روایت خواندنی از باورنکردنیترین نقل و انتقالات تاریخ
فابریزیو رومانو خبرنگار مطرح ایتالیایی در حوزه نقل و انتقالات فوتبال اروپاست که فعالیتش را از ۱۹ سالگی در اسکای اسپورت آغاز کرده و اکنون پس از چندین سال فعالیت بهترین منابع را در اختیار دارد.
رومانو در نقل و انتقالات فعلی تابستانی که آن را بهترین نقل و انتقالات تاری مینامد، به مانند همیشه فعالیت گستردهای داشت و اخبار موثقی را در اختیار فوتبال دوستان قرار داد. او با پشت سر گذاشتن سه ماه هیجان انگیز در یادداشتی برای گاردین از آنچه طی این روزها تجربه کرده نوشته است. متن یادداشت رومانو را در ادامه میخوانید:
«غیر ممکن. حتی فکر کردن به چنین چیزی. هفتههاست که هر روز این را با خودم تکرار میکنم: اگر آنها به من می گفتند کریستیانو رونالدو، لیونل مسی، جک گریلیش، جیدون سانچو، سرخیو راموس، روملو لوکاکو و بسیاری دیگر در این تابستان نقل مکان میکنند آیا باور میکردم؟ پاسخ ساده است: نه، مطلقا نه. من سالها این افتخار را داشتم که بازار نقل و انتقالات را تجربه کنم و این به دلایلی زیباترین چیز در جهان است: شما هرگز نمیدانید چه اتفاقی میافتد.
هر پیش بینی میتواند در یک لحظه به دلیل فکس، حق کمیسیون و حتی تماس دیرهنگام تلفن تغییر کند. همه – عوامل، مدیران، روسای باشگاه و مالکان – ماهها تکرار میکردند: این نقل و انتقالات، پنجره بسیار بدی خواهد بود، باشگاهها در بحران هستند و ستارهها حرکت نمیکنند. در عوض، این باورنکردنی ترین پنجره نقل و انتقالات تاریخ فوتبال بود.
تابستان من در بین یک مسابقه با دوستان شروع شد. اواخر ماه مه بود، ما در تعطیلات بودیم و نزدیک به نیمه شب بود: من تلفنم را چک کردم اما انتظار خبری نداشتم چون ساعت ۱۱ شب بود. دو تماس از دست رفته و یک پیام واتس آپ: "فابریزیو، زین الدین زیدان به تیم اطلاع داده که رئال مادرید را ترک خواهد کرد. فردا نیز فلورنتینو پرز را مطلع خواهد کرد. بررسیهای لازم خود را انجام دهید.”
منبع محرمانه بود اما این بررسیها بلافاصله مثبت بودند. همگی صحیح بود. اولین خبر فوری از یک تابستان دیوانه وار: در آن لحظه فهمیدم که سه ماه طولانی پیش رو خواهد بود، پر از شگفتی و پیچ و تاب. به دلیل تماسهای تلفنی، پیامها و توییتها بازی برای من در دقیقه ۴۵ به پایان رسید. خوشبختانه ما برنده بودیم.
چند روز بعد، دو ساعت کار در نیمه های شب – بین ساعت ۱ بامداد تا ۳ بامداد – برای پوشش تغییرات باورنکردنی نظرات جورجینیو واینالدوم. توافق شفاهی با بارسلونا انجام شده بود، باشگاه در حال آماده سازی آزمایشات پزشکی و اعلام رسمی بود… سپس پیشنهادی از طرف پاری سن ژرمن به ارزش بیش از دو برابر دستمزد او رسید. منابع من گفتند: "جینی باید امشب تصمیم بگیرد." تماس های تلفنی، واتس آپ… چرخش باورنکردنی به واقعیت تبدیل میشود.
احساس مورد علاقه من زمانی است که حماسه نقل و انتقالات با بیانیه رسمی باشگاه به پایان میرسد. احساس رهایی به من دست میدهد وقتی طرفداران امضای قرارداد جدید را در شبکههای اجتماعی جشن میگیرند. "ما اینجا هستیم" ، درست مانند گلزنی در دقیقه ۹۰. انتقال سانچو به منچستریونایتد مذاکرهای بود که در فوریه ۲۰۲۰ متولد شد و در جولای ۲۰۲۱ به پایان رسید و من نمیتوانم تعداد پیامهایی که ارسال کردهام یا تماسهای تلفنیای که برای این معامله انجام دادم را بشمارم.
من تأییدیه «توافق انجام شده» رافائل واران با منچستریونایتد را دریافت کردم در حالی که از کنسرت پائولو کونته، خواننده ایتالیایی که شبهای کاری من را با آهنگهای خود پُر میکرد، لذت میبردم. وسط آهنگ، دو تماس تلفنی داشتن. من جواب ندادم، اما واتس آپ من را نجات داد: "واران آماده است." صبح من تأیید قطعی را داشتم، همیشه قبل از به اشتراک گذاشتن چنین اخبار مهمی کلید را داشتم.
در لیگ برتر، دو انتقال رکورددار انجام شد: گریلیش به منچسترسیتی و لوکاکو به چلسی. من انتظار اولین را داشتم، حتی اگر مذاکره بسیار پرتنشی بود زیرا مهلت وجود داشت: توافق در عرض یک هفته انجام میشد یا بازیکن ملی پوش انگلیس قرارداد خود را با استون ویلا تمدید میکرد. این یک معامله زمانی بود که مدیریت کسانی که آن را رهبری میکردند، اساسی بود.
