ورزش

همسرم گفت به این تیم نرو؛ سقوط می کنی!/ من مثل یورگن کلوپ با بچه ها رفیق شدم!/ این استقلالی می تواند مربی شود

خبرورزشی –

قهرمانی به همراه تراکتور در جام حذفی و هم چنین کسب عنوان سومی به همراه نساجی از روزی که سرمربی این تیم شد که در نهایت منجر به بقای این تیم در لیگ برتر شد دستاورد این مربی در دو فصل اخیر بود که موجب شد در ابتدای این فصل مورد توجه تیم های متعددی قرار گیرد اما در نهایت تصمیم به ادامه حضور در تیم مازنی گرفت. البته این موفقیت ها آسان برای این مربی به دست نیامد. او نزدیک به ۱۸ سال دستیار مربیانی چون فیروز کریمی، ناصر حجازی فقید، اصغر شرفی، صمد مرفاوی، یحیی گل محمدی و … بود و به یاد داریم در اولین دوره حضور در نساجی که سال ها پیش و در لیگ یک بود چند هفته ای بیشتر دوام نیاورد…

و حالا بقیه ماجرا؛ به لطف عملکرد خوب در دو فصل اخیر از ساکت الهامی دعوت کردیم ساعاتی به دفتر روزنامه بیاید و میهمان ما باشد. به اتفاق این مصاحبه را می خوانیم:

ابتدا از کارکردن در تیم تراکتور و همکاری با اشکان دژاگه و مسعود شجاعی بگویید.

بعد از اینکه دنیزلی از تراکتور رفت و من مربیگری تیم را به طور موقت برعهده گرفتم. مسعود رفت پیش آقای زنوزی و از انتخاب من دفاع کرد. من بارها و بارها در مصاحبه های خود گفته ام و الان تکرار می کنم این بازیکنان موجب شدند من تبدیل به مربی بهتری شوم. زنوزی خطاب به مسعود گفت اگر از ۴ بازی ۸ امتیاز بگیرد ساکت را سرمربی خواهم کرد. به جای دنیزلی قرار بود دی بیاسی که اکنون سرمربی تیم ملی آذربایجان است به تبریز بیاید. برای او بلیت هم گرفته بودند اما مدام سفر او را به تاخیر می انداختند. من گفتم از ۴ بازی ۱۰ امتیاز می گیریم. در بازی با فولاد مسعود همراه ما نبود اما برنده شدیم. نفت مسجد سلیمان را هم بردیم و بعد پدیده. قبل از بازی با پیکان بود. در باغ زنوزی بودیم که ساسان انصاری هم آنجا بود. مالک باشگاه گفت اگر پیکان را ببری کار تمام است که آنجا من گفتم این طور نمی شود. سرمربیگری من بازی به بازی به تاخیر می افتد و شب می خوابم و صبح از خواب بلند می شوم یک شرط تعیین می شود. البته با شوخی این نکات را می گفتم و در نهایت به عنوان سرمربی تیم انتخاب شدم. با اینکه به همراه تراکتور قهرمان جام حذفی شدم اما بی تعارف می گویم بیشتر از آنکه من به تراکتور کمک کنم تراکتور به من کمک کرد. اینجا به طور جد از آقای زنوزی و تماشاگران تراکتور تشکر می کنم. سرمربیگری در تراکتور اولین تجربه سرمربیگری من در لیگ برتر بود. پیش از این در دسته اول سرمربیگری کرده بودم.

پیش از آمدن به نساجی قرار بود مربی استقلال شوید؛ استقلال هم این فصل جام حذفی را از دست داد.

