سوء استفاده ابزاری آمریکا از مسلمانان برای تأمین منافع سیاسی
حقیقت این است که «اسلام هراسی» از ابتدای قرن بیست و یکم، گاه به گاه اتفاق افتاده است و احزاب دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی از مسلمانان به عنوان ابزاری برای کسب آراء سیاسی سوء استفاده می کنند.
بر اساس نتایج تحقیقات انجام شده توسط محققان آمریکایی، مسلمانان برای اولین بار در اوایل قرن چهاردهم به قاره آمریکای شمالی آمدند؛ در طول دوره استعمار در آمریکای شمالی و قبل از تاسیس آمریکا بود که ۱۰ الی ۱۵ درصد از برده هایی که از آفریقا به آمریکای شمالی قاچاق می شدند، مسلمان بودند.
بر اساس طراحی بنیانگذاران آمریکا، مردم معمولی از آزادی باورهای مذهبی برخوردارند و حتی «توماس جفرسون» که در نگارش «اعلامیه استقلال» مشارکت داشت و به عنوان رئیس جمهور سوم آمریکا فعالیت کرد نیز نسخه ای از قرآن را در اختیار داشت.
با این حال، برای آن دسته از بردگان مسلمان آمریکایی که خانه های خود را ترک کرده اند، پایبندی به باورهای مذهبی اشان کار دشواری است و اکثریت این افراد مجبورند نهایتا به دین مسیحیت روی بیاورند در حالیکه تعداد کمی از این مسلمانان هستند که می توانند به صورت مخفیانه به انجام فعالیت های مربوط بر باورهای مذهبی اشان در اسلام بپردازند و لباس های سنتی بپوشند و نام های اصلی خود را حفظ کنند چرا که در صورت عدم مخفی کاری در پرداختن به باورهای مذهبی اشان، احتمال دارد با سرنوشتی از تبعیض های نژادپرستانه و شکنجه مواجه شوند.
بدنبال تصویب قانون ملیت و مهاجرت در سال ۱۹۶۵ میلادی بود که بیش از ۱.۱ میلیون مهاجر تازه مسلمان شده قبل از پایان قرن بیستم به آمریکا آمدند؛ بخشی عظیمی از این مهاجران را محققان، پزشکان و مهندسان با تخصص ها و مهارت های حرفه ای تشکیل می دادند که ورود آنها به تدریج وضعیت مسلمانان در جامعه آمریکا را بهبود بخشید ولی با این وجود، فاکتورهای ژئوپلیتیکی در این دوره از تاریخ، به ویژه ارتباط بین آمریکا و کشورهای خاورمیانه، نگرش و طرز فکر جامعه آمریکا نسبت به مسلمانان را به طرز جدی تحت تاثیر قرار داد.
جنگ شش روزه خاورمیانه در سال ۱۹۶۷ میلادی، بحران نفت در دهه ۱۹۷۰ میلادی، انقلاب اسلامی در ایران و حادثه گروگان گیری در تهران باعث شد تا احساسات منفی نسبت به مسلمانان در آمریکا همچنان ادامه پیدا کند. به طور خلاصه، مسلمانان در آمریکا همواره مورد سوء ظن سایر گروه های قومی بوده اند و به عنوان اتباع خارجی غیر قابل اعتماد به آنها نگریسته شده است.
حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی را می توان اوج سوء ظن نسبت به جامعه مسلمانان در آمریکا توصیف کرد؛ در آن زمان این بحث درباره مسلمانان در آمریکا وجود داشت که آیا مسلمانان آمریکایی را می توان به عنوان شهروندانی برابر در نظر گرفت یا خیر.
بر اساس گزارش «اف بی آی»، جنایات ناشی از نفرت و تعصبات نژادی علیه مسلمانان در آمریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی، رشدی هزار و ۶۰۰ درصدی را ثبت کرد.
بر اساس برآوردهای صورت گرفته، انتظار می رود که تا سال ۲۰۴۰ میلادی، جمعیت مسلمانان جایگزین یهودیان به عنوان دومین گروه بزرگ مذهبی در آمریکا شود و جمعیت مسلمانان تا سال ۲۰۵۰ میلادی به ۸.۱ میلیون نفر برسد.
با توجه به در جریان بودن این روند تغییر است که احزاب دموکرات و جمهوریخواه آمریکایی هر دو از گروه های مسلمان به عنوان ابزاری در مبارزات سیاسی اشان سوء استفاده می کنند؛ از نگاه حزب دموکرات آمریکا، رشد جامعه مسلمانان در این کشور به منزله منبع مهمی از آراء مورد نیاز آنها جهت پیروزی دموکرات ها محسوب می شود.
آنچه قابل توجه است، این است که در طول سال های اخیر بسیاری از دموکرات های مسلمان به عنوان اعضای کنگره انتخاب شده اند به طوری که در حال حاضر، ۳ دموکرات مسلمان در مجلس نمایندگان آمریکا حضور دارند که دو نفر از آنها زن هستند.
اگرچه مسلمانان در حال نفوذ در سیاست آمریکا هستند، اما همچنان با انواع سوء ظن و تبعیض مواجه اند؛ «آندره کارسون» از ایالت «ایندیانا» که به عنوان یک فرد مسلمان در کنگره عضو شده، از جمله مسلمانانی است که علنا توسط سایر قانونگذاران مورد بازجویی و هدف اقدامات تحریک آمیز قرار گرفته است به طوریکه او را مجبور کرده اند تا وفاداری خود به آمریکا را با محکوم کردن علنی شریعت اثبات کند.
محققی که به مدت ۲۰ سال به مطالعه درباره احساسات ضد مسلمانان در جامعه آمریکا پرداخته، در نتیجه گیری این تحقیقات خود گفته است که اسلام هراسی در طول برگزاری انتخابات میان جمهوریخواهان به اوج خود می رسد و دموکرات ها اغلب در آستانه به راه افتادن جنگ آمریکا علیه کشورهای مسلمان، اسلام هراسی را ترویج می دهند.
۳۱۱۳۱۱