از سوی دیگر، هیچ کس در هیئت مدیره اینتر واقعاً انتظار خروج لوکاکو را نداشت. وقتی فهمیدم اینتر به طور جدی در حال بررسی اولین پیشنهاد چلسی است، شگفت انگیز بود که خیلی زود به واقعیت تبدیل شد. ادواردو کاماوینگا در رئال مادرید نیز زمانبندی سریعی داشت. من بعد از ظهر روز پیش از آخرین مهلت فعالیت در بازار نقل و انتقالات با یکی از منابع خود در فوتبال اسپانیا ملاقات داشتم: او به من گفت که هیچ قرارداد غافلگیر کننده ای را برای کاماوینگا رد نکنم – "هنوز هیچ چیز تمام نشده است".
عصر هنگام شام خوردن، تأیید پیشنهاد ۳۱ میلیون یورویی رئال مادرید (به همراه بندها) برای این بازیکن فرانسوی را دریافت کردم. چهرههای متعجب کسانی را که با من پشت میز نشسته بودند به خاطر می آورم. "پیشنهاد پذیرفته شد، تمام شد: کاماوینگا به رئال."
اما من مطمئناً سه لحظه خاص را فراموش نخواهم کرد. اولین پیام، پیام واتساپ بود که من در ساعت ۱۱.۵۹ صبح در ۱۰ آگوست دریافت کردم. "بالاخره همه چیز امضا شد. هچو(جیدون سانچو)! [انجام شده!]"
انتقال مسی به پاری سن ژرمن سخت ترین معامله ای بود که من باید در زندگیام پوشش اخبارش را انجام میدادم. هر روز اخبار جعلی متفاوتی منتشر میشد: مسی در پاریس، مسی در ایبیزا است، بارسا در تلاش است تا او را با پیشنهاد نهایی حفظ کند.
هر ۳۰ دقیقه، من مجبور بودم بر منابع خود تاکید کنم تا از هر به روزرسانی مطمئن شوم. من همیشه تجربه این انتقال را با خود حمل میکنم: فقط به منابع خود اعتماد کنید. از چرخش باورنکردنی با بارسلونا تا جزئیات هر مرحله از انتقال به پاری سن ژرمن. آن پیام واتس آپ را در موارد دلخواه تلفن همراه خود ذخیره کردم.
همچنین فراموش کردن توییتی در نیمه شب در پاسخ به هوادار منچستریونایتد در مورد وضعیت رونالدو غیرممکن خواهد بود: "بله، خورخه مندس نیز برای کریستیانو با یونایتد تماس داشت." هیچ کس باور نمی کرد. صبح، همه منابع نزدیک به توافق آن را تکذیب کردند.
سپس، پس از سه روز مذاکره با منچسترسیتی، مندس شروع به صحبت با یونایتد کرد و قرارداد رونالدو با سرعت چشمگیری انجام شد. یک منبع در مورد آن در غروب که ایده مندس متولد شد به من گفت. صبح روز بعد، چراغ سبز: "منچسترسیتی مذاکرات را ترک کرد، منچستریونایتد قرارداد را میبندد." من احساسات را در خواندن پیامهای طرفداران باورنکردنی فراموش نمیکنم. اما دیوانه کنندهترین لحظه یک پنجره باورنکردنی چند دقیقه آخر بود.
قراردادهای آنتوان گریزمان به اتلتیکو، سائول به چلسی و لوک دی یونگ به بارسلونا همگی به یکدیگر پیوند داشتند. هر یک باید نهایی میشد تا به معاملات دیگر اجازه دهد جلوه دومینو را تکمیل کند. همه چیز به صورت شفاهی مورد توافق قرار گرفت اما همه قراردادهای یک مذاکرات سه گانه پیچیده باید نوشته میشد. امضا نشده بود و در اسپانیا صحبت از فروپاشی معاملات گریزمان و دی یونگ به دلیل مشکلاتی برای انتقال سائول به چلسی بود. تنش زیاد بود. دو منبع من تماسهای من را پاسخ نمیدادند. دیگری مدام به من می گفت "مثبت و آرام" بمان.
پس از ۱۲ ساعت طاقت فرسا، پیامی دریافت کردم: "قرارداد سائول و چلسی تمام شد." آن چند کلمه در آن لحظه ارزش یک تابستان کامل را داشت. همه چیز تمام شده و امضا شده است، حتی گریزمان میتواند به اتلتیکو و دی یونگ به بارسا برود.
توییت من در آن لحظه تنش، هواداران را در شبکههای اجتماعی دیوانه کرد، انگار ما در ورزشگاه و جشن یک گل بودیم. فراموش کردن آن لحظاتی که فقط این کار میتواند به شما هدیه کند، غیرممکن است.
همه این معاملات پیچیده دو درس بزرگ به من داد: این که هر اتفاقی میتواند بیفتد ، اما بیش از هر چیز احترام گذاشتن به هرکسی که اطلاعات صحیح دارد، اهمیت دارد. منابع، طرفداران، بازیکنان. گفتن آنچه در حال رخ دادن است به مردم دشوار و خسته کننده است – اما مقدس، تنها راه واقعی برای عاشق شدن به این دنیای دیوانه وار. واقعیتی که در آن واقعیت از خیال پیشی میگیرد. بازار نقل و انتقالات محبوب من. ما دوباره اینجا خواهیم بود.»
۲۵۶ ۲۵۱