استقلال جلوی فولاد خوب بازی کرد و بد آورد. به نظر من بدن بچه ها در بازی ماقبل فولاد خالی کرده بود. به اعتقاد من تیم است که ستاره می سازد و نه ستاره تیم. من زمانی که سرمربی تیم تراکتور شدم و در نیم فصل ۶ بازیکن خارجی را کنار گذاشتم که حتی مورد نقد هم قرار گرفتم. در جایی می گفتند خارجی ها را رد کرده تا جا برای مسعود شجاعی خالی شود. اما به یاد داریم به مهدی تیکدری بازی دادم که قراردادش خیلی کم بود. هم چنین سعید مهری که الان به استقلال آمده و الان جز خوب های لیگ برتر است. در استقلال و پرسپولیس زمین بخوری بلند شدن خیلی سخت است. استقلال از نظر مهره یکی از بهترین تیم ها است. به نظر من وقتی تیم می گیری باید بررسی کنی و اگر تیم خوب نیست نباید آن را بگیری. زمانی که من قرار شد هدایت تیم نساجی را بگیرم خانومم به من گفت نساجی سقوط می کند! گفت نرو. تنها کسی که به من گفت برو کامران منزوی بود. او گفت مربی ای که قرار بود هدایت تیم استقلال را برعهده بگیرد و این تیم را قهرمان کند باید عرضه این را داشته باشد که نساجی را در لیگ برتر نگه دارد. استخاره کردم و رفتم و خدا کمک کرد و در نساجی از روزی که هدایت این تیم را برعهده گرفتم در لیگ برتر سوم شدیم و در دور برگشت در بین تیم های لیگ برتری چهارم بودیم. خوب است برایتان بگویم حاشیه تیمی چون تراکتور بیش از استقلال و پرسپولیس است. کسی که توانمندی مربیگری در تراکتور را داشته باشد می تواند در استقلال و پرسپولیس مربیگری کند.

کمی از بازی با فینال جام حذفی با استقلال تعریف کنید که منجر به محرومیت شما هم شد.

خیلی از رفتارهایی که در آن بازی از من سر زد یادم نمی آید. وقتی فیلم بازی را دیدم متوجه شدم که این رفتارها در جریان بازی از من سر زده است. فشار بازی خیلی بالا بود. یادم می آید به دستیارم گفتم اگر یک گل دیگر بزنیم و ۳-۰ به رختکن برویم خیلی خوب می شود که گفت بازی ۳-۰ است. اتفاقات بازی داشت به ضرر ما پیش می رفت. علی کریمی روی مسعود شجاعی خطا کرد و همان توپ را مهدی قایدی زد و میثم تیموری از روی خط دروازه برگشت داد. گل دوم را در شرایطی خوردیم که ۱۰ نفره بودیم و اینجا بود که اعتراضات من نسبت به داوی تشدید شد. ما در ۱۰ دقیقه پایانی نای رد شدن از میانه میدان را نداشتیم. هر چند برخی از دیدگاه ها را قبول ندارم که می گفتند تراکتور تنها خطا می کند در حالی که استقلالی ها ۲۶ بار خطا کردند و ما ۱۴ بار. در نهایت ما بازی را ۳-۲ بردیم و قهرمان شدیم. البته اشتباهاتی که در این بازی مرتکب شدم را بار دیگر می پذیریم و از بابت آن عذرخواهی می کنم و به خودم قول داده ام تحت هیچ شرایطی و در هیچ مسابقه ای آنرا تکرار نکنم.

خیلی ها می گویند حضور اشکان دژاگه، احسان حاج صفی و مسعود شجاعی که دستمزدهای کلانی از تراکتور گرفته اند کمکی به این تیم نکرد!

من با این دیدگاه کاملا مخالف هستم. من معتقدم حضور این بازیکنان به تراکتور کمک کرد که شخصیت بگیرد. از زمانی که زنوزی اداره تیم تراکتور را بر عهده گرفته سعی کرده به این تیم شخصیت بدهد و یکی از کارهای درست او بکارگیری چنین بازیکنانی بوده است. این بازیکنان سال ها پیش پیراهن تراکتور را برتن کردند که در بهترین شرایط سنی و در دوران طلایی قرار داشتند. شما نگاه کنید الان احسان حاح صفی به تیم آ.ا.ک آتن رفته است. این کارها را تیم های خارجی هم انجام می دهند. نمونه اش رئال، یووه و پاری سن ژرمن.

در برهه ای که در استقلال مربیگری می کردی فرهاد مجیدی شاگرد تو بود؛ از آن دوران بگو که چه کمکی به مربیگری ات در تراکتور کرد؟

بله آن سال دستیار ناصر حجازی فقید بودم و بعد هم فیروز کریمی به استقلال آمد. بهترین سال از نظر تجربه مربیگری آن سال بود که موجب شد در تراکتور مرتکب اشتباهات کمتری شوم. یکی از اشتباهات بزرگی که ما آن سال کردیم دوندان بازیکن دور زمین بود. روزی که سرمربی تراکتور شدم با خودم تکرار کردم که باید با بچه ها رفیق باشم؛ مثل کلوپ. من توی تبریز و حتی قائمشهر گاهی صبحانه را با بچه های تدارکات می خوردم.

