مدرک یا مهارت؛ چرا علاقه به دانشگاه در حال کاهش است؟
«باید برای این آگاهی و نگاهی که جوانان و خانوادههایشان درباره پیدا کردن مسیر شغل و زندگی خود به دست آوردهاند خوشحال باشیم. با نسلی آگاه به واقعیتهای زندگی روبرو هستیم و این آگاهی موضوعی ارزشمند است. این نگاه آسیبهای حاصل از بیکاری و هزینههای گزاف بیثمر برای تحصیل را کاهش خواهد داد.» این ابراز خوشحالی برای کاهش میل ورود به دانشگاه از طرف «مصطفی اقلیما»، جامعهشناس و پدر مددکاری اجتماعی کشور است.
بر اساس آمار منتشر شده از طرف سازمان سنجش کشور ۵۴ درصد از افراد مجاز به انتخاب رشته کنکور ۱۴۰۰، از انتخاب رشته صرف نظر کردهاند. این آمار در شرایطی است که تعداد قابل توجهی از فارغالتحصیلان مقطع متوسطه حتی اقدام به ثبتنام و شرکت در آزمون سراسری ورود به دانشگاههای کشور نکردهاند.
ورود به دانشگاه و کسب مدرک دانشگاهی تب تندی بود که تا همین چند سال قبل، نه تنها خانوادهها بلکه دانشآموزان هم برای آن تلاش قابل توجهی میکردند. حالا اما ورق برگشته و نسل Z آگاهانه عطای مدرک دانشگاهی را به لقایش بخشیده است. اقلیما بر این باور است که سالها خانوادهها فرزندانشان را برای ورود به دانشگاه نه تنها تشویق میکردند، بلکه تحت فشار هم قرار میدادند. از طرفی دانشگاهها ظرفیت ورودی را بیتوجه به جریان بازار کار افزایش دادند و در برخی رشتهها علیرغم جذب دانشجو آموزش لازم و کافی هم ارائه نشد.
بازار کار و دانشگاه، دو مسیر جدا شده
حالا در شرایطی که بازار کار در حوزههای مختلف فناوری و نوآوری با اقبال بیشتری روبرو شده، دانشگاه از این روند جامانده و کسب مهارت و دانش کاربردی بیش از همیشه برای افراد جویای کار و همچنین کارفرما، مخصوصاً در حوزه فناوری، مهم شده است. اقلیما، درباره مدل و برنامههای سیستم آموزش عالی کشور و همسویی آن با دانش روز بر این باور است که فرایندی غیر مرتبط با نیاز بازار کار در دانشگاههای کشور پیش گرفته شده است.
او در این باره به دیجیاتو میگوید: «فارغالتحصیلان دانشگاه یا باید وارد کسبوکارهای بخش خصوصی شوند یا جذب ادارهها و مراکز دولتی؛ واضح است که بخش خصوصی بیشتر از مدرک تحصیلی بر مهارت افراد تمرکز دارد. کارفرما در دنیای کسبوکار امروز به این موضوع اهمیت نمیدهد که شما از بهترین دانشگاه کشور فارغالتحصیل شده باشید یا ناشناختهترین دانشگاه. یک فرد برای حضور در بازار کار بخش خصوصی باید توانایی و مهارت کافی داشته باشد. از طرف دیگر بخش دولتی هم ظرفیت جذب تمامی فارغالتحصیلان دانشگاهی را ندارد و آزمونهای استخدامی هیچ تناسبی با تعداد فارغالتحصیلان ندارد. هرچند در همین آزمونهای استخدامی هم بر رشتههای کاملا مرتبط با شغل اعلام شده تمرکز نمیشود.»
وقتی مهارت حرف اول را میزند
رویکرد افراد نسبت به شغل تغییر کرده است. شغلهای دنیای امروز که گرهای بازنشدنی با فناوری و نوآوری خوردهاند نیز مسیری متفاوت برای رشد را پیشرو دارند. مهارت حالا دیگر حرف اول را میزند و برای به دست آوردن شغلی در یک شرکت دیگر کسب مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد یا حتی دکتری هم کافی نیست. این حقیقت حاصل مطالعه و تحلیل آماری موجود در پلتفرمهای کاریابی است. کافی است سری به آگهیهای استخدام در این پلتفرمها بزنید.
توسعه نرمافزار و برنامهنویسی، کارشناس سئو یا کارشناس مارکتینگ هیچ کدام مشاغلی نیستند که در دانشگاه دانش روز مرتبط با آن به دانشجویان ارائه شود. شاید از همین رو است که ۴۴ درصد از آگهیهای استخدام توجهی به مدرک تحصیلی دانشگاه هم ندارند. از طرفی نوع مشاغل در بخش خصوصی هم سازگاری و مجاورتی ملموس با مشاغل جدید ندارند و چنین تضادهایی شرایط حضور در بازار کار را نسبت به گذشته بسیار متفاوت کرده است. حالا دیگر مهارت حرف اول را میزند.
مهارت محوری در ۴۴درصد آگهیهای استخدام
«هادی محمدآبادی»، رییس هیات مدیره جاب ویژن درباره افزایش توجه شرکتها به مهارت افراد نسبت به مدرک تحصیلی آنها به دیجیاتو میگوید: «بر اساس مطالعهای که به تازگی در جابویژن انجام شد؛ تقریبا ۴۴ درصد از مشاغلی که در این پلتفرم آگهی استخدام آنها منتشر شده، مدرک تحصیلی برای کارفرما مورد توجه نبوده و آنچه اهمیت داشته مهارتهای مرتبط به شغل بوده است. از همین رو و با توجه به شرایط بازار کار به افراد جویای کار، کسب مهارتهای روز پیشنهاد میشود.»
به اعتقاد مدیرعامل جابویژن، شناخت بازار کار و مشاغلی که بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند نیز یکی دیگر از شاخصهایی است که برای اشتغال افراد اهمیت قابل توجهی دارد. شرکتهای حوزه فناوری اطلاعات یا آژانسهای تبلیغاتی به مهارتهایی نیاز دارند که همچنان در دانشگاهها تدریس نمیشود. همین موضوع باعث شده دورههای آموزشی کوتاه مدت بیشتر از دورههای تحصیلی زمانبر و چند ساله برای افراد جذابیت داشته باشد.
فروش و برنامهنویسی، پرطرفدارترینهای بخش خصوصی
بر اساس گزارشی که جابویژن با توجه به آگهیهای استخدام در این پلتفرم منتشر کرده است؛ ۵۵ درصد از آگهیهای استخدامی گروه شغلی فروش و بازاریابی، ۴۷ درصد از مشاغل گروه شغلی توسعه نرمافزار و برنامهنویسی، ۱۴ درصد از آگهیهای گروه شغلی مالی و حسابداری، ۵۹ درصد از آگهیهای گروه شغلی دیجیتال مارکتینگ، سئو و بازاریابی محتوا، ۱۲ درصد از آگهیهای گروه شغلی مهندسی صنایع، مدیریت تولید، مدیریت پروژه، مدیریت عملیات و همچنین ۲۴ درصد از آگهیهای استخدامی گروه شغلی خدمات و پشتیبانی مشتریان، روابط عمومی، بدون پیشنیاز مدرک تحصیلی هستند.
درباره نتایج این آمار، این موضوع را هم باید مورد توجه قرار داد که فروش و بازاریابی، توسعه نرم افزار و برنامه نویسی مالی و حسابداری، دیجیتال مارکتینگ، سئو و بازاریابی محتوا نیز چهار گروه شغلی هستند که بیشترین میزان آگهی استخدام را داشتهاند. با توجه به این آمار و مهارتهای لازم برای به دست آوردن چنین مشاغلی به نظر میرسد ۵۴ درصد از واجدین انتخاب رشته دانشگاهی که از این کار صرفنظر کردهاند، اشتغال و ورود به بازار کار را به طور جدیتری مورد توجه قرار دادهاند.
افزایش تلاش برای ورود به بازار کار و صرفنظر از گذراندن دورههای دانشگاهی بلند مدت یک فرضیه دیگر را نیز مطرح میکند؛ به نظر میرسد با توجه به شرایط اقتصادی حالا دیگر ورود به دانشگاه و صرفا دریافت مدرک دانشگاهی برای گذران زندگی کافی نیست. شاید همین موضوع هم باعث شده تا به گفته محمدآبادی خانوادهها و جوانان نگاه گذشته را به دانشگاه نداشته باشند و ترجیح دهند زمان و سرمایه خود را در مسیری زودبازدهتر هزینه کنند.
تمرکز بر تواناییهای فنی
حالا در این شرایط آشفته بازار کار و هزینههایی که ورود به دانشگاه بر سر راه افراد قرار میدهد، مدیریت منابع انسانی کسبوکارهای امروز بر چه نکاتی تمرکز دارد. آیا باید پرونده دانشگاه را برای همیشه بست و فراموش کرد، یا صرفا حضور در دورههای آموزشی کوتاه مدت همه مشکلات را حل خواهد کرد؟ به سراغ بخش مدیریت سرمایه انسانی یکی از شرکتهای حوزه فناوری رفتیم تا نگاه و رویکرد اجرایی و عملیاتی را هم در این حوزه مورد بررسی قرار دهیم.
توانمندیها و مهارتهای فنی و در مرحله بعد شایستگیها و مهارتهای عمومی و همچنین انطباق با فرهنگ سازمانی مهمترین شاخصی است که «سید حامد حسینینژاد»، مدیر امور توسعه سرمایههای انسانی داتین، برای همکاری با یک فرد عنوان میکند. او درباره چگونگی همکاری در این مجموعه به دیجیاتو میگوید: «عملکرد همکار ما در داتین چه از وجه فنی و چه از وجه عمومی مهمترین شاخصی است که ادامه همکاری را محقق میکند. یکی از شاخصها توانمندیها و دانش فنی فرد است. این موضوع تا جایی است که در راستای بهرهوری بیشتر سیستم آموزشی مجموعه نیز فعال است و با توجه به نوع عملکرد در راستای توسعه دانش و توانایی افراد هم تلاش میشود.»
سیستم رتبه بندی این مجموعه برای جذب همکاران خود سه شاخص را مورد بررسی و توجه قرار میدهد: در مرحله اول توانمندیهای فنی و عمومی، سابقه کار مرتبط یا غیرمرتبط و در نهایت مقطع تحصیلی. بیشترین امتیاز به توانمندی و قابلیتهای فردی داده میشود. در مرحله بعد با فاصله قابل توجهی سابقه کاری و در نهایت با فاصله بیشتر مقطع تحصیلی است. در حقیقت مقطع تحصیلی اثرگذاری قابل توجهی ندارد و مهمترین موضوع عملکرد و توانمندی فنی و عمومی افراد مورد توجهی قرار میگیرد.
حسینینژاد با تاکید بر اینکه تعداد مشاغل متمرکز بر مدرک تحصیلی در این مجموعه بسیار اندک هستند و بیشتر شامل مشاغل ستادی میشوند به دیجیاتو میگوید: «رزومه فرد که شامل توانمندی و سابقه کاری است بیشترین اثرگذاری را برای همکاری ایفا میکند. این در حالی است که انکار اثرگذاری مدرک تحصیلی از دانشگاههای معتبر در دعوت به مصاحبه نقش ندارند. هرچند این نقشآفرینی فقط و در مرحله دعوت به مصاحبه کاری است و در مراحل بعد توانمندیهای فرد اثر قابل توجهی دارد. این موضوع تا جایی مهم است که تا امروز همکاری با افراد را با وجود توانمندیهای فنی و عمومی و صرفا به دلیل نداشتن مدرک تحصیلی از دست ندادهایم.»
به اعتقاد او، ارتباط دانشگاه با صنعت ارتباطی منسجم و به درستی تعریف شده نیست. حسینی نژاد باور دارد آنچه دانشگاهها به عنوان دانش در اختیار دانشجوها قرار میدهند کافی نیست و آموزشگاهها و موسسات مهارت آموزی تکنیکال یا عمومی این خلاء را پر میکنند.
دانشگاه جا مانده از نسل Z
نسلی که امروز جویای کار است رویکرد متفاوتی به دنیای امروز دارد. حالا نسلی قرار است وارد دانشگاه شود که کودکی و نوجوانیاش را با تکنولوژی گذرانده، دسترسی به دانش و اطلاعات روز دنیا دارد و تفاوت شغل، حرفه، مهارت، دانش و اطلاعات را میداند. هرچند نسلهای قبل بیشتر تحت تاثیر تبلیغات حاکم بر جامعه مبنی بر اهمیت مدرک تحصیلی بودند اما نسلی که امروز پا به عرصه تولید و اشتغال گذاشته رویکردی عملگرایانهتر و به دنبال آن اجرایی دارد. شاید انصراف ۵۴ درصد از افراد مجاز به انتخاب رشته از انتخابی اجباری و صرفا بر اساس فشار اجتماعی موقعیتی را فراهم کند که مهارت آموزی بیش از گذشته مورد توجه قرار بگیرد.