در پنل تحولپذیری سازمانها مطرح شد؛ از لزوم تغییر در بروکراسی کشور تا اهمیت تنوعپذیری
لزوم تحول دیجیتال طی چند سال گذشته در دنیا حس شده و گامهایی به سمت آن برداشته شده است. اما آیا سازمانها در ایران آماده چنین تحولی هستند؟ مهمانان نشست «تحولپذیری سازمانهای ما؛ بیمها و امیدها»، تنوع را پیش نیاز تحول دانسته و معتقدند تحول دیجیتال در کشور رخ نخواهد داد مگر این که بروکراسی اداری و استخدامی کشور تغییر کند زیرا قاتل خلاقیت و تحول آدمها است. همچنین وضعیت اقتصادی یک دهه گذشته، سدی بزرگ پیش پای این تحول بوده است.
اهمیت پیادهسازی تحول دیجیتال و تاثیرات آن بر بخشهای مختلف اقتصادی بیش از پیش احساس میشود، اما آیا کشور ما و سازمانها، آماده تحول هستند؟
در کنفرانس بینالمللی تحول دیجیتال برای پاسخ به این سوال پنلی با موضوع «تحولپذیری سازمانهای ما؛ بیمها و امیدها» و با حضور «نیما نامداری» مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری جوانه، «مجید کیانپور» مشاور مدیریت و مدیرعامل شاپرک آبی، «سپهر قاضی نوری» عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و «مهدی شامی زنجانی» به عنوان مجری پنل برگزار شد.
زمانی که صحبت از تحول دیجیتال میشود، توجه بسیاری به کلمه «دیجیتال» معطوف شده اما تلاشهای صورت گرفته در دنیا نشان میدهد بحث «تحول» از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و بایستی به آن توجه شود. تحول به معنای تغییر نیست بلکه آن را بایستی یک تغییر بزرگ و شگرف دانست که منطق و ماهیت پدیدهها را تغییر میدهد.
بنابراین برای تحول بایستی به سراغ تغییر ساختارها در کشور برویم اما با مقاومت شدیدی برای تغییر چارچوبهای کلان و فرایندهای عمومی رو به رو هستیم که نشان میدهد آن طور که شاید و باید، کشور ما آماده تحول پذیری نیست.
تنوع؛ پیشنیاز اصلی تحول
نامداری با بیان این که تنوع، پیش نیاز اصلی تحول است، اعتقاد دارد میزان آمادگی برای تحول پذیری به میزان آمادگی برای قرار گرفتن در معرض تجربههای متنوع و مجاورت آدمهای متفاوت بستگی دارد.
او با تنوع گریز دانستن جامعه ایرانی، تاکید کرد تنوع پذیری تنها در علم و کار نیست و بایستی در زندگی ما نیز نمود داشته باشد. اما در کشور ما همه به دنبال یکسان سازی و استاندارد کردن جامعه هستند از همین روی اضطرار تحول را درک نمیکنیم:
«زمانی که به دنبال ایجاد تحول در سازمانها و نهادهای اجتماعی هستیم، به آدمهایی نیاز داریم که از تنوع نترسند. یکی از راههای تقویت این ویژگی در انسانها، تجربه است. آدمی که ۲۰ سال در ۴ سازمان مختلف کار کرده است به مراتب تجربه بیشتری نسبت به فرد با سابقه کاری ۳۰ ساله در یک سازمان دارد. آموزش به افراد در دوران تحصیل، سفر و گردشگری یکی دیگر از مهمترین منابع ایجاد تجربه هستند.»
مدیرعامل جوانه با بیان این که ترویج تجربههای متنوع کار سختی نیست اظهار داشت این فرایند زمان بر بوده و بایستی به تجربیات آدمها در وجوه مختلف زیسته، میدان دهیم.
او معتقد است زمانی که تحول دیجیتال را به عنوان یک استراتژی کسبوکاری به سازمانها توصیه میکنیم در صورت عدم پایبندی به آن با سازمانی ناکارآمد رو به رو خواهیم بود اما شاهد چنین چیزی در ایران نیستیم. زیرا در غیاب بازار رقابتی، این استراتژی برای رهبران سازمانها معنایی ندارد.
لزوم تحول در قوانین اداری و استخدامی کشور
قاضی نوری در این پنل با بیان این که در ایران همه تحول را برای دیگران میخواهند و خودشان وارد این حیطه نمیشوند، گفت:
«در چنین وضعیتی ایجاد تحول با مشکل مواجه میشود. تحول بایستی از ذهن به عمل صورت گیرد اما آدمها عمدتا تمایل دارند شرایطشان تغییر نکند همین موضوع باعث میشود تا شاهد مقاومت در برابر تحول در کشور باشیم. سرعت تحولات بسیار زیاد بوده و به طور مثال شاهد تغییرات زیادی در سبک زندگیمان طی ۳۰ سال گذشته هستیم. بنا بر این تحول از عمل به ذهن صورت گرفته که ما کنترلی روی آن نداریم و نشات گرفته از بحث تحول دیجیتال است.»
او اعتقاد دارد بروکراسی کشور تنها چیزی است که دچار تحول نخواهد شد و آن را ناشی از به درازا کشیدن دوره کارمندی در کشور میداند: «کارمند آن قدر در یک سازمان باقی میماند تا فرد استخدامی بعدی را شبیه خود کرده و سپس بازنشست میشود.»
این استاد دانشگاه تاکید دارد تنها راه تحول دیجیتال در کشور از مسیر تغییر در قوانین اداری و استخدامی کشور میگذرد، بروکراسی که قاتل تنوع، خلاقیت، تحول و چیزهایی از این جنس است. اما مقاومت روی این تغییر بسیار شدید بوده زیرا منافع اقتصادی افراد با آن درگیر است.
به گفته وی ملتها تحول و پیشرفت را به اندازه سلیقهشان دریافت نمیکنند، بلکه به اندازه لیاقتشان دریافت میکنند. از همین روی بایستی تحول در بروکراسی کشور تبدیل به یک خواست عمومی شود.
وضعیت اقتصادی؛ پاشنه آشیل تحول
کیانپور با بیان این که در بحث تحول دیجیتال، دو واژه «تحول» و «دیجیتال» هر دو حائز اهمیت بوده، اظهار داشت به تحول دیجیتال در ایران نگاه مثبتی دارد اما مشکل اصلی عدم وقوع آن را مشکلات اقتصادی کشور میداند:
«اوضاع اقتصادی در زمینه ایجاد تحول دخیل است. یک مدیر ۵۰ ساله که رهبریت سازمان را برعهده گرفته، چندین تحریم و افزایش دلار را شاهد بوده بنابرین بهره مادی مورد انتظار خود را نبرده است. بنابراین میتواند این سکو را رها کرده و به فرد جوانی بسپارد؟ یا به جوانها میدان داده و مبلغ بالایی را به آنها تزریق کرده تا تحولات مورد انتظار را صورت دهند؟»
وی معقتد است رهبران سازمانها انگیزه مالی و اقتصادی داشته که در صورت عدم تحقق آن باعث میشود به فردی قدرت طلب تبدیل شده و انگیزه اصلی آنها میشود. بنابراین چنین فردی نمیتواند به کارمندانش اختیارات لازم را داده و تحول نیز صورت نخواهد گرفت.