بین بازیکنان آن موقع استقلال کدام یک به نظرت در مربیگری موفق می شوند؟

مجتبی جباری. به نظر من تجربه از علم قوی تر است. مربی ابتدا باید دستیاری کند تا خیلی از نکته ها را تجربه کند. گل دقیقه ۹۰ خوردن و گل دقیقه ۹۰ زدن. تعویض های درست و اشتباه. و مسایلی از این دست مربی باید تجربه کند و در هیچ کتابی قابل آموزش نیست. در فوتبال جنس مربیان متعدد است. برخی از مربیان هستند که فقط تمرین می دهند و برخی از مربیان هستند تنها کوچ می کنند و البته برخی از مربیان هم تمرین می دهند و هم تیم را هدایت می کنند. مثل مورینیو، ون گال و … آقا فیروز هم همین کار را می کرد تا من راه افتادم. من در نساجی هم تمرین می دهم و هم تیم را هدایت می کنم. فعلا نفس این کار را دارم که خودم تمرین بدهم. به هر صورت در فوتبال هزار دوست کم و یک دشمن زیاد است. من همیشه برای دنبال کردن رسانه ها وقت می گذارم.

*خب از چه الگویی در فوتبال تبعیت می کنی؟

بهتر است اینطور بگویم من همه فوتبال روز دنیا را دنبال می کنم و از هر کس لازم باشد ایده می گیرم. نکته ای که برایم جالب است حضور مداوم مربیان در یک تیم است. سیموئونه نهمین سال حضور در آتلتیکو را سپری می کند یا کلوپ شش سال است که در تیمش حضور دارد. به نظرم مربی ای که به خودش اعتقاد دارد نباید تند تند تیمش را تغییر دهد. در ایران این طور نیست. مربی تا موفقیتی به دست می آورد به دنبال تغییر تیم می رود. من از گذشته بازی تیم ها را ضبط می کردم و الان هم این کار را انجام می دهم و یک آرشیو قوی از بازی ها دارم. در شب هایی که یورو برگزار می شد بیدار می ماندم تا بازی های آمریکای جنوبی را هم تماشا کنم و همه بازی ها را همان طور که گفته ام ضبط کردم . الان دومین هارد ۱۲۰۰ گیگا بایت من هم نزدیک پر شدن است و اگر روزی نمونه ای از مسابقه ای را بخواهید می توانم در اختیار شما قرار دهم. خلاصه اینکه هم تغییرات و ایده ها را دنبال می کنم. از ایتالیا و بازی با سه دفاع که با کونته وارد شد. بونژاکی که ۲-۵-۳ قدیمی را رو کرد. ۲-۵-۳ مدرن و ۲-۱-۴-۳ و دیگر شیوه ها. از همه داشته تیم ها الگوبرداری می کنم و البته در اجرای آن مراقب هستم. خیلی از تیم ها از سبک بارسا تقلید کردند اما شکست خوردند. به این دلیل که آنها مسی نداشتند. در فوتبال امروز مالکیت اصل نیست. حتی برخی از تیم ها توپ را به حریف می دهند تا فضا را در اختیار بگیرند و بعد از توپ گیری دست به حمله بزنند. نمونه اش در شیوه ۱-۵-۴ که می گوید توپ را باید از حریف بگیری و دست به حمله بزنی. نکته مهم دیگر اینکه مربی خوب لزوما نباید قهرمان شود. در بین تیم هایی که در لیگ برتر حضور دارند تیم جواد خوب بازی می کند. هم چنین تیم مهدی تارتار و تیم یحیی گل محمدی. یحیی گل محمدی در پدیده با او کار کردم. به اصول پایبند است و آرامش خاصی دارد.

چرخه مربیان در لیگ برتر به نظر می رسد محدود است و به نظر می رسد مربیان پی در پی تنها جای خود را با هم تغییر می دهند…

عدم اعتماد مربی به مدیر می تواند یکی از بهانه ها باشد. شغل با ثباتی نیست. من با تیم تراکتور قهرمان شدم. شاید مربی دیگری جای من بود به نساجی نمی رفت اما خدا را شکر از زمانی که به نساجی آمدم به همراه این تیم سوم شدم و در دور برگشت چهارم. کیفیت کار با من است و نتیجه با خدا. بدون شک کیفیت کار با نتیجه همراه خواهد بود. برخی از بازیکنان جوان ما در نساجی به خوبی رشد کردند. نمونه اش امیر مهدی جانملکی. در ابتدای کار حتی در کار تیمی در تمرین بیرون قرار می گرفت اما خوشبختانه در هفته های پایانی یکی از مهره های تاثیر گذار ما بود. جوانان دیگری هم داشتیم که اگر حساسیت بازی با گل گهر نبود از آن استفاده می کردیم. مثل قربانی. یک نکته جالب هم می خواهم بدان اشاره کنم. تعدد مربیان در استقلال به این تیم ضربه زده است. تنها آلترناتیو یحیی گل محمدی، مهدی تارتار است اما در استقلال خیلی از مربیان داعیه حضور در این تیم را دارند. اکنون فرهاد مجیدی مربی استقلال است. جواد نکونام به نیمکت این تیم چشم دارد. امیر قلعه نویی همین طور. و چند مربی دیگر. در بین مربیان استقلال امیر قلعه نویی یکی از باثبات ترین مربیان است که ۲۰ سال در راس کار قرار دارد. این جابجایی ها در خیلی از تیم ها فنی نیست. در تیم های صنعتی مدیر خیلی کاره ای نیست. نمونه اش قبلا ذوب آهن برایم بلیط گرفته بود که به اصفهان سفر کنم اما به یکباره به من گفتند نیا.

آیا حاضری دستیار علی دایی شوی؟

علی دایی بزرگ من است. و خیلی او را دوست دارم. اما من از فاز دستیاری بیرون آمدم و دیگر دستیار هیچ مربی ای نخواهم شد. یک خاطره جالب از اردوی نساجی در ترکیه تعریف کنم. در باشگاه بشیکتاش عکس بزرگی از مصطفی دنیزلی نصب کرده بودند. مصطفی دنیزلی بیشیکتاش را قهرمان لیگ ترکیه کرده بود. رییس باشگاه می گفت او دایره المعارف فوتبال ماست. از من می پرسید علی دایی چه کار می کند که گفتم فعلا سر کار نیست. گفت چرا؟ دولت باید او را بیارد پای کار و از او بهره ببرد. او برای شما مثل مصطفی دنیزلی برای ما است.

در سال های اخیر پرسپولیس موفق تر از استقلال بوده. در یک نگاه علت چیست؟

پرسپولیس یکی مثل سید جلال حسینی را دارد که تیم را جمع می کند.

همسرم گفت به این تیم نرو؛ سقوط می کنی!/ من مثل یورگن کلوپ با بچه ها رفیق شدم!

در مدت زمان حضور در تراکتور با اشکان دژاگه در مورد تفاوت های فوتبال ایران و آلمان صحبت کردی؟

خب می گفت فوتبال ایران فوتبال سختی است. نبرد فیزیکی در آن حرف اول را می زند. اشکان در قطر و امارات هم بازی کرده. منتهی مسئله اصلی در فوتبال ایران زمین است که اگر احیاء شود فوتبال ایران پیشرفت قابل ملاحظه ای خواهد داشت. نمونه اش ما در نساجی باخت هایمان در زمین خودمان بوده که چمنش مصنوعی است. فوتبال ایران اینقدر استعداد دارد که می تواند ۵-۶ سال از فوتبال آسیا جلوتر باشد.

موافق حضور مربی خارجی در فوتبال ایران هستی؟

مربی خارجی اگر از اروپای غربی به ایران بیاید خوب است. فوتبال ما یک فوتبال سرعتی و فیزیکی است و البته خلاق. بعد از ما کمی عراق هم از این خصوصیات بهره می برد. ژاپنی ها بیشتر تاکتیک پذیر هستند. شما نگاه کنید مهدی طارمی با آن قد و قواره همه چیز دارد. بازی روی زمین و روی هوا و با آن قد و قامت یک دفعه بلند می شود و قیچی برگردان می زند. بنابراین چنین فوتبالی اگر قصد استفاده از مربی خارجی را دارد باید از بهترین ها بهره ببرد.

کمی از نساجی صحبت کنیم. بدون شک فضای شهر به سود شما است…

خدا را شکر. نساجی در فصل جدید بضاعت این را دارد که به نیمه بالای جدول برود و یکی دو سال بعد اگر اصولی پیش رود برای کسب سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا تلاش کند. ژن مازندران در فوتبال قوی است. شما نگاه کنید در هر تیم لیگ برتر چند بازیکن مازندرانی وجود دارد. این فصل امیدهای نساجی قهرمان لیگ برتر امیدهای کشور شدند. جوانان یک مرحله بالا آمدند. در قا ئمشهر مردم با تیم زندگی می کنند. وقتی تیم، ذوب آهن را برد و ماندن ما در لیگ برتر قطعی شد به شهر که برگشتیم شهر را آذین بسته بودند. در قائمشهر فوتبال به شکل دیگری تعریف می شود و این به لطف طرفداران نساجی و نوع نگاهی هست که آنها به فوتبال دارند.

احساست نسبت به این اسم هایی که به میان می آید؛ ناصر حجازی؟

هویت مربیگری به من داد. همیشه مدیر. روحش شاد.

فیروز کریمی؟

کسی که بیشتر از پدر و مادرم به من خدمت کرد.

اشکان دژاگه؟

فوتبالیست تمام عیار – باهوش و بامعرفت. تو تمرین خیلی خوب ولی در بازی کمی عصبی و جنبه باخت را ندارد.

تراکتور؟

جایی که من را به بهشت رویاهایم رساند.

نساجی؟

بعد از طرد شدن من را در آغوش گرفت.

و نادر دست نشان؟

شماره ۷ ابدی و هویت نساجی.

راستی جریان رشید مظاهری چه بود که به یکباره و در اوج بازی های تراکتور در جام حذفی از این تیم کناره گیری کرد!

پیش از آخرین تمرین که می خواستیم به هتل برویم به من زنگ زد و بدون سلام و علیک گلایه هایی را مطرح کرد. ظاهرا از باشگاه گله مند بود. دوباره زنگ زد و حرف هایش را تکرار کرد و من هم گفتم تصمیم با خودت است. به محمد رضا اخباری زنگ زدم که مشغول فیزیوتراپی بود. از او خواستم که به تمرین نیاید و جلسات بیشتری پیش از بازی با نفت مسجد سلیمان فیزیوتراپی داشته باشد. حتی نیمه های شب قبل از مسابقه از او خواستم به فیزیوتراپی برود و یک جلسه دیگر پشت سر بگذارد و گفت الان ساعت یک و نیم شب است. به او گفتم اشکال ندارد و من هماهنگ می کنم. مدیر باشگاه به من گفت اجازه بده به او پول بدهیم تا راضی شود به اردوی تیم بیاید و بازی کند. باشگاه می خواست ۵۰۰ میلیون تومان به حساب او بریزد. گفتم اشکالی ندارد. به حساب او پول بریزید اما من به او بازی نمی دهم و گفتند این را بنویس. گفتم هر کجا که لازم باشد این را خواهم گفت و خواهم نوشت و از تصمیم خود بر نمی گردم چرا که به محمد رضا اخباری قول دادم به او بازی بدهم و او به خاطر حرف های من تمرینات پرفشاری را پشت سر می گذارد تا برای بازی آماده شود. مقابل نفت مسجد سلیمان بازی کردیم و محمد رضا اخباری خوب بازی کرد. بازی فینال هم به محمد رضا اخباری بازی دادم. باشگاه بعد از بازی از من تشکر کرد. البته کینه و کدورتی بین من و رشید مظاهری شکل نگرفت. در آن برهه از زمان به تصمیم او احترام گذاشتم و بر منبای اصول تصمیم گرفتم و البته مطمئن بودم محمد رضا اخباری درون دروازه من را سربلند خواهد کرد. بازگشت او به میادین بعد از مدتی مصدومیت به گونه ای بود که همه متوجه شدند. به این خاطر که بچه بسیار خوبی است. یک دروازه بان خوب هم هست.

و حرف پایانی …

می خواهم تشکر ویژه ای داشته باشم از رضا حدادیان مالک باشگاه نساجی. من تا اکنون یک حرف دروغ از او نشنیده ام و به هر آنچه وعده می دهد، عمل می کند. او برایم مالک نیست بلکه برای من حکم یک رفیق عزیز را دارد. هم چنین ایزد سیف الله پور مدیر عامل باشگاه. او در روزهای سخت به خوبی از من حمایت کرد و یک رفیق خوب برای من است. می خواهم از تماشاگران نساجی هم تشکر کنم. آنها اگر چه به خاطر کرونا حق حضور در استادیوم را نداشتند اما به خوبی از تیم حمایت کردند و حمایت های آنها مایه دلگرمی من و تیم بود. بی صبرانه دوباره منتظر هستم تمرینات تیم شروع شود تا بار دیگر بازیکنان خوبم را ببینم. هم چنین همکاران خوبم در کادر فنی تیم که اگر بیشتر از من برای نساجی زحمت نکشیده باشند کمتر نکشیده اند. در کارهای اجرایی هم فرهاد کوچک زاده و خانم اقدم در باشگاه زحمات زیادی برای ما کشیدند. ما همه در کنار هم تلاش خواهیم کرد فصل بهتری برای تماشاگران بسازیم و امیدواریم در این مسیر لطف خدا مثل همیشه شامل حال ما شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا