و… قابل مقایسه با سایر مسابقات و تیم‌ها نیست. فضای رفاقت بسیار خوبی حاکم است که به تیم‌های دیگر هم اشاعه پیدا می‌کند. وقتی بازی تمام می‌شود تیم‌هایی که با ایران رقابت کرده‌اند ما را تشویق می‌کنند که نشان می‌دهد حتی رقبا هم تیم ما را دوست دارند.

یک نکته‌ای که توجه بینندگان والیبال نشسته را به خود جلب می‌کند، این است که در این رشته نسبت به سایر ورزش‌های توپی سن و سال افراد چندان ملاک نیست و محدودیت خاصی از این نظر وجود ندارد. نکته‌ای که در تیم بوسنی کاملا مشهود بود.

امیدوارم که واقعا برای کسی مشکلی پیش نیاید و معلولیت در دنیا ریشه‌کن شود. زمانی جانبازها در تیم بازی می‌کردند و با بالا رفتن سن کم کم بازنشسته شدند. از طرفی اعضای تیم‌ها را افراد افراد فلج اطفال و… تشکیل می‌دادند. مثلا بازیکنان بوسنی در اثر تصادف و حوادث دچار معلولیت شده‌اند.

درباره تیم ایران اما باید بگویم که تیم ما بازسازی شده بود و در تیم حتی بازیکن ۲۰ ساله هم داشتیم. خود شما می‌دانید که المپیک و پارالمپیک جای کسب تجربه نیست اما در تیم ما طی سال‌های آینده بازیکنان جدید بسیار خوبی وارد خواهند شد. اما تیم بوسنی که مد نظر شماست، شرایطش به گونه‌ای است که سن و سال‌ بازیکنانش بالا بود. اما من نمی‌دانم شرایطشان چطور است. سال‌های قبل که به این کشور سفر می‌کردیم، بازیکنان جوانتری داشتند اما در این مسابقات و جهانی ۲۰۱۸ بازیکنانی را می‌آوردند که حداقل معلولیت را دارند. مانند میثم علیپور تیم خودمان. با اینکه می‌دانند در کلاس‌بندی به مشکل می‌خورند اما آن ها را می‌آورند. برای خودم هم همیشه سوال است که چرا بازیکنان جدیدی را اضافه نمی‌کنند. با این نتایج که برایشان رقم خورد باید به فکر باشند.

تیم ما بازسازی شده بود و در تیم حتی بازیکن ۲۰ ساله هم داشتیم. خود شما می‌دانید که المپیک و پارالمپیک جای کسب تجربه نیست اما در تیم ما طی سال‌های آینده بازیکنان جدید بسیار خوبی وارد خواهند شد

برنامه‌ات برای پارالمپیک آینده و ۳ سال بعد چیست؟ همچنان شما را در تیم می‌بینیم و توان ادامه دادن دارید؟

نمی‌توان از الان چیزی را پیش‌بینی کرد اما خود من باید فکر کنم و با خانواده مشورت کنم وشرایط بدنی‌ام را بسنجم. چون سه سال دیگر من۴۰ ساله می شوم و اگر توانایی امروز را نداشته باشم، باید خودم این درک را داشته باشم که باعث افت تیم نشوم. نه این حق را برای خودم قائل می‌شوم که بگویم حتما هستم و نه این اجازه را به خودم می‌دهم. حتما جوان‌های شایسته‌ای هستند که می‌توانند اضافه شوند و باید به این موضوع فکرکنم که آیا بدنم جواب می‌دهد؟ فکر می کنم اصلی ترین نکته استراحتی است که بدن از اردوهای طولانی به آن نیاز دارد.

گپ‌وگفتی دل‌نشین با کاپیتان دوست‌داشتنیِ پرافتخارترین تیم پارالمپیکی ایران

نکته دیگری که مطرح بود اینکه خیلی از بچه‌های والیبال نشسته نسبت به بی‌توجهی مسئولین ناراحت بودند.

بهتر است واقعیت را بگوییم. کمیته ملی پارالمپیک واقعا برای ما و بچه‌ها سنگ تمام گذاشت. از نظر امکانات و رفاه وضعیت خوبی داشتیم. نمی‌خواهم به کمیته ملی المپیک بربخورد اما به نظرم برنامه‌ریزی که انجام داده بودند خیلی کامل‌تر بود. افرادی که همراه تیم بودند واقعا اذعان کردند و گفتند فکر نمی‌کردیم انقدر سختی بکشید.ما از بیست‌ونهم که وارد دهکده شدیم، از روز بعدش یعنی سی‌ام تمرینات را شروع کردیم. روزی دو جلسه که یک جلسه‌اش بیرون دهکده بود. نمی‌دانم مسئولین ما درکشان از این موضوع چیست که رشته های تیمی باید حق الزحمه و پاداش کم‌تری بگیرند.حتی وقتی آقای سلطانی‌فر وزیر وقت که سر تمرین آمدند، با ایشان صحبت کردم که خیلی راحت می‌گفت بودجه بسته شده و نمی‌توانیم برای شما کاری کنیم. این واقعا دردناک است. می‌خواهم از هر شخصی که این ادعا را دارد که چون ما رشته تیمی هستیم پاداش کم‌تری تعلق بگیرد، یک مسابقه کنار بچه‌ها باشد تا ببیند تمرینات و رفت و آمد ها با چه سختی انجام می‌شود. تا درک کنند که بچه‌های ما کمتر از رشته‌های انفرادی زحمت نمی‌کشند. اما چون ما در قالب تیمی ۱۲ نفره اعزام می‌شویم و مدالمان یک مدال محسوب می‌شود، این بی‌مهری‌ها صورت می‌گیرد که می‌گویند باید پاداش نصف شود. باز هم تشکر می‌کنم که کمیته ملی پارالمپیک این کار را نکرد و پاداش پای سکو را کامل به همه پرداخت کرد. همین نکته باعث دلگرمی بچه‌ ها شد اما متاسفانه از نظر پاداشی که رئیس جمهور اعطا می‌کند چندان در شان نیست. می‌خواهم از اقای رئیسی و دکتر سجادی که تازه بر مسند وزارت نشسته درخواست کنم که درباره این موضوع یک بازنگری داشته باشند تا این ظلم در حق بچه‌ها صورت نگیرد.

می‌خواهم از هر شخصی که این ادعا را دارد که چون ما رشته تیمی هستیم پاداش کم‌تری تعلق بگیرد، یک مسابقه کنار بچه‌ها باشد تا ببیند تمرینات و رفت و آمد ها با چه سختی انجام می‌شود

یک نکته جالب توجه در تیم ایران که در مسابقات مختلف نگاه‌ها را به خودش جلب می‌کند، حضور مرتضی مهرزاد است که با فیزیک خاص و بازی عالی‌اش درخشش بسیار خوبی دارد. حضور او در تیم را چطور می‌بینی؟

تیم ما تیمی است که اگر شخصی از زمین بیرون برود و شخص دیگری اضافه شود هرکدام به یک اندازه کارایی دارند. وقتی حسین گلستانی در بازی اول و امتیاز اخر توپ به دستش خورد و دستش از دو جا شکست تیم ما خم به ابرو نیاورد. در صورتی که او جزو شش بازیکن اصلی تیم ما بود. ما برنامه‌ها راعوض کردیم و مهدی بابادی را به تیم اضافه کردیم که در آمار و ارقام می‌بینیم که مهدی کارایی کاملا برابری داشت. کسی نمی‌تواند منکر توانایی و کمک مرتضی به تیم شود اما اینطور نیست که بگوییم یک تنه همه کارها را پیش ببرد. نمی توانیم منکر مرتضی مهرزاد و… شویم اما فکرکنید مرتضی با فیزیکی که دارد، یک نفر از شش نفر درون زمین است با کارایی کمی بیشتر یا کمتر. مثلا مرتضی در اسپک و دفاع فوق العاده است اما ممکن است در انتهای زمین نتواند توپ جمع کند. تیم ما به یک نفر بند نیست.

البته منظور این نیست که مهرزاد یک تنه بازی را دربیاورد، اما چون فیزیک خاص و قد و قامتی بلند دارد، همیشه در چشم است که می‌خواهیم بدانیم واکنش بقیه و رقبا چطور است

وقتی ما در تمرین خودمان هستیم، وقتی مرتضی روی تور است به آن قسمت پاس نمی‌دهیم چون توپ رد نمی‌شود. وقتی داخل زمین است با فیزیکش حتما کمک می‌کند. او یک شخصیت دوست داشتنی، با اخلاق و معرفت است. از نظر هم فنی بازیکنی است که سالیان سال دنیا به خودش ندیده.

گپ‌وگفتی دل‌نشین با کاپیتان دوست‌داشتنیِ پرافتخارترین تیم پارالمپیکی ایران

۲۵۴ ۲۵۱

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا